ناگفته‌های سفر خاورمیانه‌ای ترامپ

صلاح‌الدین هرسنی
کدخبر: 535351

صلاح‌الدین-هرسنی

دکتر صلاح‌الدین هرسنی، کارشناس و تحلیلگر مسائل بین‌الملل

سفر تجاری و اقتصادی سه‌روزه ترامپ به سه کشور عربستان، قطر و امارات متحده عربی از کشور‌های عضو خلیج‌فارس به پایان رسید و سرانجام او با آورده ‌ ۴‌تریلیون دلاری در قالب «تفاهمنامه» آن‌هم برای سرمایه‌گذاری این کشور‌ها در اقتصاد آمریکا، به واشنگتن بازگشت.

به‌واقع، از همان هنگامی که هواپیمای «ایرفورس‌وان» یعنی هواپیمای حامل ترامپ و هیات همراهش قرار بود در اولین مقصد خود یعنی فردوگاه ریاض فرود آید، ترامپ می‌دانست که او قرار است به چه کشور‌هایی سفر کرده و می‌دانست که قرار است با چه رهبرانی دیدار کند و اهدافش در سفر به این کشورها چیست؟ همچنین او می‌دانست که نحوه استقبال او از رهبران این کشور‌ها چگونه خواهد بود؟

«محمد بن‌سلمان» ولیعهد عربستان که کشور تحت زعامتش در پرتو یک اصلاحات دمسازانه و ترقی‌خواهانه و همچنین در پرتو یک «رانتیریسم» و به برکت «پترو دلارهای نفتی» بزرگ‌ترین پروژه نوسازی و تغییر اجتماعی را در یک محیط بدوی، خشک و در یک بافتار قبیله‌ای با عنصر عصبیت تجربه می‌کند، با شش جت جنگی به استقبال ترامپ رفت تا «ایرفورس‌وان» حامل ترامپ سالم به فردوگاه ریاض بنشیند. به‌واقع و به پاسداشت ورود ترامپ به ریاض، کارناوال‌های استقبال از ترامپ به راه افتاد و او توانست به همراه و هدایت بن سلمان از پروژه‌های نوسازی او دیدن و با تحسین از بن سلمان در هنگام سخنرانی، تبسم و خنده‌های تحسین بر انگیزی را بر لبان ولیعهد شکوفا کند و قند شادی را در دلش آب کند!

خاندان «آل ثانی» در قطر و خاندان «بن زاید» در امارات که با کپی و الگوگیری از مِتد و روش بن سلمان پروژه نوسازی خود را آغاز کرده‌اند، چاره‌ای جز این ندیدند که از روش بن سلمان از ترامپ در سفر خاورمیانه‌ای او استقبال کنند. در قطر و امارات هم از ترامپ تمجید به عمل آمد تا شاید ترامپ البته زیر لوای یک تاجر حرفه‌‌ای، بی‌دغدغه و راحت‌تر بتواند آورده‌ای ۴‌تریلیون دلاری از این کشور را به جیب انزواگرایان و نئوکان‌های جنگ‌طلب و طرفداران ایده «اول آمریکا» روانه کند؛ طرفه آنکه سیمایی که از ترامپ در سفر به این کشور‌ها از سوی ولیعهد و امیران این کشور‌ها ارائه شد، سیمایی شخصیتی بود که گویی نماد قدرت و آیتی از بزرگواری و فضیلت و سایه خداوند و مامور انجام خواسته‌های یزدان برای ملل اعراب است. این رهبران از «کیش شخصیت» ترامپ سخنان بسیاری گفته و چه‌بسا که روابط با آمریکای عصر او را مایه پیشرفت بیشتر در پروژه نوسازی دانسته و افزایش ثروت و قدرت خود را به نبوغ یاری او نسبت دادند.

با این همه آنچه درباره ترامپ گفته نشد این بود که چرا هیچ‌یک از امیران این کشور‌ها نگفته‌اند که چرا وعده‌های ترامپ با توجه به تمایلات صلح‌طلبانه‌اش در پایان دادن به جنگ غزه، پایان دادن به جنگ در اوکراین و حل مناقشه با ایران معطل و بر زمین مانده و محقق نشده است؟ و هیچ‌یک از رهبران «تروئیکای عربی» چرا نگفته‌اند که باوجود عده‌های ترامپ در پایان دادن به جنگ غزه، هنوز حمام خون در آنجا جاری است؟ و چرا گوش نتانیاهو به حرف‌های ترامپ بدهکار نیست و از جنایات و نسل‌کشی در این جغرافیا جلوگیری نمی‌شود؟ و چرا باوجود وعده‌های قاطع ترامپ بابت استقرار صلح در اوکراین، ترکیه باید با نقش واسطه‌ای خود همزمان با سفر ترامپ، عهده‌دار پایان جنگ و استقرار صلح میان روسیه و اوکراین باشد؟ مگر ترامپ خود را معمار و مبدع پایان‌دادن به جنگ‌های بی‌پایان نمی‌دانست؟ و از همه مهم‌تر اینکه چرا ترامپ در به ثمر رساندن مذاکرات جاری خود با تهران به نقش‌های موازنه «تروئیکای عربی» متوسل شده است؟

به‌نظر می‌رسد این پرسش‌ها و ناتوانی ترامپ که حدس زده می‌شود صرف ادعا و بلوف بوده، در زمره آن دسته از پرسش‌ها و چراهایی است که در این روز‌ها از زبان کسی یا محفلی شنیده نشده است. احساس می‌شود که عدم پاسخ به این پرسش‌ها در حکم شکستی بزرگ برای ترامپ است که کسی عامدانه و تحت تمایلات تملق‌پرستی ترامپ یا آن را ندیده و اگر هم دیده باشد، نیاز به افشاکردنش ندانسته است. به هر تقدیر سفر خاورمیانه‌ای ترامپ در سرزمین (آل‌ها)  با آورده‌ای ۴‌تریلیون دلاری و سرریز کردن آن به اقتصاد آمریکا به سیاقی که گفته شد به پایان رسید و غیرمنتظره هم نبود که کبک این محافل عربی با ورود ترامپ به خاکشان خروس بخواند. ولی هرچه هست امید است که بعد از پایان آمریکای عصر ترامپ و بنا به هر دلایلی و با وجود آنکه ترامپ به مصداق (گاو شش‌من شیرده) که همه آنها را حسابی دوشیده، به وقتش ذبح ننماید.

سایت خوان