23 - 01 - 2024
میلیونها بشکه عقبتر از دیگران
گروه انرژی- آژانس بینالمللی انرژی در حالی هفته گذشته آمار تولید نفت ایران را بیش از ۳ میلیون بشکه منتشر کرده که آخرین رکورد تولید نفت در ایران بعد از پیروزی انقلاب ۴ میلیون بشکه گزارش شده که این رقم هم مربوط به دولتهای نهم و دهم است. البته مقامات دولت سیزدهم در برنامه هفتم وعده دادهاند تولید نفت را تا پایان برنامه به ۵/۴ میلیون بشکه میرسانند، این در حالی است که در برنامههای قبلی دستیابی به ظرفیت تولید ۷ میلیون بشکهای در برنامه بود، هدفی که البته هیچ وقت هم محقق نشد.
برآوردها نشان میدهد حدود ۵۰۰ میلیارد بشکه نفت کشف شده است که از این میزان حدود ۱۷۵ میلیارد بشکه نفت قابل استخراج است. از این میزان نفت حدود ۸۵ میلیارد بشکه در ۲۸ میدان با ۱۰ کشور دیگر شریک هستیم که برای برداشت از این میادین، بنا به گفته وزیر نفت نیازمند دستکم ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری هستیم.
هرچند وزارت نفت در دو سال گذشته تلاش کرده از طریق تشکیل کنسرسیومی از بانکها و هلدینگها بخشی از پرژههای نیمهتمام را تامین مالی کند، اما همچنان صدها پروژه در انتظار پول و برنامه و همت عالی برای اجرا هستند.
مرتضی بهروزیفرد کارشناس حوزه انرژی میگوید: ما در هیچ دورهای بعد از انقلاب بیش از ۴ میلیون بشکه در روز تولید نکردهایم و باتوجه به مصرف داخلی کشور عملا صادرات در بهترین حالت کمتر از ۵/۲ میلیون بشکه در روز بوده است.
بهروزیفر در گفتوگو با ایلنا در ارزیابی فرازوفرود تولید و صادرات نفت در دورانهای مختلف اظهار کرد: ما قبل از انقلاب ۶ میلیون بشکه در روز تولید و حدود ۵ میلیون بشکه در روز نیز صادرات داشتیم، در دوران وقوع انقلاب شرکت نفتیها اعتصاب کرده و عملا تولید نفت ایران را محدود کردند و نفت تولیدی فقط به مصرف داخلی میرسید و صادرات نفت ایران هم تقریبا به صفر رسید تا اینکه دولت شاه به زانو درآمد. بعد از انقلاب مخصوصا در سالهای اولیه با توجه به شرایط شور انقلابی گفته میشد پول نفتی که میفروشیم به جیب استکبار جهانی میرود و منفعت آن برای مردم ایران نیست، بنابراین باید به میزان نیاز تولید داشته باشیم نتیجه اینکه تولید به بودجه دولت محدود شد. به طور مثال گفته میشد ۲۰ میلیارد دلار پول لازم داریم و متناسب با آن باید صادرات داشته باشیم و برایمان هم مهم نبود که حجم صادرات چقدر است.
وی افزود: مسلما احجام صادرات بعد از انقلاب به شدت کم شد و در دوران جنگ نیز به خصوص اواخر جنگ به خاطر مساله جنگ نفتکشها و اینکه اهداف اقتصادی دو طرف مورد هدف قرار میگرفت، کاهش تولید و صادرات داشتیم. به طوری که دوران جنگ حدود ۳ هزار مرتبه منطقه خارک مورد بمباران قرار گرفت تا جلوی صادرات نفت را بگیرند، در نتیجه صادرات به حداقلها رسید، تا اینکه بعد از جنگ در دولت هاشمی در چارچوب بیع متقابل سرمایهگذاری انجام شده و بنا بر این شد که ظرفیت تولید بازیافت شود. در دوران اصلاحات هم سقف تولید در حد ۴ میلیون بشکه در روز بوده است، به طوری که میتوان گفت بهترین دوره اقتصاد کشور بعد از انقلاب دوره آقای خاتمی بود، کمترین نرخ تورم و بیشترین حجم سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز کشور اتفاق افتاد و همچنین بیشترین حجم زیرساختها عملا در آن زمان بنا گذاشته شد، در هر حال صادرات در حد قابل توجهی بود، هرچند در دوره اول اصلاحات قیمت نفت حتی به زیر ۱۰ دلار هم رسید.
این کارشناس حوزه انرژی تاکید کرد: ما در هیچ دورهای بعد از انقلاب بیش از ۴ میلیون بشکه در روز تولید نکردهایم و باتوجه به مصرف داخلی کشور عملا صادرات در بهترین حالت کمتر از ۵/۲ میلیون بشکه در روز بوده است، در اواخر دولت احمدینژاد صادرات به خاطر تحریم به شدت کاهش پیدا کرد، اما قیمت نفت بالا بود، با برجام دوباره به رقم تولید قبل از تحریم ترامپ یعنی تولید به حدود ۳/۸ میلیون بشکه در روز رسیدیم، بعد از دوران ترامپ دوباره دچار مشکل شدیم و تولید به شدت کاهش پیدا کرد. در دو سال گذشته اگر افزایش تولید و صادرات داشتیم که البته آمارها نیز رسمی نیست و برمبنای آمار ثانویه است و آمار متقنی که بتوان روی آن حساب کرد وجود ندارد؛ به خاطر مشکلاتی است که بازار جهانی داشته و فشارهای آمریکا روی صادرات ایران کم شده و باتوجه به کاهشهایی که اوپکپلاس اعمال میکرد کشورهای مصرفکننده تمایل داشتند حجم عرضه بالا برود و در قبال صادرات نفت ایران تاحدی اغماض شد و از سوی دیگر تنها واردکننده نفت ایران شرکتهای کوچک چینی بوده و یک انحصاری در صادرات نفت ایران ایجاد شد. مثلا مدتی پیش که آمریکا روی هندیها فشار وارد کرد که واردات نفت روسیه را کاهش دهند عملا روسیه بخش قابل توجهی از صادرات ایران به چین را گرفت و افت صادرات داشتیم.
وی با بیان اینکه امکانپذیر نیست ما از دهههای ۶۰ و ۷۰ نفت بیشتری فروخته باشیم، یادآور شد: باتوجه به سیاستهایی که آمریکا در مورد کنترل قیمتها داشت و از سوی دیگر پاشنه آشیل دولت بایدن افزایش قیمت بنزین در آمریکاست و همچنین باتوجه به اینکه آمریکا نزدیک انتخابات است؛ دموکراتها به شدت به دنبال این هستند که کاهش قیمت بنزین را در بازار داخلی داشته باشند، بنابراین یکی از راهها افزایش عرضه جهانی نفت است. همه اینها دست به دست هم دادهاند ایران در مساله صادرات بتواند نفس بکشد، اما مساله مهم در صادرات این است که به چه قیمتی توانستهایم نفت خودمان را به فروش برسانیم و با چه هزینهای حمل کنیم و به بازار مصرف برسانیم و همچنین چه میزان از پول آن را وارد اقتصاد کشور کردهایم؟ افزایش صادرات باید در اقتصاد کشور نشان داده شود، قیمت کالاها، نرخ تورم ۶۰ تا ۷۰ درصدی، افزایش حقوق ۱۸ تا ۲۰ درصدی برای سال آینده و افزایش مالیاتها نشان میدهد دولت دچار کسری بودجه است و این با آماری که از رقم صادرات نفت ارائه میشود همخوانی ندارد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد