نقطه بحرانی تحول دیجیتال ایران
حسین اسلامی ، عضو هیاتمدیره هفتمین دوره سازمان نظام صنفی رایانهای تهران
در فضای متغیر و پیچیده کنونی، اقتصاد دیجیتال ایران در معرض فرصتها و تهدیدهای همزمان و مهمی قرار دارد. از یکسو، آغاز گفتوگوهای غیرمستقیم با ایالاتمتحده آمریکا میتواند دریچهای بهسوی فرصتهای جذاب اقتصادی، بهویژه در حوزه فناوریهای نو و اقتصاد دیجیتال بگشاید، از سوی دیگر، اگر این مذاکرات به نتیجه مطلوب و منطبق با منافع ملی منجر نشوند، ممکن است تهدیدهای قابلتوجهی متوجه کل اقتصاد کشور، بهویژه اقتصاد دیجیتال شود. از منظر داخلی نیز اقتصاد دیجیتال هنوز در مرحلهای نوپاست و بهدلیل ضعف ساختاری، توان ایستادگی در برابر چالشها بدون حمایتهای قانوتی و هدفمند حاکمیتی را ندارد. البته این حمایتها باید بیش از آنکه مالی باشند، معطوفبه رفع موانع ساختاری، تسهیلگری مقرراتی و فراهمسازی بسترهای توسعهای باشند. فعالان این حوزه همچنان با انبوهی از چالشهای قانونی، زیرساختی و نهادی مواجهاند که رفع آنها نیازمند اخذ تصمیمات فوری و راهبردی است. در حوزه فناوری، هوشمصنوعی به شکل پررنگی وارد زندگی روزمره مردم شده و انتظار میرود در ماهها و سالهای آینده نقش چشمگیرتری در شکلدهی و تغییر روندهای اقتصاد دیجیتال ایفا کند. این نوع تحولات در حوزه فناوری میتوانند پیامدهای مهمی در حوزه سرمایه انسانی (HR) ایجاد کنند؛ از جمله تعدیل نیروها، تغییر شایستگیها و جابهجاییهای شغلی. سرمایه انسانی بهدلایل مختلف نیازمند توجهی مضاعف در کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال است. در همین راستا، یکی از تهدیدات جدی پیشرو، از دست دادن سرمایههای انسانی ارزشمند است که باید بهصورت ویژه در ماههای پیشرو مورد توجه مدیران قرار گیرند. با این حال، اگرچه این تحولات ممکن است نگرانیهایی را برانگیزند، واقعیت آن است که اقتصاد دیجیتال یکی از امیدهای بزرگ آینده کشور برای دستیابی به پیشرفت پایدار و هوشمندانه است. پلتفرمهای دوسویه، کسبوکارهای فناورمحور و سایر مدلهای نوآورانه در این عرصه، میتوانند نهتنها رضایتمندی مشتریان را افزایش دهند بلکه منجربه کاهش هزینههای زندگی و بهرهبرداری موثرتر از سرمایههای کشور شوند. در ایران فعلی، دیگر نمیتوان به نفت و منابع زیرزمینی بهعنوان راهبردیترین سرمایههای کشور نگریست. این باور در گذشته نیز خطای راهبردی ما بوده و اکنون جای خود را به این حقیقت داده است که سرمایه انسانی متخصص، مهمترین و راهبردیترین سرمایه دیروز، امروز و فردای ایران عزیز ماست و پایههای اقتصاد دیجیتال، بر همین سرمایههای فکری و ذهنی استوار است. در چنین شرایطی، وظیفه کلیدی مدیران کسبوکارهای دیجیتال آن است که ضمن آگاهی از تهدیدات محیطی، بیشترین تمرکز را بر حفظ، توسعه و ارتقای سرمایه انسانی داشته باشند.
آندسته از مدیرانی که امروز این اولویت را درک کرده و برای آن برنامهریزی دقیق کنند، بدون تردید در سالهای پیشرو در موقعیتی ممتاز قرار خواهند گرفت. در مقابل، بیتوجهی به این مساله میتواند هزینههای سنگینی در پی داشته باشد. اکنون و پس از سالها تلاش بسیاری از فعالان اقتصاد دیجیتال در نقطهای ایستادهایم که بیش از پیش نیازمند همافزایی، صبوری و انتظار فعال برای آینده نزدیک هستیم. اگر این دهه را با درک درست از شرایط و برنامهریزی مدبرانه طی کنیم، آیندهای روشن و موفق برای اقتصاد دیجیتال ایران ترسیمپذیر خواهد بود. همچنین با روی کار آمدن دولت جدید، تاکیدهای ساختاری در سطوح عالی و همچنین خروج برخی بنیانگذاران کسبوکارهای دیجیتال و دریافت مالی متناسب با این خروج، شاهد تزریق انرژی و سرمایه تازهای به بدنه سرمایهگذاری خطرپذیر در اقتصاد دیجیتال هستیم. همزمان، سرمایهگذاران سنتی نیز بیش از گذشته به این حوزه علاقهمند شدهاند. تصویب و اجرای قوانینی نظیر «قانون حمایت از جهش تولید دانشبنیان» نیز مسیر توسعه و ورود فعالان اقتصاد سنتی را تسهیل کرده و نویدبخش تقویت سالانه این نوع سرمایهگذاریهاست. با این چشمانداز پیشرو باید توجه کنیم که اقتصاد دیجیتال نهتنها بخشی از آینده اقتصادی ایران است بلکه در عمل الگویی تاثیرگذار برای سبک زندگی ایرانی- اسلامی فراهم آورده که عامه مردم نیز از مزایای آن بهرهمند شده و حامی آن خواهند بود.