16 - 11 - 2019
نقش پیشران مدیران در توسعه اقتصادی
اتخاذ سیاستهای مربوط به حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط به منظور افزایش رشد، ایجاد درآمد و اشتغال و حتی کاهش فقر از مهمترین اولویتهای اقتصادی- اجتماعی دولتها محسوب میشود.
ویژگیهای حیاتی بنگاههای کوچک و متوسط از جمله انعطافپذیری در مقابل تغییرات بازار و محیط، به نتیجه رسیدن سریع فعالیتها و ابتکار عمل افراد در این بنگاهها، برخورداری کارکنان این شرکتها از انگیزه بالا، سرمایه اولیه محدود موردنیاز این بنگاهها، محرک اصلی تحقق کارآفرینی، آنها را به مهمترین عامل رشد، نوآوری و تحرک اقتصادی و توسعه کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه و یاریدهنده آنها در مرحله گذار اقتصادی تبدیل کرده است.
هفتمین گفتار از سلسله گفتارهای یازدهگانه صنعتی به جمعبندی نقش نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط میپردازد.
نتایج نشان میدهد شرکتهایی که فعالیتهایی مانند شرکت در نمایشگاههای ملی داشتهاند، به سلایق و نظرات مشتریان اهمیت میدهند، شرکتهای واقع در شهرکهای صنعتی و همچنین شرکتهایی که از حمایت مدیریت ارشد در زمینه نوآوری بهرهمند هستند، نسبت به بنگاههای دیگر نوآورتر بودهاند.
محمدعلی فیضپور* – نوآوری یا تبدیل افکار و اندیشههای جدید به عمل توسط مدیران و کارکنان بنگاههای تولیدی دارای اهمیت ویژهای است. امروزه بنگاههایی موفق هستند و میتوانند در دنیای پررقابت کنونی ادامه حیات دهند که دائما افکار و اندیشههای جدید را کاربردی کنند و محیطی مساعد برای بروز خلاقیت و نوآوری ایجاد کرده و ارزش سودآوری طرحهای ابتکاری را میدانند.
نوآوری کمک بسیار موثری به رشد تجاری بنگاهها میکند و لازمه بقا و حفظ و ارتقای موقعیت آنهاست. از آنجا که پیشبینی تغییرات بازار بعضا مشکل و پیچیده است، مدیران بنگاهها باید پیوسته درصدد تولیدی توام با نوآوری و رفع سریع نیاز و جلب رضایت مشتریان باشند. برخی معتقدند طی زمان بنگاههای غیر نوآور از صحنه محو میشوند.
نوآوری عاملی است که نه تنها کشورها را از وابستگی تکنولوژی به دیگران رها میسازد بلکه آنها را صادرکنندگان صنعت و تکنولوژی به دیگر کشورهای جهان قرار میدهد. اگرچه در سالهای اخیر ارزش و قدر نیروی انسانی در پیشرفت و شکوفایی صنعت و تکنولوژی تاحدود زیادی شناخته شده است اما متاسفانه در قریب به اتفاق واحدهای تولیدی و همچنین سازمانهای کشور بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی اندیشهها وجود ندارد و تا زمانی که بستر مناسب برای انجام اقدامی فراهم نباشد فعالیتهای مقطعی سودی نخواهد داشت.
روش انجام پژوهش
روشی که این تحقیق دنبال میکند تحلیلی- توصیفی است، بدین صورت که عوامل موثر بر ایجاد نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی استان شناسایی شده و سپس با استفاده از عوامل فوق، بنگاههای نوآور و غیرنوآور متمایز شده و تاثیر هریک از این عوامل در فرآیند نوآوری از دیدگاه مدیران مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد. همچنین موانع عمده نوآوری در این صنایع شناسایی میشود.
در این پژوهش با انجام مطالعه به صورت توصیفی اقدام شده و نتایج به دست آمده از پرسشنامههای موجود با مطالعه موردی صنایع نساجی و کانی غیرفلزی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
جامعه آماری این تحقیق را کلیه بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد تشکیل میدهد. بر این اساس ۳۵۴۶۴ نفر در صنایع نساجی و کانی غیرفلزی استان مشغول به کار بوده یا به عبارتی این دو صنعت به ترتیب ۳۵ و ۲۲ درصد اشتغال کل صنایع استان را تشکیل میدهند.
علاوه بر آن به ترتیب ۸۵ و ۹۲ درصد واحدهای فعال صنایع نساجی و کانی غیرفلزی، در بنگاههای کوچک و متوسط متمرکز شدهاند که رقم قابل توجهی است. در این پژوهش بنگاههای کوچک و متوسط به آن دسته از بنگاههای صنعتی اطلاق میشود که طبق آمار سازمان صنایع و معادن استان یزد در سال ۱۳۸۵ کمتر از ۵۰ نفر کارکن داشتهاند. نمونه موردنظر در این پژوهش، از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده، انتخاب و دادهها نیز با استفاده از تکنیک پرسشنامه جمعآوری شده است.
