ناکامی دولت در سیاست خارجی و داخلی

علی صوفی
مسعود پزشکیان در جریان رقابتهای انتخاباتی دو وعده محوری را مطرح کرد که از منظر اقتصادی و سیاسی اهمیت ویژهای داشت؛ رفع فیلترینگ و ازسرگیری مذاکرات هستهای با هدف ایجاد گشایش اقتصادی. وعدههایی که بهویژه در شرایط کنونی اقتصاد ایران، واجد آثار مستقیم و غیرمستقیم بر فضای کسبوکار، اعتماد عمومی و انتظارات اجتماعی بودند و باتوجه به ناکامی رییسجمهور در تحققشان، منجر به وخامت بیش از پیش اوضاع شدهاند.
اگر موضوع را با نگاه مدیریت سیستمی تحلیل کنیم، در فرآیند سیاستگذاری همواره با مجموعهای از متغیرهای قابلکنترل و غیرقابلکنترل مواجه هستیم. حال آنکه هرچه سهم متغیرهای قابلکنترل بیشتر باشد، تصمیمگیری با اطمینان بالاتری انجام میشود، در غیر این صورت ریسک و خطرپذیری افزایش مییابد. در حوزه سیاست خارجی و مذاکره، پزشکیان تمام متغیرهایی را که در اختیار داشت، به کار گرفت، پیام داد، رایزنیها را کلید زد و روند مذاکرات را آغاز کرد. با این حال دستگاه دیپلماسی پزشکیان مرتکب یک خبط جدی و اساسی شد و آن اینکه به اصطلاح طاقچهبالا گذاشت و رقیب خود را دستکم گرفت! باید توجه داشت که مذاکره غیرمستقیم، آن هم در شرایطی که طرف مقابل انتظار شفافیت و جدیت دارد، فاقد اعتبار و ضمانت اجرایی است. چنین رویکردی این پیام را منتقل میکند که مذاکره جدی گرفته نشده و همین امر زمینهساز خروج طرف مقابل از گفتوگو میشود. از سوی دیگر فشار وارد شده از سوی رژیمصهیونیستی با وقوع جنگ ۱۲روزه شدت گرفت و به هر ترتیب مذاکرات بههم خورد.
این در حالی بود که اگر دستگاه دیپلماسی دولت هوشمندانه عمل میکرد، میتوانست با ورود به مذاکره مستقیم و در سطحی بالاتر، امکان برهم خوردن مذاکرات را کاهش دهد. حال آنکه مذاکرات در سطحی پایین و غیرمستقیم دنبال شد که بهراحتی هم متوقف گردید. از سوی دیگر همزمان با نزدیک شدن به پایان مهلتهای مرتبط با برجام، کشورهای اروپایی نیز به این جمعبندی رسیدند که ایران و آمریکا وارد یک گفتوگوی جدی نخواهند شد. در نتیجه تروئیکای اروپایی در کنار ایالات متحده، مسیر فعالسازی سازوکارهای پیشبینی شده در برجام تحتعنوان اسنپبک و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل را دنبال کردند. در این مقطع، دستگاه دیپلماسی ایران به جای تمرکز بر لابیگری فعال و استفاده از ابزارهای دیپلماتیک، بیشتر از موضع قدرت اقدام کرد و تنها به این استناد که این اقدامات خلاف قانون است، بسنده کرد؛ رویکردی که در عمل کارآمدی لازم را نداشت. ماهیت دیپلماسی، پیش از هر چیز بر لابیگری، اقناع و استفاده هوشمندانه از ابزارهایی که در اختیار شماست، استوار است؛ تا بتوانید طرف مقابل را مجاب به همکاری کنید. با این حال دپیپلماسی ما تنها به اقدامات حقوقی محدود ماند. حال آنکه این دست پیگیریها معمولا زمانی معنا پیدا میکند که مسیر دیپلماتیک بهطور کامل طی شده و به نتیجه نرسیده باشد. در این پرونده، به نظر میرسد اصل دیپلماسی فعال کنار گذاشته شد و تمرکز زودهنگام بر ابزارهای حقوقی، فرصتهای موجود را از بین برد و نتیجه این روند، فعال شدن ششقطعنامه شورای امنیت علیه ایران بود؛ تحریمهایی که ماهیت و دامنه آنها با تحریمهای یکجانبه آمریکا تفاوت اساسی دارد چراکه همه کشورهای عضو سازمان ملل ملزم به رعایت آن هستند و امکان همکاری اقتصادی و تجاری ایران را بهشدت محدود میکنند.
بر این اساس، میتوان گفت بخشی از مسوولیت ناکامی در تحقق وعدههای سیاست خارجی متوجه دستگاه دیپلماسی و در راس آن، شخص وزیر امور خارجه است. در یک کلمه باید بگویم که عراقچی این کاره نبود؛ وزیر امور خارجه باید از توان بالای لابیگری، قدرت و مهارت استفاده از ابزارهای موجود برخوردار باشد. حال آنکه ضعف در این حوزه باعث شد متغیرهای کلیدی از کنترل دولت خارج شود و ریسک تصمیمگیری بهطور جدی افزایش یابد. در نتیجه با وجود نیت و پیگیری شخص پزشکیان -که صادقانه دستیابی به اهداف را پیگیری میکرد- وعدههای اصلی در عرصه سیاست خارجی محقق نشد و همین مساله بهعنوان علت زیربنایی به تضعیف اقتصاد و کاهش امید اجتماعی انجامید.
با این حال در حوزه داخلی همچنان اقداماتی وجود داشت که میتوانست انجام شود. باید توجه داشته باشیم که در جهان امروز به هیچ عنوان قابلقبول نیست که اینترنت آزاد نباشد؛ این موضوع از وعدههای اصلی رییسجمهور بود و روشن نیست که چرا پزشکیان اینچنین منفعل عمل کرد و روشن نیست که چه ملاحظاتی مدنظر دارد اما او همانطور که توانست واتساپ را رفع فیلتر کند باید برای رفع فیلترینگ دیگر پلتفرمها نیز اقدام میکرد. هرچند این موضوع بهطور مستقیم جنبه اقتصادی عظیمی ندارد اما منجر به گشایش در عرصه اجتماعی خواهد شد.
در مجموع پزشکیان در زمینه بنزین یک گام برداشت که اگرچه لازم بود اما کافی نه! در واقع اگرچه با این اقدام سهمیههای بسیاری حذف شد اما قیمت بنزین کماکان فاصله بسیاری با قیمت واقعی دارد؛ پس باید منتظر باشیم و ببینیم که قدمهای بعدی دولت چه خواهد بود. در مجموع، پزشکیان بهلحاظ شخصی هنوز سرمایه اجتماعی و اعتبار خود را بهطور کامل از دست نداده اما دولت پزشکیان تاکنون نتوانسته کارنامهای ارائه دهد که اعتماد عمومی و رضایت رایدهندگان را جلب کند. شاید انجام اصلاحاتی در ترکیب کابینه و همچنین به کمک رهبری با استفاده از اختیاراتی که دارند، منجر به اتخاذ تصمیمات کلانتر شود و بدین ترتیب روزنه امید ایجاد گردد.
دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات
