نقش حسابداران در اقتصاد جهانی

جهانصنعت– غلامحسین دوانی از چهرههای برجسته و تاثیرگذار حرفه حسابداری و حسابرسی بوده که در زمره کنشگران سیاسی- اقتصادی نیز بهشمار میرود. زمانی یکی از روزنامههای معروف اقتصادی کشور او را «صدای مستقل حرفه حسابداری ایران» معرفی کرده بود.
دوانی از اعضای ادوار شورایعالی جامعه حسابداران رسمی ایران است و در فرآیند پیوستن جامعه به فدراسیون جهانی حسابداران (IFAC) نقشی مهم ایفا کرد. او با سالها تجربه در حرفه حسابرسی، مشاور مالیاتی و کارشناس اقتصادی، همواره بر ضرورت شفافیت، حاکمیت شرکتی و رعایت اصول اخلاقی در حرفه حسابداری تاکید داشته است. او سابقه تدریس در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف را در کارنامه دارد و علاوه بر فعالیتهای دانشگاهی، در رسانهها، همایشها و نشستهای تخصصی بهعنوان تحلیلگر و منتقد نظام اقتصادی ایران حضور فعالی داشته است.
دوانی نویسنده، مترجم و مولف بیش از ۲۰کتاب تخصصی در حوزههای حسابداری، حسابرسی، مالیات و اقتصاد سیاسی است و مقالات و یادداشتهای او در نشریات معتبر داخلی و بعضا بینالمللی همواره با استقبال صاحبنظران روبهرو شده است. او یکی از نخستین افرادی بود که مفاهیم «حسابداری انتقادی» و «گزارشگری مسوولیتپذیر» را به فضای حرفهای ایران وارد کرد. او با وجود مهاجرت به کانادا هیچگاه ارتباط خود را با مجامع حرفهای قطع نکرده و مدعی است که به آب و خاک ایران بدهکار است و با انتقال دانش حرفهای بخشی از بدهی خود را به عنوان ذکات پرداخت میکند.
غلامحسین دوانی نهتنها در عرصه علمی و حرفهای، بلکه در فضای اجتماعی و فرهنگی ایران نیز بهعنوان کنشگری مستقل شناخته میشود که همواره از منافع عمومی، شفافیت و عدالت اقتصادی دفاع کرده است. با توجه به انتشار ۶جلد کتاب جدید از او در سایت آمازون بر آن شدیم تا با ایشان گفتوگویی داشته باشیم که در ادامه میخوانید:
ضمن سپاسگزاری از وقتی که در اختیار این روزنامه قرار دادید اول بفرمایید کجا هستید و چه کار میکنید؟
من از چندین سال پیش که به کانادا مهاجرت کردم. مرتب بین ایران- کانادا در رفت و آمد بودم اما قریب به چهار سالی است که به ایران نیامده و قرار بود قبل از حمله رژیم صهیونیستی سری به ایران بزنم که فعلا به تعویق افتاده است. در این مدت همیشه هر وقت اینجا قدم میزنم زیر لب میگویم «این خانه چه زیباست اما خانه من نیست.» تنها کاری که از دستم برآمده این بود که با مرور به نوشتههای قبلیام و به اتکای عقاید اجتماعی- سیاسی و اقتصادی که در ایران هم در چارچوب حرفهای آن را محافظت میکردم تلاش کردم آنچه را که آموخته بودم با لحاظ نقطهنظرات قبلیام که هنوز استوار هستند با توجه به تحولات نوین، روزآمد کنم که منجر به تدوین این ۶جلد کتاب شد. اولین کتاب به نام «جهانیسازی، شرکتهای جهانی و دولتهای شرکتی» بود که در سال ۲۰۱۴ به چند زبان در کتابفروشی آمازون عرضه شده است اما اولین کتاب سال ۲۰۲۵ به نام «امپراطوری، امپریالیسم، اولترا امپریالیسم و شرکتسالاری» بود که دنباله همان کتاب قبلی بود و با استقبال خوبی هم مواجه شد و موجب شد بقیه کتابها را هم بنویسم. مشکل اصلی من این است که تاکنون چه مقالات و چه کتابهایم را خودم مینویسم و از دانشجو جماعت بختبرگشته برای نمره در تهیه و تدوین و ترجمه هیچ کتابی استفاده نکردهام. مضافا به اینکه چارجوب بخش اصلی تایپ را هم باید خودم انجام بدهم که مشکل بیماری سنواتی چشم راست که در سال گذشته دچار سکته چشمی هم شده آزارم میدهد والا بهزنم به تخته هنوز فعال و خستگیناپذیر هستم.
انگیزه شما از نگارش این مجموعه کتابها در حوزه حسابداری و حسابرسی چه بوده است؟
با توجه به علاقهمندی شخصی به اقتصاد سیاسی توسعه و اتکای به تجربه ۴۰ و اندی سال در حرفه حسابداری، حسابرسی و مشاوره احساس کردم خلأهایی در حوزه کاربردی حرفه حسابداری در ایران وجود دارد، بهویژه در حوزههایی مثل نقش فناوری، استانداردهای نوین بینالمللی و تاثیر تحولات اقتصادی بر حرفه ما. هدفم از این کتابها انتقال تجربههای عملی همراه با تحلیلهای بهروز علمی به جامعه حرفهای و دانشگاهی بوده است.
چه تفاوت یا ویژگی خاصی در این کتابها وجود دارد که آنها را از سایر آثار منتشرشده متمایز میکند؟
تلاش کردهام این کتابها را صرفا به شکل آکادمیک و نظری ننویسم. مطالب با تلفیق تجربه عملی، نمونههای واقعی، مطالعات موردی و بررسی روندهای بینالمللی با ارائه آمارهای مستند روز تدوین شدهاند تا هم برای مدیران، هم حسابرسان و هم برای دانشجویان مفید باشد. همچنین به موضوعات جدیدی چون تاثیرات هوش مصنوعی در حسابرسی، استانداردهای جدید IFRS و چالشهای حرفهای در اقتصاد دیجیتال پرداختهام. علاوه بر این من از جمله حسابدارانی بوده و هستم که به نقش خنثای حرفه چه حسابداری و چه حسابرسی اعتقاد نداشتهام که نوشتههای قبلیام در ایران هم همه موید همین موضوع هستند. بنابراین اساسا اعتقاد دارم بنمایه مقالات و انتقاداتی که حتی در نهادهای تصمیمساز رسما بیان میکردم ناشی از نگاه مسوولیت اجتماعی حسابداران رسمی بوده است. البته که این نگاه و بیان، مستلزم هزینه است که مکررا دچار آن هم شدهام. من همچون ژوزف پرودون اقتصاددان و فیلسوف فرانسوی بر این باور هستم که «حسابدار اقتصاددان واقعی است که علم او به غارت رفته است.» در کتاب «امپراطوری، امپریالیسم، اولترا امپریالیسم و شرکتسالاری»، جهانیسازی شرکتی را از دیدگاه یک حسابداری که اقتصاد را هم میفهمد تشریح کردم. کتاب حاوی حدود ۱۰۰جدول بینظیر مقایسهای از تولد اولین شرکتها در جهان تا دوره انتخابات ترامپ و ظهور اریستوکراتهای تکنولوژی است. از این کتاب تاکنون پنج مقاله استخواندار در نشریات داخل و خارج از کشور استخراج و چاپ شده است.
با توجه به اینکه من در خارج از کشور گمنام تلقی میشوم کتابهایم فروش خوبی هم در سایت آمازون داشته است. به نظرم اگر حرفه من حسابرسی و آشنا با چند و چون شرکتداری و هلدینگها نبودم در توصیف و تشریح جهان شرکتی موفق نمیشدم زیرا بسیاری اقتصاد خواندههای وطنی اساسا با موضوعات نوین بنگاهداری به منزله شاکله دولتهای سرمایهداری آشنا نیستند. شاید راز موفقیت من در این کتابها همان دانش حرفهای به علاوه تجربیات و باورهای سیاسی و مطالعات سیاسی- اقتصادی و اجتماعی همزمان من از دوران دبیرستان تاکنون بوده است . شاید برایتان جالب باشد بدانید اولین کتاب من حسابدار، در سال ۱۳۵۷ قبل از انقلاب با جلد سفید به نام «مختصری درباره سرمایهداری وابسته» بود که با تشویق شادروان ماندگار دکتر مهدی تقوی که با هم دوست بودیم منتشر کردم.
به نظر شما بزرگترین چالش امروز حرفه حسابداری و حسابرسی در ایران چیست و آیا در کتابهای شما به آن پرداخته شده است؟
یکی از چالشهای اصلی، فاصله بین استانداردهای جهانی و قوانین داخلی است، بهویژه در زمینه شفافیت، گزارشگری مالی و رعایت استانداردهای بینالمللی.
در این مجموعه کتابها نیز به این موضوع پرداختهام، بهخصوص در بخشهایی که به مقایسه ایران با نظامهای بینالمللی اشاره دارد. همچنین به نقش آموزش، مسوولیتپذیری اجتماعی، و الزامات حرفهای در این زمینه توجه کردهام.
آیا برنامهای برای ادامه این مسیر و نگارش کتابهای دیگر دارید؟
بله، از روزی که عملا برای دیدار خانواده ناچار شدم بعد از جریان کرونا در کانادا مستقر شوم با توجه به ویروس کرونا که همگان را خانهنشین کرده بود و چون طبیعت و خلق و خویم با سکوت و خانهنشینی دم خور نبود برای رهایی از خانهنشینی محض، به مطالعات جدیدی در حرفهام با نگرش به نقش ابزارهای نوین فناوری نظیر هوش مصنوعی روی آوردم که تاکید من در حوزه «حسابرسی فناوریهای نوین» و همچنین «مسوولیت اجتماعی حسابداران» بود که خوشبختانه از آنجا که در دو دهه گذشته در ایران هم در این زمینه فعال بودم توانستم دانش و تجربیات خود را در قالب کتابهایی ارائه کنم که به دغدغههای روز حرفه پاسخ دهد.
یادآوری کنم که در عصر هوش مصنوعی «نمیدانم و نمیفهمم» توجیهپذیر نیست و با اتکای ابزارهای فناوری علاقهمندان و مشتاقان نویسندگی میتوانند خودشان کتابهایشان را تدوین و تنظیم و در تارنمای آمازون در بخش کتاب بارگذاری کنند که شرایط آن بسیار ساده و رعایت برخی موارد فنی ازجمله تایپ، یک ایمیل و یک شماره حساب و یک شماره تلفن را داشتم.
البته تصور میکنم شماره موبایل ایران در این مورد عمل نکند و دیگر محدودیت نویسنده نمیتواند قیمت کتاب را کمتر از ۲ دلار تعیین کند، بنابراین باید یک شماره حساب بینالمللی معرفی کنید تا حقالزحمه خود را براساس توافقی که با کنابفروشی آمازون کردهاید واریز شود که بدیهی است شماره حساب ارزی و قاعدتا حساب بانکهای ایرانی هم قابل استفاده نیست. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه در حال حاضر کتابفروشی آمازون بارگذاری کتاب به زبان فارسی را اجازه نمیدهد.
مهمترین پیام کتابهای شما برای حسابداران حرفهای چیست؟
اینکه حسابداری و حسابرسی نهفقط علم بلکه مسوولیت اجتماعی است. حسابدار حرفهای باید همزمان، هم متخصص فنی باشد و هم آگاه به تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جهان. تنها در این صورت است که میتواند نقشی فعال در مدیریت ریسک، توسعه پایدار و جلوگیری از بحرانهای اقتصادی ایفا کند. برای قدرتیابی این حرفه باید به دانش و توانایی دستیابیم. بخش دستیابی به دانش در روزگار فعلی با وجود همه محدودیتها چندان سخت نیست اما توانایی مستلزم، مهارتهای کاربردی است که پیششرط آن دانستن زبان انگلیسی و یاد گرفتن کارکرد با ابزارهای نوین نظیر پایتون، پاوربی آِ، بلاکچین و ماشین لرنینگ و تحلیل دادههای بزرگ و آشنایی با الگورتیم ژنتیک داروین در کشف تقلبات مالی است که توصیه میکنم مراکز آموزش حرفهای حسابداران وارد فاز آموزشهای کاربردی اینگونه موارد شود زیرا کلاسهای آموزشی، بازخوانی استانداردها و اکسل را بقیه مراکز آموزشی هم قادر به برگزاری آنها هستند.
