نبود ابتکار دیپلماتیک در سیاست خارجی دولت

گروه سیاسی
کدخبر: 548212

نبود ابتکار دیپلماتیک در سیاست خارجی دولت

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه*- یک‌سال از تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری گذشت و این یعنی دولت چهاردهم، یک‌چهارم از عمر خود را پشت سرگذاشته و در نتیجه شاید زمان مناسبی باشد تا به بررسی عملکرد دولت بپردازیم. دولتی که در حوزه‌های گوناگون با مسائل مختلفی در این بازه زمانی یک‌ساله مواجه بود اما بیراه نیست اگر بگوییم حوزه‌ای که در بحث از اغلب حوزه‌های فعالیت دولت، حائزاهمیت است، حوزه سیاست خارجی و اقدام‌ها و اتفاق‌هایی است که در یک‌سال گذشته در این بخش رقم خورده است. این در حالی است که شخصا معتقدم در ارزیابی کلی عملکرد دولت در سال نخست در زمینه سیاست خارجی شاهد توفیق و کامیابی چندانی نیستیم و در نتیجه می‌توان گفت که دولت در سال نخست در بحث سیاست خارجی به‌طور نسبی ناکام بوده است. چه آنکه آقای پزشکیان پس از کسب رای ملت در انتخابات، ادبیات انتخاباتی خود را فدای ادبیات سیاست خارجی جناح رقیب کرد. او با شعار سه‌گانه «آزادسازی سیاست داخلی»، «اصلاحات اقتصادی» و «تنش‌زدایی در سیاست خارجی» رای آورد اما پس از پیروزی در انتخابات، در چینش کابینه و عملکرد سیاست خارجی، چندان بر این شعار پایبند نبود و در عمل در بسیاری از حوزه‌ها مشی جریان رقیب را پی گرفت؛ راهبردی که هم به ضرر دولت بود و هم البته به زیان منافع ملی!

فراموش نکنیم بخشی از جامعه که با صندوق رای و انتخابات قهر کرده بود، به‌علت شعارهای آقای پزشکیان و خستگی از تنش با کشورهای خارجی و تاثیری که این تنش‌ها بر اقتصاد مملکت می‌گذاشت، به‌‌سمت آقای پزشکیان آمد و از این جهت که مشاوران درجه یک او، عمدتا چهره‌هایی بودند که پیشینه و کارنامه کاری‌شان در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی بود، جامعه انتظار داشت در صورت ریاست‌جمهوری پزشکیان، وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی دولت چهاردهم با ابتکار دیپلماتیک و طرحی نو، کشور را از این وضعیت خارج کند. حال آنکه ما در عمل، ایده نو و طرح عملیاتی مشخصی را از دستگاه دیپلماسی دولت ندیدیم.

به بیان دیگر، دولت پزشکیان به‌دلیل بی‌توجهی به انرژی موجود در جامعه، این انرژی را هدر داد. حال آنکه او باید با یک طرح همکاری امنیتی- منطقه‌ای، کارش را در راس دولت آغاز می‌کرد تا بتواند از کسانی که در منطقه به‌دنبال جنگ بودند، بهانه‌زدایی کند اما متاسفانه اوضاع در منطقه دقیقا به همان سمت و سویی پیش رفت که دشمن می‌خواست! باید توجه داشته باشیم که این انتقاد به عملکرد دولت پزشکیان به هیچ عنوان به معنی تبرئه نتانیاهو نیست اما در حال حاضر بحث از عملکرد دولت پزشکیان بوده و وظیفه سیاستمداران نیز این است که کشور خود را از خطر دور کنند.

پزشکیان البته در بحث سیاست منطقه‌ای در تلاش بود تا مانع از ایجاد تنش شود و تنش‌های موجود را نیز تا حد امکان حل‌وفصل کند اما متاسفانه این سیاستِ همکاری منطقه و حسن همجواری ایران در این مدت، در عمل در تنش‌های ایران با آمریکا و رژیم صهیونیستی گرفتار شد و پزشکیان به چشم خود دید که وارث دولتی است که دشمن‌های بسیار و دوستان اندکی دارد.

شرایطی که بخشی ناشی از عملکرد افراطیونی است که ید طولایی در ایجاد دشمنان واقعی و دوستی‌های ‌کاذب دارند! چنانکه ما در جریان جنگ ۱۲روزه شاهد بودیم که دولتِ ایران، تنهاترین دولت بود و کشورهای شرقی که تحت عنوان متحدان راهبردی فرصت‌های بسیاری همچون فرصت احیای برجام را از ما گرفتند، هنگامی که این جنگ به ایران تحمیل شد، هیچ کمکی به ما نکردند. همچنین برخی کشورهای منطقه که ایرانیان برای آنها شهید داده بودند، حتی یک گلوله به‌سمت دشمنان ما شلیک نکردند و آنچه آقای رییس‌جمهور با آن مواجه شد، حقیقت تلخ و عریان دنیای بی‌رحم بود. به بیان دیگر، دولت با پرداختن هزینه‌های گزاف، فهمید هزینه‌هایی که پیش از این پرداخته بود، در بزنگاه جنگ و شرایط بحرانی، هیچ فایده‌ای نداشته و به هدر رفته است.

شخصا معتقدم تنها چیزی که برای دولت باقی ماند، ملت ایران بود که پای میهن خود ایستادند. البته این ایستادگی نه به‌خاطر دولت پزشکیان بود و نه به پاس عملکردِ هیچ‌یک از دیگر جریان‌های سیاسی بلکه ملت ایران به این دلیل که ریشه در خاک خود دارند و به این سرزمین عشق می‌ورزند، چنین موضعی اتخاذ کردند بنابراین باید به آقای پزشکیان توصیه کنیم هرچه تحت عنوان گروه‌های قدرت به ایشان معرفی کرده‌اند، رها و تمامی توجه خود را به رابطه با مردم معطوف کند. هرچند به نظر می‌رسد آقای پزشکیان آن‌چنانکه باید و شاید، از جنگ درس نگرفته که اگر از این تجربه آنچه باید آموخته بود، در این شرایط اقدام به ارائه لایحه دوفوریتی بحث‌انگیز «مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی» نمی‌کرد؛ لایحه‌ای که بی‌تردید یکی از بزرگ‌ترین لوایح ناقض آزادی بیان است!

در شرایطی که اروپایی‌ها آخرین روزهای غروب برجام را برای تهدید فعال‌سازی مکانیسم ماشه انتخاب کرده‌ و همزمان پیشنهاد تمدید این فرصت را داده‌اند، به‌نظر می‌رسد آنها خواستار برون‌رفت دیپلماتیک از تنش با ایران هستند تا توجه غرب بر جبهه اوکراین متمرکز بماند بنابراین این شرایط می‌تواند دیپلمات‌های دو طرف را به‌سوی ایجاد یک بنیان حقوقی برای مذاکره و رفع تنش سوق بدهد. البته در این بنیان حقوقی باید حقوق هسته‌ای ایران تضمین شود تا پس از آن بتوانیم بر سر کم و کیف مذاکره چانه‌زنی کنیم. فراموش نکنیم که اروپا نیز به توافق نیاز دارد. آنها به هیچ‌عنوان نمی‌خواهند تاوان جنگ تحمیل‌شده به ایران را بدهند چراکه منافع آنها در گرو چند و چون وضعیت منطقه است.

نکته پایانی که مایلم به آن اشاره کنم، این است که اروپا تا زمانی که با آمریکا همکاری نکند، هیچ منفعتی برای ایران ندارد؛ چنانکه در حال حاضر هم کشورهای اروپایی صرفا نقش بازجوی آمریکایی‌ها را بازی می‌کنند تا با تحت فشار قرار دادن ایران، امتیازات بیشتری به آمریکا داده شود و همین مساله آسیب جدی به مناسبات تاریخی ایران و اروپا وارد خواهد کرد بنابراین به عقیده من تا زمانی‌که اروپایی‌ها نتوانند یک بنیان حقوقی با ایران شکل دهند، مذاکره با آنها وقت‌کشی است که البته این کشورها سابقه‌ای بس طولانی در این کار دارند!

* رییس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس دهم

وب گردی