28 - 06 - 2022
نخستین دغدغه ارایه مطلب خوب نیست
در همین روز نخست برگزاری نمایشگاه مطبوعات (دیروز) غرفهدارانی که با رسانههای دیداری و شنیداری صحبت کردهاند، از وضعیت نامطلوب و نابسامان مطبوعات کشور گلایه کردهاند. این گلایهها به طور عمده حول دو محور بوده است؛ نخست عدم یا ناکافی بودن حمایتهای دولتی و دوم عدم استقبال مردم از خرید نشریات یا سهم اندک مطبوعات در سبد هزینه خانوار.نکته جالب آن است که به ویژه در مورد نشریات سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی و در گفتوگوهای غیررسمی از سختگیریهایی که علیه مطبوعات روا داشته میشود و محدودیتهای شفاف و غیرشفافی که در مورد مطبوعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اعمال میشود ابراز نارضایتی میکنند. روشن است که این نارضایتیها قرار نیست رسانهای شود یا حداقل در گستره وسیعی منتشر شود.نکته قابل توجه درباره نارضایتی از سختگیریهای اعمالشده آن است که هر دو گروه طرفدار اصلاحطلبان و محافظهکاران از فضای کنونی ناراضی هستند و از این بابت معلوم نیست چه کسی وضعیت فعلی را مطلوب میداند یا تمهیداتی که اکنون برای آزادی بیان و قلم اندیشیده و به کار گرفته شده، قرار است چه قشری از دستاندرکاران رسانهها و روزنامهنگاران را قانع و راضی سازد. البته چون هر دو طرف در اعلام نارضایتی خود به قوانین جاری مملکت استناد میکنند و سختگیری را به بخشی از نهادهای حکومتی نسبت میدهند، میتوان چنین استنباط کرد که قانون به طور سلیقهای از سوی مجریان به اجرا گذاشته میشود و هریک از نهادهای دخیل در امر امور رسانهای کشور براساس برداشتهای خود و اولویتهای اجرا را تعیین میکنند. در چنین صورتی قابل درک است که هیچیک از دستاندرکاران امور رسانهای کشور راضی نباشند و انتقادهایی را متوجه وضعیت فعلی کنند.
اما درباره حمایتهای مالی دولت از مطبوعات، روشن نیست که چرا دولت به طور مستقیم باید پولهایی را روانه خزانه نشریات کشور کند. مدافعان لزوم حمایت دولت از نشریات میگویند از آنجا که دولت وظیفه کمک به ارتقای فرهنگ عمومی را دارد، لازم است برای مطبوعات و رسانهها هزینه کند اما جواب این سوال آن است که اگر شهروندان واقعا احساس نیاز کنند، با پرداخت هزینه خود از رسانهها حمایت میکنند. در واقع دولتها با پرداخت پول امکان پیدا کردهاند تا در امور رسانهها دخالت و جهتگیری رسانهها را به نفع خود تغییر دهند.
بارزترین نمونه از این دخالتها در زمان وزارت محمدحسین صفارهرندی و مدیریت محمدعلی رامین مشاهده شد. ایده رایج در اینباره آن است که وقتی دیگ رسانهها برای دولت نمیجوشد چرا دولت برای بهبود محتوای درون دیگ باید پول خرج کند. این حرف اتفاقا درست است و در یک موضع بیطرف میتوان پرسید که رسانه بهعنوان تولیدکننده یک کالا (اطلاعات و اخبار) باید بتواند برای خود مشتری پیدا کند و از طریق درآمدهای حاصله امرارمعاش کند. حال اگر به واسطه دخالت دولت در چرخه تولید و فروش اطلاعات و اخبار خدشهای وارد شده یا اخلالی ایجاد شود، آنگاه کمکهای دولت در واقع مزاحم جریان آزاد اطلاعات رسانهای است.
بخشی از مسوولیت رسانهها در ارایه اطلاعات و گزارشهای بیطرفانه و البته مسوولانه در همین حمایت مالی دولت دچار خودسانسوری و گم میشود. گاهی در میان روزنامهنگاران احساس نارضایتی دولت که از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابراز و ابلاغ میگردد، احساس خطر میشود. برخی روزنامهنگاران میگویند که همین «آب باریکه» را باید برای روز مبادا نگه داشت و از قطع آن جلوگیری کرد. بر همین پایه میتوان پرسید همانگونه که برای قطع اتکا به درآمدهای نفتی تلاش میشود در مورد مطبوعات چرا درباره قطع اتکا به یارانههای دولتی تلاش نمیشود؟ آیا دولت نمیتواند سازوکار و امکان برقراری جریان آزاد اطلاعات را فراهم کند تا رسانهها در شرایط کنونی به بلوغ دست یابند.البته شهروندان ایرانی نیز محدود بودن دایره مانور رسانهها را به خوبی فهمیدهاند و با بیان جمله «همه روزنامهها یک چیز مینویسند» با ارجاع دادن شنیدن «اخبار درست» به رسانههای خارج از کشور نشان میدهند که حاضر نیستند برای اخبار تکراری و مشابه رسانهها و به ویژه مطبوعات هزینه پرداخت کنند.انتظار شهروندان به ویژه از روزنامهها که نسبت به خبرگزاریها و رسانههای دیداری و شنیداری فرصت بیشتری برای تهیه گزارش در اختیار دارند، آن است که نسبت به آن رسانهها و پایگاههای خبری اینترنت، اطلاعات جامعتر، تحلیلی و دقیقتری ارایه دهند اما حداقل در ایران این انتظار به خوبی پاسخ داده نمیشود یا سطح انتظار شهروندان با آنچه همکارانم در نشریات مکتوب مینویسند، تفاوت دارد.
روشن است که این تفاوتها همه به تنبلی یا اهمال من یا همکارانم بازنمیگردد برخلاف آنچه در دنیای واقعی مطبوعات دنیا میگذرد. نخستین دغدغه من و همکارانم آن است که به واسطه مطلب تهیه شده، یادداشت یا تحلیل ارایهشده و امثال آن امنیت شغلی خود و همکاران دیگر به مخاطره نیفتد و با اخلال مواجه نشود. قابل انتظار است که در این صورت نخستین ملاحظه تهیه یا نگارش مطلب قابل دفاع نیست بلکه نخستین ملاحظه تا پیشگیری از نارضایتی دولت و… سقوط میکند. در این صورت ترجیح داده میشود از مطالبی که منتشر شده و واکنشها نسبت به آن سنجیده شده استفاده شود تا در حاشیه امن آن از مخاطرات احتمالی عبور شود.
به این ترتیب زنجیره مخاطرات واقعی یا احتمالی که به خودسانسوری مزمن تبدیل میشود، پدیدههایی همچون اتکای رسانهها به حمایت دولت یا نارضایتی شهروندان از کیفیت نازل رسانهها را به وجود میآورد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد