آیا تحریم پتروشیمی‌ها را زمین‌گیر می‌کند؟

میعانات گازی قربانی خام‌فروشی

گروه انرژی
کدخبر: 576108
ایران با خام‌فروشی میعانات گازی به جای تبدیل آن به محصولات با ارزش‌تر، درآمدهای نفتی خود را به شدت کاهش داده و از جهش اقتصادی محروم شده است.
میعانات گازی قربانی خام‌فروشی

جهان صنعت– اگر ایران بجای خام‌فروشی میعانات گازی ۳/۱‌میلیون‌بشکه‌ای در روز به چین این گنج را به بنزین پاک، پلیمرهای پیشرفته و سوخت‌های نوین تبدیل می‌کرد نه‌تنها درآمدهای نفتی را سالانه ۱۰تا۱۵‌میلیارد دلار افزایش می‌داد بلکه اقتصاد را از چنگال تورم و وابستگی رها می‌کرد. حالا ارزش تجاری این خام‌فروشی در سال جاری حدود ۴۰‌میلیارد دلار برآورد می‌شود اما با تخفیف‌های اجباری ۱۰تا۱۵‌درصدی ناشی از تحریم‌ها سود واقعی ایران نیمی از این مبلغ بوده و بقیه به باد فنا می‌رود و این درحالی است که تحریم‌ها و تاخیرهای استراتژیک همچنان این طلای گازی را هدر داده و ایران را از جهشی اقتصادی محروم می‌کنند.

ایران به عنوان یکی از غول‌های بی‌بدیل تولید میعانات گازی در جهان از دل میدان عظیم پارس جنوبی حجم هنگفتی از این مایع سبک و ارزشمند استخراج می‌کند. در سال ۲۰۲۵ تولید روزانه کاندنسیت به ۳/‏‏۱‌میلیون بشکه رسیده که این رقم معادل ۲۰‌درصد کل تولید نفتی کشور یعنی ۴/‏‏۳‌میلیون بشکه نفت خام به‌شمار می‌رود. این ماده با ویژگی‌های منحصربه‌فردش می‌توانست پایه‌ای برای صنایع پیشرفته باشد اما متاسفانه بیش از ۷۰‌درصد آن یعنی حدود ۹۰۰‌هزار بشکه در روز به صورت خام صادر می‌شود. مقصد اصلی این صادرات چین است که در ژوئن۲۰۲۵ به‌تنهایی ۴۶/‏‏۱‌میلیون بشکه نفت و کاندنسیت ایرانی را به پالایشگاه‌های کوچک خود فرستاد.

پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس نمونه‌ای درخشان از پتانسیل‌های هدررفته است.

با ظرفیت ۳۶۰‌هزار بشکه در روز ستاره تا کنون بیش از ۵۰‌میلیون تن بنزین با استاندارد یورو۵ تولید کرده و روزانه ۴۵‌میلیون‌لیتر بنزین یعنی چیزی معادل ۳۰۰‌هزار بشکه را به بازار داخلی تزریق می‌کند.

این حجم تازه۴۰‌درصد نیاز بنزینی کشور را پوشش می‌دهد و ایران همچنان واردکننده سوخت باقی مانده است. با این حال ستاره تنها نوک کوه یخ است.

ظرفیت پالایشی کل کشور ۴/‏‏۲‌میلیون بشکه در روز بوده درحالی‌که مازاد کاندنسیت (حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰‌هزار بشکه در روز ) روی نفتکش‌های «سایه» انباشته می‌شود.

در سال۲۰۲۵ حجم ذخیره شناور میعانات گازی (کاندنسیت) ایران به ۳۰تا۴۰‌میلیون بشکه رسیده که این امر هزینه روزانه ۲تا۳دلاری به ازای هر بشکه را به اقتصاد ما تحمیل کرده و زیان سالانه‌ای معادل ۲۰تا۳۰‌میلیون‌دلار به‌بار می‌آورد.

اگر به سناریوی «چه می‌شد اگر؟» نگاهی بیندازیم می‌بینیم برای مثال اگر از دهه۹۰ شمسی ایران بدون فشار سنگین تحریم‌های آمریکا حدود ۱۵‌میلیارد دلار در گسترش پالایشگاه‌ها و صنایع پتروشیمی سرمایه‌گذاری می‌کرد این مبلغ تقریبا نیمی از درآمد نفتی سال۱۳۹۸ (۱۸‌میلیارد دلار) را شامل می‌شد و کاملا قابل دسترس بود.

