نسخه ابرهای میلیاردی

جهانصنعت– به دنبال گستردهتر شدن سفره خشکسالی، طرحهای قدیمی و نخنما دوباره رو شدهاند، از طرحهای گران و پرهزینه انتقال آب دریا گرفته تا بارور کردن ابرها؛ طرحهایی که یا بسیار پرهزینه با تبعات زیستمحیطی بوده یا اجرای آنها در گذشته جز اتلاف منابع عایدی دیگر نداشته است. با این حال پس از آنکه رییسجمهور فراخوان داد که برای حل مشکل خشکسالی هرکسی هر راهکاری دارد، ارائه کند، همه طرحهای قدیمی هم سر برآوردهاند.
طرح بارورسازی ابرها در ایران یکی از این طرحهاست؛ پرهزینه و کمنتیجه. اولینبار این طرح در دهه۴۰ اجرایی شد. حوالی سال۱۳۴۶. دولت وقت با همکاری یک شرکت آمریکایی، اقدام به بارور کردن ابرها کرد اما این پروژهها موفقیتی نداشت. بعدها در سالهای۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ یکبار دیگر این طرح اجرا شد، باز هم شرکتهای خارجی. با استفاده از هواپیما و ترکیبهایی مثل یدید نقره، ابرهای مناطقی مثل بالای سد کرج و رودخانههای جاجرود و کرج بارور شدند و نتایج موفقیتآمیز بود. بعد از انقلاب اما این پروژهها متوقف شد تا در سالهای۱۳۶۸تا ۱۳۷۴ پروژههایی توسط ژنراتورهای زمینی در شیرکوه یزد اجرا شد.
نتایج اولیه نشان میداد که طرح میتواند در مقیاس بزرگتر اجرا شود، به همین دلیل هم در سال۱۳۷۵ مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها تاسیس شد اما هزینه بالای این طرح و نداشتن منابع و تجهیزات لازم همواره مهمترین مانع اجرای طرح بارورسازی ابرها بوده است.
بهمن سال۱۳۷۷ یک پروژه برای بارورکردن ابرها توسط یک شرکت روسیهای اجرا شد که نتایج آن حرکت ابرها به سمت افغانستان بود. هرچند پروژههای کوچکتری در استانهای گیلان، مازندران، اردبیل، آذربایجان غربی و شرقی، تهران، کرمانشاه و اجرا شد اما در مجموع نتایج بهدست آمده نشان داد که اثربخشی طرحها به نسبت هزینههای انجام شده، چندان نبوده است. به خصوص آنکه برخی گزارشهای رسمی نشان میداد که هزینهها به نسبت نتایج سرسامآور است. مثلا گزارش مدیرعامل وقت شرکت آب منطقهای تهران در سال۹۴ نشان میداد که هزینه بارورسازی ابرها در تهران یکمیلیارد تومان بوده است. این عدد را اگر با دلار ۳۲۰۰تومان سال۹۴ برآورد کنیم، چیزی در حدود ۳۱۲هزار دلار هزینه داشته است.
در سال۹۷ که نرخ دلار به صورت میانگین ۱۳هزار تومان بوده است، هزینه تولید هر مترمکعب آب از طریق بارورسازی ۵۰ تومان محاسبه شده که احتمالا این رقم با احتساب میانگین نرخ تورم سالانه ۵۰درصدی، امروز باید برای هر مترمکعب آب از طریق بارورسازی ابرها ۸۵۴ تومان هزینه شود.
تجربه جهانی و فقر ما
هرچند اجراکنندههای پروژه بارورسازی ابرها در ایران مدعی هستند که عملیات بارورسازی ابرها بهصورت میانگین به افزایش بارش ۱۰ تا ۱۵درصدی منجر شده است. براساس آمارهای رسمی در سال آبی ۱۴۰۴-۱۴۰۳، مجموعا ۳۷پرواز با هواپیما و ۵۰پرواز با پهپاد در مناطق مختلف کشور انجام شده و بیش از ۶۰۰ژنراتور زمینی در ۲۳ استان فعال بوده است.
آنطور که محمدمهدی جوادیانزاده، رییس سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی میگوید: در این سازمان عملیات باروری ابرها با استفاده از هواپیماهای با سرنشین و بدون سرنشین(پهپاد) و استفاده از ژنراتورهای زمینی در سال آبی مذکور انجام شده است که این پروازها با استفاده از دو فروند هواپیمای آنتونوف در منطقه شمالغرب، جنوبغرب، منطقه تهران و شمالشرق، ۵۰ پرواز عملیاتی با استفاده از پهپاد در مناطق حوضه آبریز زاینده رود، کوهرنگ، خراسانجنوبی و منطقه عملیاتی استانهای فارس و بوشهر و پروژه بارورسازی ابرها برنامهریزی و به مورد اجرا گذاشته شد.
مقایسه وضعیت خشکسالی در ایران و طرح پرهزینهای مثل بارورسازی با کشورهای دیگر، حکایت از واقعیت تلختری دارد که نتایج مثبتتر برای کشورهای همسایه مثل امارات و ترکیه است. به این دلیل که آنها از تکنولوژیهای مدرن بهره میگیرند اما در ایران فقر تکنولوژی و منابع مهمترین عامل بازدارنده است.
نمونه بارز آن اماراتمتحده عربی است که در سالهای اخیر یکی از برنامههای ملی بزرگ بارورسازی را اجرا کرده و نتایج منتشرشده نشان میدهد که بارشها تا ۲۳درصد هم به هدف رسیده است. در چین، استرالیا، کانادا و آمریکا هم مشابه این طرحها اجرا شده است.
در ایران اما علاوه بر فقر امکانات، مشخص نبودن نسبت هزینه به فایده به شکل دقیق، مثلا اینکه هزینه برای تامین هر مترمکعب یا هر لیتر آب از طریق بارورسازی و همینطور هزینههای جانبی از جمله زیستمحیطی یکی از عوامل بازدارنده است و مهمتر آنکه اجرای این طرح را در هالهای از ابهام فرو میبرد.
شیرآب ارزانتر از بارورسازی
کارشناسان میگویند هزینه اجرای یک برنامه بارورسازی از خرید و نگهداری هواپیما، ژنراتورهای زمینی، موادی مثل یدید نقره یا مواد هیگروسکوپیک گرفته تا نیروی انسانی، رادار و مطالعات پسارزیابی نیازمند برآورد، هزینههای سرمایهای و عملیاتی است. موضوعی که بنا به گفته محمد ابراهیم رییسی، کارشناس حوزه آب، بارورسازی ابرها اصلا یک کار دائمی و همیشگی قابل تاکید که بخش مهمی از تامین آب را داشته باشد، نیست و ادعاهایی که در این خصوص میشود اساس علمی ندارد.
رییسی به ایلنا میگوید: ما هم سالها در یزد مرکز بارورسازی ابرها را داشتیم و پروژههایی را انجام دادیم هرچند آن زمان تحریم بودیم و پروژه توسط روسها انجام شد. ما هر ساله این کار انجام میدادیم و استفاده میکردیم اما به علت برخی مشکلات تکنیکی و تکنولوژیکی به میزانی که پیشبینی میکردیم نتیجه نداشته زیرا باید بارندگی در حوزه ما باشد و تبدیل به روانآب شود اما این اتفاق نیفتاده است.
به گفته او، اکنون میزان بارش سالانه کشور ۴۰۰میلیارد مترمکعب است اما ۱۰۰میلیارد مترمکعب را استفاده میکنیم زیرا با برخی پدیدهها از جمله تبخیر و نفوذ این میزان کاهش مییابد. اینکه بارورسازی تبدیل به بارندگی و جاری و جمعآوری شود در مرحله اول که بستگی به تشخیص دادهها و داشتن ادوات پیشرفته برای تبدیل ابر به باران دارد و ما در این حوزه دچار مشکل هستیم بنابراین این روش به عنوان حل مساله بحران آب تهران نمیتواند مطرح باشد.
این کارشناس آب بر این باور است که در حال حاضر هیچ راهی برای حل بحران آب تهران جز مدیریت مصرف نداریم. بارورسازی ابرها نیز در تهران روش پایداری برای تامین آب نیست، با استفاده از شیرهای کممصرف میتوانیم ۳۰درصد مصرف را کاهش دهیم ضمن اینکه راهحل بحران آب تهران کاهش جمعیت و از همه مهمتر مدیریت مصرف و مسیری غیر از این راهکارهای بیهودهای است.