28 - 07 - 2021
نبرد دلار با تحریم
نسیم سوران- در دومین روز از شروع معاملات بازار ارز دلار به پیشروی خود ادامه داد و در کانال قیمتی ۲۵ هزار تومانی نشست. این دومین صعود اسکناس آمریکایی بعد از شش روز تعطیلی است که از تغییر انتظارات معاملهگران در سایه تعویق نشستهای دیپلماتیک وین خبر میدهد. از آنجا که بازار به اخبار برجام حساس است میل به افزایش قیمت تا زمان روی کار آمدن دولت جدید و ازسرگیری مذاکرات در میان معاملهگران وجود خواهد داشت. اما به نظر میرسد در کنار تعلیق مذاکرات عامل دومی هم در افزایش قیمت دلار نقش داشته است. ادعای رییسجمهور مبنی بر اینکه «اگر کرونا و جنگ اقتصادی نبود، امروز دلار پنج هزار تومان بود» این حس را در میان بازیگران عرصه بازار ارز القا کرده که تنها راه نجات از دام افزایش قیمت ارز لغو تحریمهاست و تعلیق مذاکرات میتواند مسیر افزایش قیمت ارز را بار دیگر هموار کند. اما با آنکه تحریم و کرونا دو نیرو محرکه اصلی صعود نرخ دلار در این چند سال بودهاند، دیگر شاخصهای کلان اقتصادی یعنی افزایش نرخ تورم، رشد منفی اقتصادی و رشد نگرانکننده نقدینگی به ما میگویند که افزایش نرخ دلار حتی در نبود تحریمها نیز اجتنابناپذیر بوده است.
ورود دلار به کانال جدید
اسکناس آمریکایی بعد از شش روز تعطیلی با افزایش قیمت به استقبال بازار ارز رفت به طوری که در روزهای یکشنبه و دوشنبه نرخ بازگشایی بازار فراتر از نرخهای معاملاتی پیش از تعطیلات کرونایی بود با این حال دلار در پایان معاملات روز یکشنبه از ورود به کانال ۲۵ هزار تومانی ناکام ماند و در قیمت ۲۴ هزار و ۹۸۰ تومان متوقف شد. اما این ناکامی دوام چندانی نداشت و دیروز بازار به افزایش دوباره قیمت ارز روی خوش نشان داد و به این ترتیب دلار با نرخ ۲۵ هزار و ۱۸۳ تومانی به کار خود پایان داد. ضمن آنکه در ساعاتی از روز اسکناس آمریکایی قیمت ۲۵ هزار و ۲۳۴ تومانی را نیز به خود دید. دلار دیروز توانست به سکوی پرتاب رشد قیمتها در بازار طلا و سکه نیز تبدیل شود به طوری که سکه بعد از هفتهها، کانال قیمتی ۱۰ میلیون تومانی را پشت سر گذاشت و به ۱۱ میلیون و ۳۷ هزار تومان رسید. افزایش قیمت سکه در حالی اتفاق افتاد که دیروز طلا در بازارهای جهانی با کاهش قیمت همراه بود و بنابراین دلار عامل کلیدی رشد قیمت سکه در روز دوشنبه محسوب میشود. تابلوی صرافیهای بانکی نیز دیروز به قیمتهای جدیدی مزین شد و نرخ فروش اسکناس آمریکایی به ۲۴ هزار و ۴۰۰ تومان رسید. این مساله نشان میدهد که بازار میتواند آماده صعودهای بیشتری نیز باشد.
فرکانس نااطمینانی
عامل مهمی که توانسته به افزایش قیمت دلار کمک کند تعلیق تحریمها تا زمان روی کار آمدن دولت جدید است. هرچند پیش از تعطیلات ششروزه معاملهگران نسبت به این موضوع بدبین نبودند و بازار ارز نیز به کاهش قیمت رضایت داده بود اما به نظر میرسد که تصورات بازیگران عرصه بازار ارز تغییر کرده و اکنون معاملهگران میل به افزایش قیمت دارند. رفتار معاملهگران در این چند ماه نیز نشان داده که الگوی ثابت و دستنخوردهای بر بازار حاکم بوده است به طوری که اخبار مثبت از وین موجب عقبنشینی بازار شده و در عین حال انتشار اخبار معکوس مسیر بازار را صعودی کرده است. بنابراین طبیعی است اگر معاملهگران انتظار افزایش قیمت در روزهایی را داشته باشند که طرفین مذاکرات را به تعویق انداختهاند و فرکانس نااطمینانی به بازارهای اقتصادی کشور ساطع کردهاند. اما چه سرنوشتی میتواند در انتظار بازار ارز باشد؟ بدیهی است اگر دولت جدیدی که بر سر کار میآید نگاه مثبتی به مذاکرات داشته باشد بازار ارز نیز از شوکهای روانی ناشی از این مساله تاثیر میپذیرد و بر موج کاهش قیمت سوار میشود با این حال شدت این موج بستگی زیادی به لغو تحریمها و بازگشت دلارهای بلوکهشده و در عین حال ازسرگیری صادرات نفت ایران دارد. اگر همه این عوامل در سایه مذاکرات اتفاق بیفتد باید منتظر ورود موج شدیدی از کاهش قیمتها به بازار ارز باشیم که در این شرایط معاملهگران نیز به دلیل نگرانی با این موج همراه میشوند و بر شدت کاهش قیمتها میافزایند.
ادعای دلاری رییسجمهور
اما عامل دیگری که در این دو روز بر بازار ارز تاثیر گذاشته ادعای رییسجمهور در خصوص نرخ ارز بوده است. حسن روحانی دو روز پیش در مجمع سالانه بانک مرکزی اعلام کرد «از مدیران و اقتصاددانان خواهش میکنم که شرایط اقتصادی سال ۹۷ به بعد را بر مبنای واقعیتهای موجود برای مردم تشریح کنند حوادثی که پس از این سال اتفاق افتاد ارتباطی به دولت نداشت چرا که دولت بر مبنای روال گذشته خود پیش میرفت و چنانچه جنگ اقتصادی سال ۹۷ و کرونا نبود، همین روند ادامه پیدا میکرد و بر اساس محاسباتی که اقتصاددانان انجام دادند امروز قیمت دلار حدود پنج هزار تومان بود.» ادعای رییس دولت دوازدهم در خصوص نرخ واقعی دلار در نبود تحریم و کرونا از این جهت بر روند معاملات این چند روز تاثیر گذاشته که حسی از نااطمینانی را به معاملهگران القا کرده است.
پیوند زدن قیمت واقعی دلار با تحریم در روزهایی که خبری از مذاکرات دوجانبه نیست نشان میدهد که دلار باید در شرایط تحریمی نرخهای بالاتری داشته باشد و از همینروست که تصورات افزایشی در بازار پدیدار شده است. اما آیا چنین ادعایی میتواند مطابق با واقعیتهای اقتصادی باشد؟
بیماریهای زمینهای اقتصاد
کارشناسان بر این عقیدهاند که تحریم یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در تعیین قیمت ارز در این سالها بوده است اما عوامل دیگری نیز در این مهم نقش داشتهاند. برای مثال در اقتصادی که نرخ تورم دورقمی دارد، نرخ رشد اقتصادی آن منفی است، بخش خصوصی اجازه فعالیت آزادانه ندارد و سایه اقتصاد دولتی بر تمام لایههای اقتصادی سنگینی میکند و از همه نگرانکنندهتر موتور رشد نقدینگی با سرعت بالایی در حال فعالیت است تصور اینکه نرخ دلار پنج هزار تومان باشد، نمیتواند واقعی باشد. در سه سال گذشته و درست از زمانی که تحریمها علیه ایران اعمال شد جهشهای قیمتی یکی پس از دیگری پدیدار شدند که دلیل اصلی این مساله نیز از کارافتادن سیاست سرکوب قیمتها به دلیل تحریمها بوده است.
این موضوع به این معناست که حتی در دورههایی که قیمت ارز با وجود عدم رونق اقتصادی بسیار پایین بود تنها به دلیل سرکوب قیمت بوده نه واقعیتهای اقتصادی کشور. از این رو تعیین قیمت برای دلار خود یکی از مصادیق و نشانههای سرکوب آن است و حتی اگر کرونا و تحریم هم نبود به دلیل جایگاه پایین اقتصاد ایران در عرصه جهانی و عدم درمان قطعی بیماریهای زمینهای آن یعنی نقدینگی بالا، تورم و کسری بودجه نرخ دلار هیچگاه نمیتوانست در کانال پنج هزار تومانی باقی بماند.