در این سناریو با افزایش ظرفیت پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس به ۵۰۰‌هزاربشکه در روز و ساخت دوپالایشگاه مشابه دیگر ایران می‌توانست ۷۰‌درصد میعانات گازی را به جای فروش خام در داخل فرآوری کند. به‌عبارت ساده‌تر هر بشکه کاندنسیت خام که ارزشی حدود ۷۰تا۸۰دلار دارد پس از تبدیل به محصولات باارزشی مثل بنزین و گازوئیل به ۱۲۰تا۱۵۰دلار می‌رسید و این یعنی ایجاد ۵۰تا۷۰دلار سود اضافی برای هر بشکه و در حقیقت ارزشی که نمی‌توان به آن بی‌اعتنا بود.

بر این قاعده به تعبیری با محاسبه‌ای ساده برای ۴۰۰‌هزاربشکه مازاد ارزش‌افزوده سالانه ۳/‏‏۷تا۲/‏‏۱۰‌میلیارد دلار به دست می‌آمد. در طول ۱۰سال(۱۳۹۴ تا ۱۴۰۴) این رقم به ۷۳تا۱۰۲‌میلیارد دلار می‌رسید که دو برابر درآمد فعلی از صادرات خام (۴۳‌میلیارد دلار در۲۰۲۴) است. حتی فناوری GTL (تبدیل گاز به مایعات) می‌توانست معجزه کند. مثلا پروژه‌های متوقف‌شده‌ای مانند GTL پارس با ظرفیت ۱۰۰‌هزاربشکه در روز سالانه ۵‌میلیارد دلار به درآمد اضافه کرده و بازگشت سرمایه را در ۵تا۷سال تضمین می‌کرد.

ایران با بهره‌گیری از همین فناوری‌های چینی یا روسی می‌توانست تولید پلیمرها را دو برابر کرده و صادرات به هند و ترکیه را از ۳‌میلیون تن به ۶‌میلیون تن برساند؛ جهشی که ۲۰‌میلیارد دلار به زنجیره ارزش می‌افزود و اقتصاد را تا حدودی تحت تاثیر قرار می‌داد.

تحریم‌ها مثل همیشه رویای این پیشرفت را به خاک سپردند. از سال‌های۱۳۹۸تا۱۳۹۹ صادرات کاندنسیت به زیر ۵۰۰‌هزاربشکه نزول و درآمد نفتی کشور به ۱۲‌میلیارد دلار سقوط کرد. بدون این موانع درآمد کل به سالی۱۰۰‌میلیارد دلار می‌رسید.

طبق برآوردهای سازمان اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) پروژه‌های مشترک با شرکت‌هایی چون شل یا توتال که در۱۳۹۵ متوقف شدند، می‌توانستند ۳۰‌میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کنند اما افسوس که فلرینگ گاز یا همان هدررفت سالی۱۰تا۱۵‌میلیاردمترمکعبی ادامه یافت و اقتصاد ایران از تورم ۹۰‌درصدی و بیکاری گسترده رنج برده، ‌هزاران شغل بالقوه در صنایع پایین‌دست ازدست رفت و وابستگی به نفت خام تشدید شد.

به تعبیر کارشناسان راه نجات در سرمایه‌گذاری فوری ۱۰تا۲۰‌میلیارد دلاری بر GTL مدولار و پتروشیمی با شرکای آسیایی نهفته است؛ مسیری که می‌توانست تورم را مهار و اشتغال ۲۰۰‌هزار نفر را تضمین کرده و خودکفایی کامل در سوخت را به ارمغان بیاورد. با بازگشت ترامپ به کاخ سفید ممکن است صادرات در سال۲۰۲۵ (۲۰)‌درصد دیگر افت کند و ذخیره شناور به رکوردهای تازه‌ای برسد. اگر ایران زودتر دست به‌کار می‌شد کاندنسیت نه «طلای شناور» بر موج‌های خلیج‌فارس بلکه موتوری قدرتمند برای اقتصاد بود. ۱۰۰‌میلیارد دلار اضافه به خزانه ملی ‌هزاران نفر را مشغول به کار می‌کرد اما تاخیرها زمستان اقتصادی را طولانی‌تر از همیشه کردند‌.

منبع: نفت خبر

وب گردی