5 - 03 - 2017
نام و یادش پایدار
ضیاء مصباح- ماندگاری چهرههای بزرگ محصول افکار، اندیشه، مردم خواهی، باور، سلامت نفس و عملکرد صحیح مبتنی بر منافع ملی آنان است که با گذشت زمان درجه صداقت توام با عالمانه و اصولی بودن برنامههایشان بهتر و بیشترنشان داده می شود.
دکتر محمد مصدق نمونه بارز و ماندگاری از چنین تعبیری را نمایندگی میکند که در مبارزه استقلالطلبانه و آزادیخواهانه، همان قدر از پشتیبانی مردم برخوردار بود که از ضدیت قدرتهای استعماری و سرسپردگان داخلی آنها که نقش ستون پنجم را بازی میکردند. برای ایرانیان و مصدق ملی شدن صنعت نفت به معنای حاکمیت و کنترل اکتشافات، استخراج و صدور نفت بود و برای دولت انگلستان و شرکت نفت به معنای از دست دادن آنها، از این رو جایی برای سازش و توافق باقی نمیماند.مصدق در دفاع از حق ملی کردن صنایع ایران در نشست سازمان ملل متحد گفت: اعتراض انگلستان بی اساس است و شورای امنیت حق قضاوت بر این موضوع را ندارد زیرا ایران حق دارد که از منابع طبیعی خود به هر طریق که مناسب بداند بهرهبرداری کند اما از آنجا که سازمان ملل بالاترین مرجع وپناهگاه ملتهای ضعیف و ستمدیده است، مصمم به حضور در این شورا شدم. شورای امنیت سازمان ملل به تعویق بحث در مورد سوال رای داد که این شکستی برای انگلستان محسوب میشد.جالب اینکه به دنبال ملی شدن صنعت نفت ایران، دولت مصر به رهبری جمال عبدالناصر آبراه سوئز را ملی اعلام کرد. برای مصدق استقلال و آزادی دو روی یک سکه بود و اعتقاد داشت هیچ ملتی بدون برخورداری از آزادی قادر به حفظ استقلال کشورش نخواهد بود و در نبود استقلال، آزادی در کشور تحقق نمییابد.
آمریکا و انگلیس پس از قیام سیام تیر و بازگشت پیروزمندانه رهبر ملی دکتر مصدق به نخستوزیری که به مقاله دیگری با توجه به اهمیت نیاز دارد، به این نتیجه رسیدند که برکناری مصدق با وجود پشتیبانی آگاهانه مردم از او، جز از راه کودتا امکانپذیر نیست و برای در تنگنا قرار دادن اقتصاد ایران و ناراضی کردن تودههای مردم اقدام به مسدود کردن حسابهای مالی ایران در انگلستان، جلوگیری از کمکهای بلاعوض آمریکا، ممانعت ازپرداخت وام بانک جهانی تا جایی که درآمد دولت از فروش نفت در سال ۱۹۵۲ عملا به صفر رسید. اما بر پایه ترازنامه بانک ملی و مستندات فراوان، موقعیت اقتصادی کشور به گونهای بود که مخالفان از این طریق هم نمیتوانستند دولت ملی را در مضیقه قرار دهند و حاکمیت را شکست دهند. نهایتا بزرگ کردن قدرت حزب توده و خطر اشغال ایران توسط شوروی آن هم با تبلیغات بسیار وسیع بود که در پی آن کودتا سازمان یافت.زندهیاد مصدق در مورد حضورش در دادگاههای نظامی، پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ خطاب به وکیل خود سرهنگ بزرگمهر مینویسد: در فرانسه ژنرال پتن را به جرم همکاری با بیگانه محاکمه کردند و در ایران مرا به دلیل مبارزه با بیگانه. افراد چپ بر دو قسماند: تندرو بالذات، تندرو بالعرض، وقتی اصلاحات در جامعه به عمل آید آنها که تندرو بالعرض هستند، متوقف میشوند و از قدرت تندرو بالفطره هم کاسته میشود.هر فرد بیغرض هدفی فردی و اجتماعی دارد. هدف فردیاش داشتن نان، آسایش خانوادگی و سلامتی و هدف اجتماعی او آزادی در زندگی و آبادانی مملکت است. این نوع افراد وقتی دیدند کارها به تدریج درست میشود دیگر غرضی ندارند، این مردم ما را تقویت کردند- صبر داشتند. چون میدیدند دولتی دارند که برای آنها کار میکند. نفع خصوصی نداشتیم. جیبمان را نمیخواستیم پر کنیم. مردم با کمال میل و اخلاص به همه گونه ناکامیها گردن نهادند.
با نگاهی کوتاه به دو کتاب و نوشتههای رهبر ملی در دوران تبعید و توصیه خوانندگان مخصوصا نسل جوان به مطالعه آنها، یاد این انسان صریح، شجاع و مبرا از هر پیرایهای را گرامی میداریم: کتاب وجدان بیدار اثر ماندگار اشتفان تسواک شرح حال آرمانخواهی است که در برابر خودکامگی کلیسا به پاسداشت آزادی اندیشه برمیخیزد و با وجود تمام خطرها و آزارها در دوران انحصار طلبی مستقر- از ضرورت مدارا میگوید و به یکی از دورههای سیاه تاریخ جهان میپردازد و عوارض و ویژگیهای استبداد را بهگونهای مستند پیش چشم خواننده میگشاید.از طرفی کتاب گزارش یک آدمربایی اثر گابریل گارسیا مارکز از گروگانهایی میگوید که روزهایی سخت،کسالتبار، آمیخته با انتظار آزاردهنده، محدودیتهای گوناگون و تشویش را میگذرانند و میگویند دوران اسارت کی به پایان میرسد. وضعی که بهگونهای دیگر، گریبان دکتر مصدق را در تبعیدگاه تا هنگام فوتش گرفته بود .مصدق در پاییز ۱۳۳۹ مینویسد: تنهایی بسیار بد میگذرد. وضعیتم سخت است و با کسی غیر از فرزندانم ارتباط ندارم، در بهار ۱۳۴۱ و در نامهای تاکید میکند که هر قدر از سختی زندگی خود عرض کنم کم گفتهام. در نامهای دیگر، در تابستان ۱۳۴۴ مینویسد: حدود ۱۰ سال است که از این قلعه نتوانستم خارج شوم.در یک اتاق زندگی میکنم و گاه میشود که در روز چند کلمه هم صحبت نمیکنم، این است وضع زندگی اشخاصی که عقیدهای دارند و تسلیم هوا و هوس دیگران نمیشوند. نام و یاد و راه دکتر مصدق در تاریخ ایران، پایدار میماند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد