مینیاتور؛ دیپلماسی فرهنگی ایران

سعید فتوحی– گفته میشود که شادروان استاد محمود فرشچیان شاگرد شادروان عیسی بهادری رییس هنرستان هنرهای زیبای اصفهان و شاگرد شادروان استاد حاج میرزا آقا امامی در کارگاه امامی بازار قیصریه اصفهان بوده است. این استادان نیز خود شاگردان شادروانان حسین شیخ و هادی تجویدی بودند که در مکتب کمالالملک (مدرسه صنایع مستظرفه) و حسین بهزاد (مدرسه صنایع قدیمه) شاگردی کرده بودند. به عبارتی استاد فرشچیان از آبشخور مکتب هنرهای ملی ایران سیراب شده اما سبک جدیدی از نگارگری را به جهان معرفی کرده که در نوع خود بدیع و ماندگار است.
با توجه به اینکه استاد فرشچیان یک گنجینه زنده بشری محسوب میشد و از سویی هنر مینیاتور در پانزدهمین اجلاس کمیته میراث ناملموس به صورت مشترک با کشورهای ترکیه، جمهوری آذربایجان و ازبکستان به ثبت جهانی رسیده با آتوسا مومنی، رییس مرکز مطالعات پاسداری از میراث ناملموس آسیای غربی و مرکزی به گفتوگو نشستیم که مشروح این گفتوگو در پی میآید.
با توجه به اهمیت و جایگاه شاخص استاد فرشچیان و هنر مینیاتور به عنوان میراثی ناملوس، آیا مرکز مطالعات پاسداری از میراث ناملموس آسیای غربی و مرکزی برنامه خاصی برای پاسداشت استاد فرشچیان در چارچوب همکاریهای چندکشوری دارد؟
در ابتدا باید اشاره کنم که نسبنامه هنری استاد فرشچیان از کارگاه حاجمیرزا آقا امامی تا هنرستان به مدیریت استاد عیسی بهادری روایت تداوم یک مدرسه ایرانی است که او آن را به افق معاصر رسانید. با توجه به ثبت چندملیتی «نگارگری/مینیاتور»، نقش «مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در آسیای غربی و مرکزی، تحت نظارت یونسکو» پیش و بیش از هر چیز هماهنگسازی دانشی و گفتوگوسازی میانفرهنگی است. تدوین یک یادداشت مفهومی برای پروندهها با تاکید بر اینکه پاسداشت شخصیتها باید مستقیما به پایداری عنصر بینجامد، برگزاری یک نشست تخصصی برخط با مشارکت استادکاران و پژوهشگران منطقه و آرشیو شدن محتوا برای دسترس عمومی (Webinar) و فراهمکردن یک راهنمای موجز برای نهادهای علاقهمند به برنامههای حضوری که پیامهای کلیدی، ساختار روایت و اخلاق نمایش را یکپارچه میکند (Curatorial Brief) نیز دارای اهمیت است. افزونبر این با یادآوری اینکه سازوکار «گنجینههای زنده» در جغرافیای ملی سالهاست ترویج میشود، مرکز میتواند این تجربه را به سطح منطقهای پیوند دهد. شبکهسازی استادان، مستندسازی تاریخ شفاهی، و تبادل روشها نیز به نوع خود مهم است. در نهایت باید توجه داشت که «پاسداشت فرشچیان یعنی پیوندزدن شأن استاد با پایداری شیوه نگارگری در مقیاس منطقهای.»
نقش استاد فرشچیان در ترویج جهانی مینیاتور ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
استاد فرشچیان نگارگری را از «پیوست ادبی» به «متن مستقل تصویر» ارتقا داد. با حفظ دستگاه خط، تناسب و رنگپردازی ایرانی، به ترکیببندی پویا، ژرفنمایی القایی و حرکت درونی ترکیب رسید و بیانی معاصر اما ریشهدار آفرید. مضامین آئینی، عرفانی و انسانی در آثار او به زبان دیداری میانفرهنگی بدل شد؛ زبانی که در موزهها و رسانههای بینالمللی بیواسطه گفتار فهمپذیر است و در نتیجه نوعی معیار نو برای خوانش نگارگری امروز تثبیت شد. معیاری که به تدریج بدل به کانون و تجسمی از «زبان تصویر» ایرانی (Visual language) شد. به نظرم استاد فرشچیان میان وفاداری به سنت و ضرورت مخاطب امروز پلی معتبر را بنیان نهاد.
جایگاه مفاخر هنری در عصر جهانی شدن و نقششان در انتقال مفاهیم میراث ناملموس را چگونه ارزیابی میکنید؟
در منطق کنوانسیون۲۰۰۳، میراث ناملموس «دانش و عمل زیسته جوامع» است و مفاخر هنری، چهرههای مرجع انتقال این دانش و عمل هستند. ارزشافزوده آنان سهوجهی است: نخست، هنجارسازی کیفیت که انتقال را از سطح «تکنیک» به سطح «اخلاق کار» ارتقا میدهد (Norm-setting) ، دوم، ترجمان فرهنگی که مفاهیم دینی، عرفانی، حماسی و غنایی را به دلالتهای دیداری قابل گفتوگو بدل میکند، سوم، سرمایه نمادین که شأن اجتماعی هنر و زیستبوم آموزش، تولید و نمایش را ارتقا میدهد. این نقش زمانی پایدار میشود که استاد–شاگردی روزآمد و شبکههای تربیت حرفهای (Mentorship) تقویت شود و محتواهای آموزشی باز و بینکشوری مسیر انتقال را هموار کند. توجه داشته باشید که «مفاخر، ترجمانان بزرگ فرهنگ هستند، معیار میسازند و مسیر انتقال را هموار میکنند.»
جهان و یونسکو و مراکز بینالمللی فرهنگی هنری چه مواجههای با مفاخر جهانشمول دارند؟
یونسکو در چارچوب کنوانسیون۲۰۰۳ افراد را ثبت نمیکند، عناصر و شیوهها را پاسداری میکند اما سازوکارهایش برای توانمندسازی حاملان طراحی شدهاند. توصیه به ایجاد نظامهای «گنجینههای زنده بشری»، شبکه مراکز تخصصی، کرسیهای دانشگاهی و برنامههای مستندسازی و ظرفیتسازی از جمله رویکردهای یونسکو است.
مواجهه درست با مفاخر دوگانهای است از عزت علمی شامل آرشیو انتقادی، نسخهشناسی و تاریخ شفاهی و عزت عمومی شامل دسترسپذیری، نمایش مسوولانه و آموزش همگانی تا تجلیل از شخص، مستقیما به تداوم شیوه بینجامد.در این میان جایگاه مرکز ما بهعنوان یک نهاد تخصصی همکار یونسکو
(Category 2 Centre) روشن است و الگوی ملی «گنجینههای زنده بشری» نیز پشتوانه اقدامهاست(Living Human Treasures) زیرا که «در یونسکو، شأن فرد پاسدار ماندگاری شیوه است.»
به نظر شما چگونه میتوانیم از هنرهای ثبت جهانی از جمله هنر مینیاتور در ترویج دیپلماسی فرهنگی ایران در منطقه و فرامنطقه بهره بگیریم؟
مینیاتور زبان مشترک زیبایی و معناست و سرمایهای نرم برای گفتوگوی منطقهای و فرامنطقهای شمرده میشود. راهبرد موثر(برای استفاده از این ظرفیت) بر چند محور استوار است: نمایشگاههای روایتمحور همتالیف با پیامهای کلیدی مشترک، اقامتگاههای هنری و کارگاههای زنده برای مواجهه مستقیم با فرآیند خلق، انتشار مشترک چندزبانه (کاتالوگ، فیلم–پژوهه، بستههای آموزشی مدارس) و شاخصگذاری اثرگذاری برای سنجش نتیجه. در این میان همآفرینی کیوریتوریال (Co-curation) و برنامههای اقامتی هنرمندان (Residency) پیوند اعتماد میسازند و گفتوگو را از سطح نمادین به همکاریعملی ارتقا میدهند. ما بر این باوریم که مینیاتور، دیپلماسی فرهنگی ما را به زبان تصویر روایت میکند.»
آیا مرکز برنامههای نمایشگاهی و جشنوارهای در غرب و مرکز آسیا در این زمینه برنامهای دارد؟
چارچوب پیشنهادی ما «سهگانه نمایش -مدرسه-نشست» است. در «نمایش» گزیدهای روایتمحور از مکاتب کلاسیک تا خوانشهای معاصر با بازتولیدهای استاندارد و ایستگاه «فرآیند خلق» ارائه میشود. در «مدرسه» دورههای کوتاه انتقال مهارت برای هنرجویان و معلمان (مواد، تکنیک، مرمت کاغذ و رنگ) اجرا میشود و در «نشست» همایش سالانه نگارگری، پیوند پژوهش، آموزش و زیستبوم حرفهای سامان مییابد. نسخه حضوری با دسترسی همزمان برخط طراحی میشود (Hybrid) و آرشیو محتوایی قابل دسترس برای همگان فراهم میآید(Open Access) . پشتوانه این طراحی، تجربه ملی در ترویج گنجینههای زنده است و نقش مرکز، استانداردسازی محتوا، تولید راهنمای روایت و شبکهسازی تخصصی است.
توجه داشته باشید که سهگانه نمایش–مدرسه–نشست، نقشه راه همکاریهای منطقهای در نگارگری است.
آینده مینیاتور ایران در زمینه آموزش، معرفی و ترویج چه شرایطی دارد و چشمانداز آن را چگونه میبینید؟
چشمانداز نگارگری ایران امیدبخش و مسوولیتآفرین است، بهشرط همافزایی سه ضلع: سیاست پاسدار، پداگوژی روزآمد و پلتفرم دسترسپذیر.
در آموزش، پیوند روش استاد–شاگرد با سرفصلهای مدرن دانشگاهی، پروژهمحوری و ارزیابی مبتنی بر پرونده آثار ضرورت دارد.(Portfolio) در انتقال، شبکه کارگاههای استادکاران، برنامههای شهری–روستایی و بورسیههای شاگردی ممتاز، استمرار مهارت را تضمین و در عرصه دیجیتال، آرشیو باز باکیفیت، تاریخ شفاهی و ابزارهای تعاملی نسل نو رابه مشارکت ترغیب میکند.
در فضاهای میانرشتهای، حضور فعال در تصویرگری معاصر، انیمیشن، بازی و طراحی صحنه، مخاطبان تازه را به میدان میآورد بیآنکه اصول اصالت نادیده گرفته شود. در حکمرانی حرفهای، اصالتسنجی، حقوق مولف و منشأ شفاف آثار، زیستبوم خلاق را اخلاقمحور نگاه میدارد. در این مسیر مرکز معمار دانشی و تسهیلگر شبکهای است و زنجیره «آگاهیبخشی، ترویج، ظرفیتسازی و انتقال بیننسلی» را همراستا میکند زیرا ما باور داریم نظام کارآموزی سالم و شفاف (Apprenticeship) و اخلاق حرفهای روشن، زایایی سنت را پایدار میکند. اینگونه آینده مینیاتور در مثلث سیاست پاسدار، پداگوژی نو و پلتفرم باز رقم میخورد.