شروط لازم و کافی برای کاهش قیمت دلار
کمیل طیبی*- در چند سال اخیر نوسانات گاه و بیگاه قیمت دلار تصویر دیگری از وضعیت بازار ارز ترسیم کرده و نقش دستاندرکاران گرانی قیمت دلار را بیش از پیش برای همگان آشکار کرده است. از بین همه عواملی که توانستهاند بر تنور افزایش قیمت دلار بدمند نقش تحریمها و بحران کرونا پررنگتر بوده است، اما آیا این تصور درستی است که دلار در نبود این دو عامل میتوانست در کانال پنج هزار تومانی مستقر شود؟
این موضوع را باید از این منظر بازگویی کنیم که مساله تحریمها و شیوع ویروس کرونا طی حدود دو سال گذشته باعث شد که مجراهای عرضه ارز بسته و یا محدود شود که به ایجاد التهاب در بازار ارز انجامید. به دنبال تنگناهایی که در عرضه ارز اتفاق افتاد تقاضا فزونی گرفت و همین مازاد تقاضا قیمتها را تحتالشعاع قرار داد و افزایش نرخ دلار را در پی داشت. اگر از جنبه دیگری هم بخواهیم به مساله تحریمها و تاثیری که بر بازار ارز گذاشت بپردازیم باید بگوییم که این موضوع به شکل مانعای جدی در برابر سرمایهگذاری به ویژه سرمایهگذاریهای خارجی ظاهر شد و با جلوگیری از انتقال جریان سرمایه بینالمللی و قطع روابط بینبانکی، از یک سو منجر به کاهش شدید ظرفیت تولیدی در کشور شد و از سوی دیگر به شکل یکی از پیشرانهای اصلی افزایش نرخ تورم نیز درآمد.
بنابراین یکی از دلایل اصلی تورمیشدن اقتصاد ایران در این چند سال مساله تحریمها بوده است و در شرایطی که نرخ تورم دورقمی میشود کاهش ارزش و اعتبار پول ملی و در عین حال افزایش قیمت ارز نیز اجتنابناپذیر است. این درست است که تحریم عامل برهمزننده ثبات بازار ارز و ریال بوده و شوک ناشی از افزایش قیمت را به جریان درآورده است اما نکته مهم و قابل توجه این است که زمانی که تحریم دستاویز مقام اقتصادی و اجرایی میشود برای اینکه توزیع داخلی دستخوش تغییر نشود سرکوب قیمتی هم به دنبال آن اتفاق میافتد و به عبارتی دخالت دولت در قیمتگذاری به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم تشدید میشود.
یکی از مشکلات عمیق اقتصاد ایران که وجود بازار چندنرخی ارز نیز از مصادیق آن به حساب میآید همین دخالتهای دولت در قیمتگذاری و به عبارتی سرکوب نرخ ارز و اعلام یک نرخ رسمی و غیرواقعی در تمام دورههای زمانی بوده است. این مساله اما در این سالها شدت پیدا کرد و باعث پدیدار شدن نرخ جدیدی به نام ارز ۴۲۰۰ تومانی شد که رانتهای عظیمی در سایه همین نرخ برای گروههای ذینفع ایجاد شد.
اگر تشدید کسری بودجه دولت را نیز به این مساله بیفزاییم به این نتیجه میرسیم که همه عوامل دست به دست هم دادند تا فنر فشردهشده نرخ ارز در سایه دخالتهای دولت در تعیین قیمت رها شود و به صورت جهشی افزایش قیمت داشته باشد. در هر صورت اقتصاد ایران در چند سال اخیر با انواع و اقسام مشکلات همچون رانتهای ارزی، تثبیت نرخ ارز، بسته شدن مجراهای عرضه ارز و عدم سرمایهگذاری مواجه بوده که نهایتا منجر به افت رشد اقتصادی شده است. بحران کرونا نیز به این مسائل شدت بخشید و اولین اثرات آن در اقتصاد ایران در افزایش دوباره قیمت ارز آشکار شد که آثار تورمی گستردهای با خود به همراه آورد. اما با توجه به نرخ بالای تورم، افزایش هزینههای تولید مطابق با افزایش نرخ دلار و کمتر شدن دامنه نوسان آن، باید پذیرفت که قیمت کنونی دلار با واقعیتهای اقتصادی ایران همخوانی بیشتری دارد.
در حال حاضر بازار به اخبار خارجی و مذاکرات حساس است و هر زمان که خبرهای مثبتی از وین به گوش میرسد ثبات در بازار ارزهای خارجی حاکم و دامنه نوسان کمتر میشود. آنچه از این پس میتواند تعیینکننده سرنوشت بازار ارز باشد یکی تحریمهاست و دیگری اصلاحات عمیق ساختاری. این واقعیت را نمیتوان کتمان کرد که مذاکرات میتوان تاثیر شگرفی بر قیمت ارز داشته باشد اما برجام و برداشته شدن تحریمها تنها شرط لازم برای ایجاد ثبات در بازار ارز محسوب میشود. احیای برجام باعث به وجود آمدن فرصتهای جدید سرمایهگذاری و تجاری میشود که اگر مانند دوره قبلی مذاکرات از این فرصتها استفاده درستی نشود روند نامناسب و افزایشی نرخ تورم تداوم پیدا خواهد کرد.
بنابراین لغو تحریمها شرط لازم برای عبور از دوره گذار اقتصادی است اما شرط کافی را باید سیاستگذاری درست، استفاده از فرصتها، ارتباط با اقتصاد جهانی و اصلاحات ساختاری اقتصاد دانست.
* اقتصاددان
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد