نرمش یا بالا گرفتن پرچم سفید
محمدصادق جنان صفت
اقتصاد نظام جمهوری اسلامی از هر سو با تنگناهای تاریخی و روزآمد روبهرو است و بنابر نشانههایی که از سوی مدیران ارشد بهویژه رییس دولت داده میشود انگار دیگر توانایی پیشرفت که ندارد بلکه پسرفت هم دارد. عددهای سنجاقشده به همه شاخصهای اقتصاد کلان این ناتوانی را با صدای بلند فریاد میزنند. نرخ تورم فزاینده، نرخ رشد منفی یا صفر، نرخ منفی سرمایهگذاری، زانوزدن تولید در برابر تحریم اجباری خرید از سوی مصرفکنندگان و… بازتابی از شکست بزرگ حکمرانی یا سیاستگذاری اقتصادی بهحساب میآید. همزمان با سقوط شاخصهای کلان، اقتصادسیاسی در ایران روزگار تیرهتری دارد. شهروندان دیگر به دولت و دیگر نهادهای حاکمیتی برای عبوردادن اقتصاد از کشور اعتماد ندارند. اگر میشد با یک نظرسنجی کارشناسانه و دور از هراس ضریب اعتماد در ایران را اندازه گرفت بدترین نتایج از ذهنها و دلها بیرون میشد. علاوهبر این دیگر نمودهای اقتصاد سیاسی مثل نیرومندتر شدن نهاد دولت در سیاستگذاری، رشد فساد و رانت و رخنه فساد به تاروپود فعالیتهای اقتصادی بهویژه در ارز و بانک و پول و نیز مناسبات شهروندان با نهادهای حاکمیتی آدرسهای خوبی نشان نمیدهند.
واقعیت این است که بخش قابلاعتنایی از به کمارفتن اقتصاد و به خطر افتادن کسبوکار و معیشت ایرانیها در مناسبات سیاست خارجی ایران و دور شدن کشور از بازارهای بینالمللی سرمایه و تکنولوژی و نیز مدیرت نوآورانه در اداره بنگاههاست. این روند از ۱۳۹۰ به این سو بدتر شده و تحریمهای هدفمند روندی فزاینده را تجربه کرد و در ۱۳۹۷ به نقطهعطف رسید و حالا نزدیک به یکسال است در دولت دوم دونالد ترامپ باز هم ابعاد تازهای به خود گرفته است.
نظام تدبیر جمهوری اسلامی برای شکستن محاصره غرب در اقتصاد و در سیاست خارجی رویکرد به شرق بوده و هست. به این ترتیب که جمهوری اسلامی تصور میکرد میتواند به رفتار منصفانه و جوانمردانه اقتصادی حزب کمونیست چین دل ببندد و این کشور با تواناییهایش در ایران معجزه کند. شوربختانه رفتار رهبران چین چنین نبوده و نخواهد شد.
چین تنها به صادرات اجباری هرکالایی به ایران با استفاده از اهرم انحصار خرید ادامه میدهد و بهجای اینکه دلارهای ایران را بدهد به ایران کالا میفروشد و بس. تازه در پرداختها نیز درنگ میکند. از سوی دیگر روسیه در شرایطی قرار دارد که نمیتواند به ایران کمک کند زیرا خود در اوکراین درگیر است.
کارشناسان میگویند راندن کشتی اقتصاد ایران با همین فرمان فرو بردن آن به طوفانهای ناشناس است که کار را بدتر میکند. در این راه باید در برابر چینیهای آزمند پرچم سفید دست گرفته و هر امتیازی که میخواهند را تنها در برابر خرید نفت ایران به آنها بدهیم و همه خیابانهای تهران و دیگر شهرها را در اختیار خودروها و موتورسیکلتهای چینی قرار دهیم.
راه دیگر اما سازگاری با نظام جهانی و بهویژه غرب است. شاید این راهبر برای تصمیمگیران سخت باشد اما برای اینکه راستیآزمایی شود میتوان برای دورهای از عناصر نرمش و انعطاف بهره برد. این راه نرفته باید آزمایش شود نه به خاطر هر دلیلی بلکه به این دلیل که راهی برای عبور از بحران اقتصادی است.