شما اخیرا کتابی به نام «اقتصاد سیاسی حسابداری» منتشر کردید که نوعی تابوشکنی در عرف جامعه حسابداری ایران بود که عموما مدعی هستند حسابداری ربطی به سیاست ندارد. در این کتاب چه نقشی برای حسابداران رسمی در مواجهه با ریسک قائل شدهاید؟
در سوال قبلی تاکید کردم که فارغ از اینکه حداقل از زمان دانشجویی فعال سیاسی بودهام من هم جزو کسانی هستم که حرفه حسابداری و حسابرسی را از ارکان نظام حکمرانی خوب در شفافسازی و حسابدهی و حسابرسی میدانم. یادآوری میکنم که در همایش روز حسابدار سال ۱۳۹۹ دانشگاه الزهرا موضوع نقش حسابداری در برقراری نظامهای مردمسالار مورد بحث قرار گرفته بود. در همین رابطه در واقع تابوشکنی نشده چون برخی از اعضای جامعه هم به اقتصاد سیاسی حسابداری در مباحث حسابداری انتقادی باور داشته و دارند. به طور مثال الکوی من در حرفه و مسوولیتهای اجتماعی شاید به اسطوره ماندگار حرفه حسابداری که هم در رژیم پهلوی و هم متاسفانه در جمهوری اسلامی با بیمهری مواجه شد به نام دکتر رحیم ملکزاده متولد ۱۳۱۹ باشد که در سال ۱۳۸۹ درگذشت. او نویسنده بیش از ۳۵جلد کتاب شامل ۱۳جلد کتاب حسابداری و دهها کتاب و مقاله سیاسی- اجتماعی و از جمله حسابداران پیشرو در این زمینه بوده است که در سالگرد مرگ وی خبرگزاری بیبیسی و خبرگزاری دویجه آلمان برنامه ویژهای را در معرفی شخصیت علمی، سیاسی و اجتماعی او به عمل آوردند اما دریغ از یک مراسم یادبود در مجامع حرفهای کشور تا بدان جا که عدهای خود را پیشکسوت و مشاهیر و مفاخر معرفی کرده که فاقد چهاربرگ نوشته علمی هستند. علاوه براین من حدود پنج سال پیش در سال ۲۰۱۹ کتاب «تئوری حسابداری اجتماعی، نگرشی نو در عصر جهانیسازی» را به انگلیسی نوشته بودم که خود ناشر آن را به زبانهای آلمانی فرانسوی و اسپانیایی هم ترجمه و در تارنمای آمازون عرضه کرده است و کتاب «اقتصاد سیاسی- حسابداری» در واقع دنباله آن کتاب محسوب میشود. من در این کتاب ضمن تاکید بر اینکه حسابداری نمیتواند صرفا ابزار سرمایهداری و به اصطلاح خنثی باشد تاکید کردهام که حسابداران رسمی، برخلاف تصور رایج، صرفا گزارشدهندگان اعداد و ارقام نیستند. آنها با هر گزارش خود عملا تولید ریسک میکنند- ریسکی که میتواند برای سهامداران، سرمایهگذاران، ذینفعان و حتی جامعه اثرگذار باشد. به همین دلیل، حسابداران رسمی باید فراتر از استانداردها و فرمولهای حسابرسی، به مبانی سیاست، اقتصاد و سازوکارهای قدرت آگاه باشند چون در دنیای پیچیده امروز، ریسک فقط با محاسبات عددی قابل سنجش نیست.
چگونه میتوان گفت که حسابرسی یک عمل سیاسی و اقتصادی است، نه صرفا فنی؟
این موضوع که حسابرسی، مانند خود حسابداری، درون نظامهای اقتصادی و سیاسی عمل میکند و بیطرف نیست بخشی از ادبیات حرفه جهانی حسابداری است که با اولین نظریهپردازان حسابداری انتقادی با رویکرد مارکسیستی درپی رشد مطالعات انتقادی در علوم اجتماعی و اقتصاد سیاسی در دهه ۱۹۷۰ میلادی مطرح شدند، از برجستهترین افراد این جریان Tony Tinker -David Cooper -Trevor Hopper -Prem Sikka – و Christine Cooper بودند که با برداشت از نظریات مارکس، تحلیل کردند که حسابداری نهتنها ابزاری فنی برای گزارش مالی، بلکه سازوکاری در خدمت سرمایهداری است که در فرآیند استثمار کار و بازتولید روابط سلطه نقشی کلیدی دارد. این جریان معمولا با جنبشی موسوم به Critical Accounting Movement (جنبش حسابداری انتقادی) شناخته میشود که رسما از اوایل دهه ۱۹۸۰ تثبیت شد. من هم حداقل از همان سالها در آمریکا با این نقطهنظرات آشنا بودم ولی مطالعات شخصی و تجربی خودم در دوران دانشجویی و بهخصوص بعد از فارغالتحصیلی در سال ۱۳۵۴ طرفدار همین نظرات بودهام. در این کتاب با بیان نقطهنظرات سرشناسان حسابداری انتقادی نشان دادم که حسابرسی میتواند منافع سرمایهداران، دولتها یا گروههای خاص را تامین کند یا در مقابل، ابزار شفافسازی و عدالت باشد. انتخاب اینکه چه چیزی حسابرسی شود، با چه معیاری و برای چه کسی همه تصمیمهایی است که بار سیاسی و اقتصادی دارد و باید آگاهانه گرفته شود.
در کتاب خود چه ارتباطی بین استانداردهای بینالمللی، حسابرسی و اقتصاد جهانی ترسیم کردهاید؟
استانداردهای بینالمللی نظیر IFRS نهفقط ابزار گزارشگری مالی، بلکه ابزار هژمونی اقتصادی جهانی هستند. در این کتاب نشان دادم که چگونه این استانداردها اغلب در خدمت تسهیل سرمایهگذاریهای فراملی و تحکیم قدرت شرکتهای چندملیتی عمل کردهاند. حسابرسان باید آگاه باشند که پذیرش یا اجرای این استانداردها میتواند چه اثراتی بر حاکمیت ملی، عدالت اقتصادی و مدیریت ریسک در سطح کلان داشته باشد.
به نظر شما چرا در دنیای امروزی، شناخت مبانی اقتصاد و سیاست برای حسابداران رسمی حیاتی است؟
زیرا حسابداری و حسابرسی به بخش جدا نشدنی از ساختار قدرت و سرمایه بدل شدهاند. بیاطلاعی از مبانی اقتصاد سیاسی، باعث میشود حسابداران به ابزار بیاختیار در خدمت منافع سرمایهداری مالی و قدرتهای سیاسی تبدیل شوند. شناخت این مبانی به آنها کمک میکند تا بتوانند از حرفه خود به عنوان ابزاری برای شفافیت، عدالت اجتماعی و کنترل ریسک به نفع عموم استفاده کنند.
در کتاب «مسوولیت اجتماعی شرکتها و گزارشگری حسابداری پایداری» به چه موضوعاتی پرداختهاید و چه هدفی از تألیف این اثر داشتهاید؟
این کتاب را میتوان در ادامه مسیر فکری من در حوزه اقتصاد سیاسی حسابداری و حسابداری انتقادی دانست که در آثار قبلیام، بهویژه کتاب «اقتصاد سیاسی حسابداری»، پایهگذاری شده است. در این اثر، کوشیدهام با تکیه بر بیش از ۴۰سال تجربه حرفهای در حسابداری، حسابرسی و مشاوره و همچنین همکاری با موسسات بینالمللی، به مسوولیت اجتماعی شرکتها (CSR) و گزارشگری پایداری نه بهعنوان مفاهیم صرفا آکادمیک، بلکه بهمثابه الزامهای کاربردی و اجرایی در دنیای واقعی بپردازم.
در این کتاب، مدلهای مختلف مسوولیت اجتماعی در کشورهای آمریکا، انگلستان، اتحادیه اروپا و ژاپن بررسی شده و تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی و نهادی این رویکردها تحلیل شده است. همچنین به موضوعات نوینی چون الزامات ESG (محیطزیست، مسوولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی) پرداختهام و چالشهای عملی پیادهسازی این استانداردها در شرکتها را با نمونههای واقعی بررسی کردهام. یکی از مباحث محوری کتاب، تحلیل اهداف «هفدهگانه توسعه پایدار» و ارتباط آن با مسوولیت اجتماعی و توسعه پایدار است که در کنار مقایسه کشورها از نظر اجرای سیاستهای ESG، تصویری واقعی از فرصتها و موانع پیشروی شرکتها در این حوزه ارائه شده است. هدف من از نگارش این اثر، ارائه کتابی بوده که بتواند فاصله میان تئوری و عمل را در حوزه مسوولیت اجتماعی و حسابداری پایداری پر کند و برای مدیران، حسابرسان، مشاوران و دانشگاهیان یک راهنمای قابلاستفاده و قابلفهم باشد.
چه ضرورتی باعث شد به موضوع حسابرسی داخلی در عصر هوش مصنوعی و ریسک بپردازید؟
ما در عصری زندگی میکنیم که تحولات فناوری، بهویژه هوش مصنوعی، زنجیره ارزش بنگاهها و فرآیندهای مالی را به شدت دگرگون کرده است. در چنین شرایطی، حسابرسی داخلی دیگر نمیتواند به روشهای سنتی متکی باشد. هدف من از نگارش این کتاب، بررسی این تغییرات و ارائه چارچوبها و راهکارهای نوین برای حسابرسی داخلی در عصر دیجیتال بود، بهویژه در زمینههایی مثل مدیریت ریسک، ارزیابی کنترلهای داخلی و تطبیق با فناوریهای نوظهور.
کتاب چه پیامی برای حسابرسان و حسابداران و مدیران بنگاهها دارد؟
من از هفدهمین همایش سراسری حسابداری ایران که در مهرماه ۱۳۹۸ در پردیس فارابی دانشگاه تهران در قم برگزار شد با ارانه مقاله معروف «آینده حرفه حسابداری در پرتو رایانش ابری و بلاکچین» تاکید کردم که این حرفه با توجه به تغییرات فناوریهای نوین وارد فاز جدیدی شده که ما هم در ایران ناچاریم به آن سو روانه شویم و بعد از آن هم بیشترین سخنرانیها در این زمینه را به عمل آوردم که متاسفانه هنوز هم این حرفه به علت مشکلات ساختاری اقتصاد و موانع سنتی خود موسسات حسابرسی نتوانسته با تکنولوژیهای روزآمد همسو شود. در واقع پیام من به همایش یاد شده آن بود که در دنیایی که فناوریهای نوظهور، بهویژه هوشمصنوعی، همه ارکان کسبوکارها را دگرگون کردهاند، حرفه حسابرسی داخلی نیز ناگزیر از بازتعریف نقش و ماموریت خود است. کتاب «حسابرسی داخلی در عصر هوش مصنوعی و مدیریت ریسک» تلاش دیگری است برای پاسخ به این نیاز.
در این اثر، با تکیه بر تجربیات عملی و همکاریهای بینالمللی، به بررسی تحولات محیطی و فناوریهای تاثیرگذار بر حرفه حسابرسی پرداختهام. سعی کردهام فراتر از مباحث تئوریک، به موضوعاتی بپردازم که حسابرسان داخلی، مدیران ریسک و مشاوران به آن نیاز دارند:
– نقش هوش مصنوعی در ارزیابی، شناسایی و پایش ریسکها
– چالشهای کنترل داخلی و نظارت در محیطهای مبتنی بر الگوریتم و اتوماسیون
– اهمیت تحلیل داده، دادهکاوی و یادگیری ماشین در فرآیند حسابرسی داخلی
– تحولات استانداردهای بینالمللی حسابرسی داخلی در مواجهه با فناوریهای نو
– آینده حرفه حسابرسی داخلی در مواجهه با هوشمصنوعی و چگونگی ارتقای مهارتهای موردنیاز
این کتاب در ادامه مسیر فکری من در زمینه اقتصاد سیاسی حسابرسی و نقد رویکردهای سنتی تدوین شده است و تلاش کردهام ضمن تحلیل علمی، نگاهی انتقادی و کاربردی به چالشهای جدید حرفه حسابرسی داخلی داشته باشم. امیدوارم این کتاب بتواند پاسخگوی نیاز جامعه حرفهای حسابداری، حسابرسی داخلی و مدیریت ریسک باشد و بهعنوان منبعی کاربردی در اختیار مدیران و مشاوران ایرانی و بینالمللی قرار گیرد.
هدف اصلی شما از نگارش کتاب «حسابرسی داخلی در عصر هوش مصنوعی و ریسک» چه بوده است؟
هدف من پاسخ به یک نیاز جدی در حرفه حسابرسی داخلی بود یعنی شناخت و درک نقش هوشمصنوعی، مدیریت ریسک و تحولات فناورانه در حسابرسی داخلی. این کتاب تلاشی است برای پر کردن شکاف میان استانداردهای کلاسیک حسابرسی و نیازهای جدیدی که فناوریهای نوظهور و سیستمهای پیچیده هوش مصنوعی به وجود آوردهاند. سعی کردهام با اتکا به تجربه حرفهای و بررسی استانداردهای بینالمللی، یک راهنمای عملی و بهروز برای حسابرسان داخلی و مدیران ریسک تدوین کنم.
چه موضوعات کلیدی و جدیدی در این کتاب مطرح شده است که در سایر منابع کمتر به آن پرداخته شده؟
این کتاب به جنبههایی مثل حسابرسی الگوریتمها، ارزیابی ریسک مدلهای هوش مصنوعی، کنترلهای داخلی در سیستمهای مبتنی بر AI، نقش حسابرسان در نظارت بر انطباق اخلاقی و همچنین تحلیل مقررات تطبیقی در کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان، اتحادیه اروپا و آسیا پرداخته است. بهعلاوه، موضوعاتی مثل نقش کمیتههای حسابرسی، بررسی پروندههای واقعی بینالمللی و کاربرد ابزارهای جدیدی مثل Python و Power BI در حسابرسی داخلی از نوآوریهای این اثر است.
در این کتاب چه نقشی برای حسابرسان داخلی در مواجهه با ریسکهای مرتبط با هوشمصنوعی قائل هستید؟ و چه مخاطبانی را برای این کتاب در نظر گرفتهاید؟ آیا درصدد ترجمه کتاب برای علاقهمندان فارسیزبان هم هستید؟
حسابرس داخلی در عصر هوش مصنوعی فقط ناظر سنتی نیست؛ بلکه باید به یک مشاور استراتژیک در حوزه فناوری و ریسک تبدیل شود. این یعنی توانایی شناسایی ریسکهای داده، ریسکهای الگوریتمی، سوگیریهای مدل و حتی ریسکهای اخلاقی و امنیت سایبری. در کتاب توضیح دادهام که حسابرسان باید بتوانند با تیمهای داده، مدیران IT، و واحدهای حقوقی همکاری کنند و نقش فعالی در تدوین چارچوبهای حاکمیت AI ایفا کنند. این کتاب برای مدیران حسابرسی داخلی، حسابرسان، مدیران ریسک، مشاوران سازمانی، اعضای کمیتههای حسابرسی و حتی مدیران ارشد سازمانها نوشته شده است. همچنین دانشجویان رشتههای حسابداری، مدیریت ریسک و فناوری اطلاعات هم میتوانند از مباحث مطرح شده در کتاب بهرهمند شوند. تلاش کردهام مطالب کتاب هم از لحاظ نظری غنی باشد و هم از نظر کاربردی قابل استفاده در پروژههای واقعی. خوشبختانه چند روز پیش متن فارسی کتاب را به جامعه حسابداران رسمی ایران ارسال کردم تا در صورت صلاحدید اقدام به چاپ آن کنند. دو تا دیگر از کتابها هم به فارسی ترجمه و به صورت الکترونیکی در اختیار علاقهمندان گذاشته خواهد شد.
انگیزه اصلی شما از نوشتن کتاب «ظهور و سقوط موسسات حسابرسی بینالمللی و شکلگیری بیگ فور» چه بوده و چرا شما معتقدید سقوط برخی موسسات حسابرسی، مانند آرتور اندرسن،
نقطه عطفی در تاریخ حسابرسی بود؟
هدف من تحلیل تاریخی و انتقادی از تحول حرفه حسابرسی بینالمللی بوده است. خواستم نشان دهم چگونه موسسات حسابرسی از نقش محافظان امانتدار مالی به شرکتهایی با رویکرد تجاری و بعضا درگیر در منافع متضاد تبدیل شدند. این کتاب سعی کرده مسیر ادغامها، رسواییها، چالشهای اخلاقی و روند جهانیسازی را بررسی کند و به خواننده هشدار دهد که حرفه حسابرسی تنها زمانی میتواند اعتماد عمومی را حفظ کند که به مسوولیت اجتماعی خود پایبند باشد.
رسوایی آرتور اندرسن و پرونده انرون نشان داد که حتی بزرگترین و معتبرترین موسسات حسابرسی وقتی منافع تجاری بر اصول حرفهای و اخلاقی غالب شود، میتوانند سقوط کنند. این رویداد هشداری به جامعه جهانی بود که حسابرسی بدون استقلال واقعی و شفافیت، نمیتواند حافظ منافع عمومی باشد. به همین دلیل، در کتاب تاکید کردهام که این اتفاقات تنها مختص یک دوره خاص نیست و خطر تکرار آن همچنان وجود دارد.
در این کتاب چه تصویری از نقش بیگ فور در اقتصاد جهانی ارائه دادهاید و چه تحولات و چالشهای مهم و چه هشدارهایی برای آینده موسسات حسابرسی جهانی پیشبینی کردهاید؟
بیگ فور نهفقط بزرگترین موسسات حرفهای حسابرسی، بلکه بازیگران کلیدی اقتصاد جهانی هستند. آنها در تدوین استانداردها، مشاوره به دولتها و شرکتهای چندملیتی و حتی در شکلدهی به بازارهای مالی نقش دارند. من در این کتاب تاکید کردهام که این قدرت بیرقیب، در کنار ضعف نظارت و تضاد منافع، تهدیدی برای کیفیت حسابرسی و استقلال حرفهای است. به طور یقین فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و تحلیل دادهها قطعا ساختار و روشهای حسابرسی را تغییر خواهند داد اما چالشهای جدیتری مانند حفظ استقلال، مقابله با تضاد منافع، فشار بازار برای کاهش هزینهها و مسوولیت در قبال ESG (محیطزیست، مسوولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی) همچنان برجسته هستند. به اعتقاد من، حرفه ما نیاز به اصلاح ساختاری و بازنگری در اصول نظارتی دارد. در این کتاب تاکید کردهام که حسابرسان باید کاملا هوشیار باشند که در بزنگاههای بحرانهای مالی، بهاصطلاح «گوشت دم توپ» نظام سرمایهداری نشوند. تجربه تلخ آرتور اندرسن نمونه بارزی است. این موسسه، باوجود تمامی سابقه حرفهای و اعتبار جهانی، در ماجرای انرون قربانی شد. نکته مهم این است که در سال ۲۰۰۵، دیوانعالی آمریکا رأی داد که حکم اولیه انحلال آرتور اندرسن ناعادلانه و بیرحمانه بوده است- اما به هرحال، در آن مقطع، نظام سرمایهداری نیاز به قربانی داشت و موسسه آرتور اندرسن همان قربانی شد. این در حالی است که در سالهای بعد، رسواییهای مالی بزرگتری، مانند پرونده بانک «لیمن برادرز» رخ داد اما نهتنها اتفاقی برای حسابرسان آن نیفتاد، بلکه بازار هم چندان واکنشی نشان نداد. اینها همه هشدارهایی است برای جامعه حرفهای که بداند در فضای اقتصاد جهانی، حسابرسان نهفقط باید به استانداردها پایبند باشند، بلکه باید با درک عمیق از سیاستهای اقتصادی، نقش خود را در مدیریت ریسک و دفاع از منافع حرفهای بشناسند و از سهلانگاری، سادهاندیشی و خوشخیالی پرهیز کنند.
همین چند روز پیش همزمان با انتشار کتاب «تاریخ نفوذ و جاسوسی از عهد باستان تا هوش مصنوعی» در سایت آمازون، فایل ترجمه فارسی آن را هم به صورت الکترونیکی در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته بودید که برای من هم ارسال کرده بودید. میخواهم بپرسم شما که پیشینه حسابرسی دارید چه انگیزهای در نوشتن این کتاب داشتهاید؟
البته ورود به این موضوع همزمان با تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران و طرح مباحثی پیرامون نفوذ و جاسوسی از طرف کسانی شد که شاید املای نفوذ را هم به درستی ندانند در نتیجه کنجکاو شدم دراینباره تحقیق مستندی به عمل آورم که حیفم آمد نتیجه آن را در اختیار هموطنانم و علاقهمندان به این مبحث قرار ندهم اما در پاسخ به سوال جنابعالی که چرا من حسابرس در این زمینه تحقیق کرده و کتاب نوشتم در مقدمه کتاب نوشتهام که عین آن را برایتان مینویسم. -تاریخ نشان میدهد که جاسوسی، همزاد سیاست، جنگ، و اقتصاد بوده است. امروز در دنیایی که گوشیهای هوشمند، تلویزیونهای هوشمند، وسایل خانگی متصل به اینترنت، خودروهای هوشمند و حتی زیرساختهای سادهای مانند کلید برق یا مودمهای وایفای میتوانند به ابزار جمعآوری داده تبدیل شوند، دیگر نمیتوان بیاعتنا ماند. هدف این کتاب آن است که روشن کند چگونه در عصر دادهها و سلطه فناوری، انسانها و جوامع نهتنها در معرض جاسوسی هستند، بلکه ممکن است ناآگاهانه به حلقههای زنجیره بزرگ جاسوسی جهانی تبدیل شوند.
حرفه حسابرسی، بهویژه در حوزه حسابرسی داخلی و حسابداری دادگاهی (Forensic Auditing)، همواره با مفاهیمی چون رازداری، کشف حقیقت، ردیابی اسناد مخفی، و تحلیل رفتارهای پنهان پیوند خورده است. هر حسابرس حرفهای، در جریان ماموریتهای خود، ناگزیر با همان ابزارها و ذهنیتی کار میکند که ماموران اطلاعاتی و جاسوسان از آن بهره میبرند:
– نفوذ به لایههای پنهان اطلاعات مالی
– کشف شواهدی که طرف مقابل میکوشد آن را مخفی نگه دارد
– تحلیل رفتارها و دادههایی که در ظاهر بیاهمیت به نظر میرسند اما نشانههای انحراف یا تقلب در آنها نهفته است
در ادبیات انگلیسی، واژه «Dog Watch» نهتنها به نگهبانی و مراقبت در شب اطلاق میشود، بلکه به مفهوم نظارت دقیق و بیوقفه نیز اشاره دارد- همان وظیفهای که حسابرس و مامور ضدجاسوسی، هر دو، در ماموریتهای خود دنبال میکنند.
از این رو، من بهعنوان یک حسابرس حرفهای که سالها در حوزههای حسابرسی، کشف تقلب و بررسیهای خاص مالی فعالیت کردهام، همواره شباهتهایی میان فعالیتهای خود و عملیاتهای اطلاعاتی و جاسوسی احساس کردهام. این شباهتها مرا بر آن داشت تا به تاریخ نفوذ و جاسوسی -از دوران باستان تا عصر هوش مصنوعی- نگاهی تحلیلی و تطبیقی داشته باشم و نشان دهم که چگونه این دو حوزه، با وجود تفاوتهای ظاهری، در ماهیت به هم نزدیک هستند: هر دو به دنبال کشف حقیقت در پس پردهاند؛ هر دو با عدم اطمینان، اطلاعات ناقص، و مقاومت طرف مقابل مواجهند و هر دو نیازمند ذهنی تیزبین، نگاهی شکاک و صبری فراتر از معمول هستند. این کتاب، حاصل همین دغدغه و علاقه بوده و آن را تقدیم میکنم به همه کسانی که میخواهند بدانند چگونه تاریخ نفوذ و جاسوسی، امروز در قالبی نو بازتولید شده است- و چرا شناخت این سازوکارها، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای امنیت ملی، اجتماعی، و حتی فردی ماست.