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این تحقیق را کلیه بنگاههای کوچک و متوسط دو صنعت نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد تشکیل میدهد. با توجه به آمار سازمان صنایع و معادن استان یزد در سال ۱۳۸۵ به ترتیب ۴۴۲ و ۴۵۰ واحد صنعتی نساجی و کانی غیرفلزی در استان یزد وجود دارد که اگر واحدهای کمتر از ۵۰ نفر کارکن را کوچک و متوسط در نظر بگیریم به ترتیب ۸۵ و ۹۲ درصد بنگاههای صنعتی نساجی و کانی غیرفلزی را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند. همچنین ۳۵ درصد اشتغال صنایع استان (۲۱۶۵۸ نفر) در صنایع نساجی و ۲۲ درصد (۱۳۹۸۸ نفر) در صنایع کانی غیرفلزی قرار دارد.
همچنین به ترتیب ۷۱ و ۷۴ درصد اشتغال این دو صنعت در بنگاههای کوچک و متوسط مشغول به فعالیت میباشند که لزوم پرداختن به این دو صنعت عمده استان یزد چه از لحاظ تعداد واحد و چه از لحاظ اشتغال را توجیه میکند.
جداول «واحدهای فعال صنعت نساجی استان یزد به تفکیک اشتغال و شهرستان» و «واحدهای فعال صنایع کانی غیرفلزی استان یزد به تفکیک اشتغال و شهرستان» به ترتیب واحدهای فعال صنعت نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد را به تفکیک اشتغال و شهرستان نشان میدهد.
روش نمونهگیری در این تحقیق به صورت تصادفی طبقهبندی شده است که برای برآورد نسبت واقعی واحدهای نساجی و کانی غیرفلزی نوآور در جامعه بنگاههای کوچک و متوسط نساجی و کانی غیرفلزی، از فرمول تعیین حجم نمونه زیر استفاده شده است:
که در آن:
: نسبت واحدهای نوآور
: نسبت واحدهای غیر نوآور
: خطای قابل قبول برای محقق
: مقدار باتوجه به ضریب اطمینان موردنظر محقق خواهد بود.
با توجه به آنکه و مقادیر محاسباتی از نمونه انتخابی است و این مقادیر قبل از تعیین حجم نمونه مشخص نیستند لازم است تا حدسی آگاهانه در مورد و در جامعه اصلی (و در اینجا واحدهای صنعتی نوآور در جامعه واحدهای نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد) داشته باشیم. با چنین فرضی تعیین حجم نمونه به صورت زیر خواهد بود:
با فرض ۵۰ درصدی برای واحدهای نوآور و ۵۰ درصد برای واحدهای غیرنوآور که حدسی با توجه به نمونه اولیه تکمیل شده است، با فاصله اطمینان ۹۰ درصدی و پذیرش خطای ۱۰ درصدی در تخمین، حجم نمونه موردنظر این تحقیق به صورت زیر محاسبه خواهد شد:
که این تعداد به نسبت تعداد واحد، بین بنگاههای کوچک و متوسط نساجی و کانی غیرفلزی شهرستانهای استان تقسیم میشود، یعنی با تناسبی ساده، هر شهرستانی به نسبت تعداد واحدهای فعال آن در مقایسه با کل واحدهای فعال استان، تعدادی به عنوان نمونه از آن شهرستان انتخاب میشود. از ۶۸ نمونه انتخاب شده ۳۳ مورد مربوط به صنایع کانی غیرفلزی و ۳۵ مورد نیز صنایع نساجی را تشکیل میدهد.
نحوه جمعآوری دادهها
برای نیل به اهداف این تحقیق با توجه به مبانی نظری، تعاریف ارائه شده از نوآوری و مطالعات پیشین در زمینه عوامل و موانع نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط پرسشنامهای طراحی شده تا بتواند با طرح سوالاتی، سطح نوآوری را در صنایع نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد را بسنجد، همچنین عوامل موثر بر نوآوری و موانع آن را تشخیص دهد.
پرسشنامه طراحی شده در چند بخش عمده سازماندهی شده است. در قسمت اول سوالات عمومی که شامل مشخصات مصاحبهشونده و مشخصات عمومی شرکت است مطرح شده است. در قسمت دوم با توجه به تعریف موردنظر این تحقیق در مورد نوآوری، سوالاتی برای سنجش میزان نوآوری و تفکیک بنگاههای کوچک و متوسط صنعتی نوآور و غیر نوآور در صنایع نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد مطرح شده است.
سوال یک در رابطه با محصول جدید، سوال دو در مورد طراحی جدید، سوال سه در مورد بستهبندی جدید مطرح شده است. در سوالات چهار و پنج و شش به ترتیب روشهای بازاریابی، توزیع محصول و ارائه خدمات پس از فروش جدید شرکت در دو سال گذشته مورد بررسی قرار گرفته است که گزینههایی هم برای آن در نظر گرفته شده است. سوال هفت در مورد کاربرد تکنولوژی جدید در دو سال گذشته است.
در صورت نوآور بودن شرکت (پاسخ مثبت به یکی از سوالات یک تا هفت) سوالاتی در مورد سازمان یا شرکتهایی که در زمینه نوآوری با واحد صنعتی همکاری کردهاند و نحوه حمایتهای عمومی از مدیر واحد صنعتی موردنظر پرسیده شده است. سپس سوالاتی که در واحدهای صنعتی در ارتباط مستقیم با مبحث نوآوری است، مانند وجود واحد مستقل تحقیق و توسعه، استفاده از اینترنت، شرکت در کنفرانسها و نمایشگاهها، اهمیت نظام پیشنهادات ارائه شده است.
در قسمت بعدی پرسشنامه در مورد ترجیح واحدهای صنعتی در انواع نوآوری با توجه به تعریف آن و همچنین عواملی که بیشترین تاثیر را بر نوآوری واحدهای نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد دارند نظرخواهی شده است. در قسمت پایانی نظر مدیران واحدهای منتخب صنایع نساجی و کانی غیرفلزی در مورد عوامل و موانع عمده فراروی نوآوری با طراحی سوالاتی که بیشتر از طیف لیکرت تبعیت میکنند خواسته شده است.
نتایج تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامهها
نتایج تجزیه و تحلیل سوالات مطرح شده در پرسشنامه طراحی شده که نظرات مدیران ارشد بنگاههای کوچک و متوسط واحدهای منتخب صنایع نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد را نشان میدهد به این شرح است:
سازمان صنایع و معادن و شرکتهای داخلی بیشترین همکاری را با بنگاههای نوآور داشتهاند. جالب اینکه دانشگاهها هیچگونه همکاریای در زمینه نوآوری با بنگاههای صنعتی نداشتهاند. سازمان صنایعومعادن نیز بیشتر از لحاظ مالی بنگاههای نوآور را مورد حمایت قرار میدهد.
بیشتر مدیران بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی میزان تاثیر همکاری بنگاههای صنعتی با دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی را زیاد ارزیابی نکردهاند.
تمامی حمایتهای عمومی در زمینه نوآوری از منابع حمایتهای استانی بوده است که جای حمایتهای ملی و کشوری در زمینه نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط خالی به نظر میرسد.
هیچکدام از واحدهای صنعتی کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی واحد مستقل تحقیق و توسعه (R&D) ندارند.
در هیچ کدام از واحدهای صنعتی کوچک و متوسط نساجی و کانی غیرفلزی مورد مطالعه، دوره آموزشی تکنولوژی اطلاعات (IT) برگزار نشده است که لزوم آن را ایجاب میکند.
تاثیر نوآوری در افزایش دامنه تولید از دیدگاه این مدیران متوسط است.
نظر غالبی در مورد تاثیر نوآوری در کاهش هزینههای تولید وجود ندارد.
اکثر مدیران بهبود محصولات یا خدمات موجود را بر ایجاد محصولات یا خدمات جدید ترجیح میدهند.
اکثریت مدیران نوآوری در محصول و فرآیند را بیش از نوآوری در خدمات میپسندند.
اکثر مدیران نوآوری در محصول و نوآوری در روش تولید را بر دیگر انواع نوآوری ترجیح میدهند.
اکثریت مدیران توان مالی و تمرکز بر موضوع و فعالیت پیگیر را مهمترین عوامل فردی موثر بر نوآوری میدانند و از دیدگاه این دسته از مدیران دانش و نبوغ چندان بر نوآوری فردی موثر نمیباشند.
از نظر این گروه از مدیران زیرساخت ارتباطات و موسسات مالی بیشترین تاثیر را بر بروز نوآوری دارند. جالب توجه اینکه سیستم آموزشهای ابتدایی و متوسطه را هیچ کدام انتخاب نکردهاند.
تاثیر نداشتن تمرکز ذهنی کافی برای بررسی مسائل بر نوآوری افراد شرکت از دید این دسته مدیران متوسط و به سمت زیاد است.
اکثریت مدیران تاثیر عدم حمایتهای لازم توسط دولت را در عدم نوآوری واحدهای کوچک و متوسط نساجی و کانی غیرفلزی زیاد میدانند.
اکثر پاسخدهندگان معتقدند عدم دسترسی به امکانات مالی در عدم نوآوری واحدهای نساجی و کانی غیرفلزی تاثیر بسزایی دارد. وجود بازار کافی برای محصولات موجود عامل مهمی از دید مدیران در عدم نوآوری واحدهای نساجی و کانی غیرفلزی است.
مدیران بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی عدم وجود نیروی انسانی متخصص را عامل مهمی در عدم نوآوری میدانند.
اکثر مدیران بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی تاثیر عدم تمایل مشتریان به کالا و خدمات جدید در عدم نوآوری را کم میدانند.
بررسی تاثیر عوامل مختلف بر نوآور بودن بنگاههای مورد مطالعه
در این بخش تاثیر عوامل مورد بررسی در پرسشنامه بر نوآور بودن بنگاه مورد بررسی قرار میگیرد.
نوآور بودن به عنوان متغیر وابسته و عوامل مختلف تاثیرگذار بر آن به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته میشوند.
در این راستا از آزمون کای دو که از جمله آزمونهای ناپارامتریک آماری است، استفاده شده است. در این آزمون فرض صفر (H0) را عدم تاثیر متغیر مورد مطالعه بر نوآور بودن بنگاه و فرض مخالف (H1) را تاثیر متغیر مورد مطالعه بر نوآور بودن بنگاه در نظر میگیریم.
H0 : عامل مورد بررسی بر نوآور بودن بنگاه تاثیری ندارد.
H1 : عامل مورد بررسی بر نوآور بودن بنگاه موثر است.
اگر درصد اطمینان آزمون را ۹۵ فرض کنیم، در صورتی که سطح معنیداری بزرگتر از ۰۵/۰ باشد فرض صفر مورد قبول واقع میشود و در غیر این صورت فرض صفر رد میشود.
Sig > 05/0 قبول فرض صفر
Sig < 05/0 رد فرض صفر
با استفاده از نرمافزار SPSS آزمون کای دو، برای بررسی تاثیر عوامل مورد مطالعه بر نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد به کار گرفته شده است.
عوامل مورد بررسی بر نوآوری این بنگاهها نشان داد که محل بنگاه، شرکت در فعالیتهای مختلف مرتبط با فعالیت شرکت، میزان در نظر گرفتن سلایق و نظرات مشتریان در طراحی کالا و میزان حمایت مدیریت ارشد از نوآوری از جمله عواملی هستند که بر نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی استان یزد موثر هستند.
جمعبندی و نتیجهگیری
بهطور کلی نتایج دو بخش قبلی تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که ۴۵ درصد از بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی در نمونه مورد مطالعه یکی از مواردی که طبق تعریف نوآوری ارائه شد را دارا و نوآور هستند.
بیشتر واحدهای مورد مطالعه در این نمونه از طراحی کالا، روشهای بازاریابی، روشهای توزیع محصول و تکنولوژی جدید در راستای نوآوری استفاده بردهاند و محصول جدید و روشهای ارائه خدمات پس از فروش جدید در زمینه نوآوری در بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی جایگاه خاصی ندارد. البته اکثر مدیران حمایتهای عمومی در زمینه نوآوری را کم تلقی کردهاند و آن را در مواردی مانند تسهیلات خلاصه میکنند. سازمان صنایع و معادن و شرکتهای داخلی بیشترین همکاری را با بنگاههای نوآور داشتهاند.
اکثر مدیران بهبود محصولات یا خدمات موجود را بر ایجاد محصولات یا خدمات جدید و نوآوری در محصول و نوآوری در روش تولید را بر دیگر انواع نوآوری ترجیح میدهند. از نظر این گروه از مدیران، زیرساخت ارتباطات و موسسات مالی بیشترین تاثیر را بر بروز نوآوری دارند.
اکثریت این مدیران عدم دسترسی به امکانات مالی، عدم وجود نیروی انسانی متخصص و وجود بازار کافی برای محصولات موجود را در عدم نوآوری بنگاههای کوچک و متوسط صنایع نساجی و کانی غیرفلزی بسیار مهم ارزیابی میکنند.
نتایج آزمون کای دو نشان میدهد شرکتهایی که فعالیتهایی مانند شرکت در نمایشگاههای ملی داشتهاند، به سلائق و نظرات مشتریان اهمیت میدهند، شرکتهای واقع در شهرکهای صنعتی و همچنین شرکتهایی که از حمایت مدیریت ارشد در زمینه نوآوری بهرهمند هستند نسبت به بنگاههای دیگر نوآورتر بودهاند.
* عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه یزد
ادامه دارد
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد