19 - 05 - 2020
موزه ۱۸ کیلومتری
وحید قاسمی معتقد است «تیمش جادوگر نیستند که با زدن چوب جادویشان به خیابان ولیعصر در چشم بر هم زدنی همه چیز را به گذشته برگردانند»؛ شاید هم حرف دلشان آن است که فقط با شعار نمیتوان پیشرفت کرد. همانطور که آنها راهشان را با مطالعه و بررسی آغاز کردهاند و راه زیادی تا پایان مسیر ۱۸ کیلومتری این خیابان در پیش دارند.
برای روایت کردن از خیابانی که روزی حرف زدن از ثبت ملیاش هم خنده تمسخر به لب میآورد، همان بس که چیزی حدود یک دهه بعد از ملی شدناش، حالا کارشناسان و پژوهشگران طرح ساماندهیاش را قدم به قدم جلو میبرند تا قصههای بلندترین خیابان خاورمیانه را برای همیشه ثبت و ضبط کنند.
خیابانی که سالهای سال طعم تخریبها، ساختوسازهای بیرویه، خشک شدن آب سفرههای زیرزمینی را چشید و درختان تنومندش یکی پس از دیگری قطع میشوند، حالا همان خیابان، بعد از سالها انگار حرف دل خیابان ولیعصر را شنیدهاند، «به یک اتفاق خوب نیازمندیم».
حالا ساماندهی این خیابان که خواناسازی در اولویت آن است، درست مانند وقتی است که پژوهشگران معتقدند تا کسی روایت یک مکان را نداند در زمان تخریباش هم هیچ عکسالعملی ندارد، اما با مطلع شدن از قصه آن مسوولیتی اجتماعی همراه او میشود و به مرور لایههای جدیدتری از آن قصه باز میشود.
«میراث شهر» جدای از میراث فرهنگی نیست
وحید قاسمی- مدیر موزه خیابان ولیعصر (عج) و مدیر پروژه ساماندهی بلندترین خیابان خاورمیانه -در روایت خواناسازی خیابان ولیعصر، از همراهی تیمی میگوید که برای سرپا ماندن همیشگی این خیابان ۱۸ کیلومتری امیدوار است به پایان خوش قصه این خیابان.
او میراث شهر را چیزی جدای از میراث فرهنگی (به تعریف امروز) و در مبانی نمیداند و میگوید: با این وجود نکته مهم این است که (میراث شهر) به ماهو گذشته نیست که اهمیت پیدا میکند، بلکه بنا به تجربه زیسته شدن و از تاریخ تا گذشته آن است و اینکه به امروز و فردای آن پیوند میخورد دارای اهمیت میشود و از آن مهمتر در چرخه زندگی قرار میگیرد و با یک گذشتهگرایی مقدس مواجه نیستیم با روایتی مواجه هستیم که جاری است و برای تداوم جاری بودنش گذشتهاش یک ضرورت است. با این نگاه ما در شهر تهران چیزهایی داریم که بتوانیم، شهر را در آن قامت معرفی کنیم.
خیابان ولیعصر نماینده تاریخی از کلانشهر تهران
مدیر موزه خیابان ولیعصر (عج) نمونه این اتفاق را خیابان «ولیعصر (عج)» میداند و ادامه میدهد: «ما شریانهای شرقی، غربی، شمالی و جنوبی مهمی را در تهران و در عرصه شهری داریم، شریانهایی به نام خیابان به معنای مقصد شهری.»
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم تاریخ تهران را از دوره قاجار که به پایتخت تبدیل میشود تا امروز را در یک مقطع تعریف و ترسیم کنیم، خیابان ولیعصر این برش را و این تعریف را نمایندگی میکند، میگوید: «لکههای شکلگیری خیابان ولیعصر از عصر صفوی یعنی از حصار شاه تهماسب آثار و نشانه دارد تا دوره معاصر.»
او اما با طرح این پرسش که «چرا نمیدانیم کجا باید چطور رفتار کنیم»، خود آن را پاسخ میدهد که «چون قصه آنجا را نمیدانیم. یعنی آن نقطه برای ما ناخواناست. نقطهای که زبان، بیان، قصه و روایت دارد اما زیرگرد و خاک ساختوساز و مصرفگرایی قرار گرفته و ما آن را گم کردهایم.»
وی اما مهمترین نکته در حوزه میراث شهر را خوانا کردن روایت شهری میداند و ادامه میدهد: «در میراث شهری، خوانا شدن اثر آن را وارد این حوزه (میراث شهر) میکند، چیزی که برای عموم افراد است، از متخصصان تا هر کس که با آن شهر زندگی میکند.»
داستان تهران و خیابان ولیعصر آغاز میشود
این کارشناس فرهنگی، ادامه نگاه در این حوزه را از خیابان ولیعصر (عج) به عنوان یک مصداق در شهر آغاز میکند، مصداقی که همیشه در حال حیات است و میگوید: «این مصداق کاملاً از بستر تجربههای زیسته شده حتی کلان ما بیرون میآید. در دورههای پایتختی مختلف در شهرها، از آنجا که با خیابان در معنای میراث شهری تا عصر صفوی و حدود اوایل صفویه در قزوین تبلور پیدا میکند و مسبوق به سابقه در فضاهای دیگر نیز هست.
در باغها خیابانکشی داریم. شبکه ارتباطی باغ را میسازد، همین الگوی تعریف شده در خیابان ولیعصر (عج) نیز خود را نشان میدهد.»
او با تاکید بر اینکه به عنوان یک خیابان ولیعصر (عج) نقطهای بود که میراث شهر و تمام تاریخ را از نخستین ریشههای پیدایش شهری تا دوره معاصر در خود دارد، بیان میکند: به این فکر کردیم که با نگاه میراث شهر در حوزه شهر میتوان ساماندهیهایی در این زمینه انجام داد.
وی اما روند ایجاد این ساماندهی در میراث شهر را اینطور توضیح میدهد: نخست باید قصه و روایت آن نقطه را بدانیم. شهروندان، مردم و مسوولان باید قصد انجام هر اقدامی را که دارند بتوانند خود را با آن تطبیق دهند تا روایت امتداد پیدا کند.
او نمونه این اتفاق را «بیمارستان فیروزگر، سینما شهر قشنگ، یا مهدیه تهران و… میداند» و میگوید: «وقتی روایت یک مکان را نمیدانیم در زمان تخریباش هم هیچ عکسالعملی نداریم، اما اگر از قصه آن مکان مطلع باشیم، یک مسوولیت اجتماعی و شهری برایمان ایجاد میشود که چقدر حفاظت از آن بنا میتواند در امتداد قصه خود قرار بگیرد، بنابراین به مرور لایههای جدیدتری از آن قصه باز میشود که میتواند به حفاظت از آن اثر و از حافظه شهری در زمانه آلزایمرهای مدنی حمایت و صیانت کند؛ در واقع خود آن قصه میگوید که با اقتضائات امروز چه کاری میتوان انجام داد.»
به اعتقاد قاسمی، «بر اساس این مبانی بود که پروژه خواناسازی در دل سناریوی موزه خیابان ولیعصر توسط او و رضا دبیری نژاد در بلندترین خیابان خاورمیانه کلید خورد.»
روایتهای ۱۲۰ نقطه مدخلنویسی شدند
قاسمی با اشاره به اینکه برای نخستینبار در ایران یک موضوع شهری صاحب موزه شده است، میگوید: «به دنبال این حساسیتها، موزهای را برای نخستین بار در ایران ایجاد کردیم که متعلق به یک خیابان است،در واقع یک خیابان صاحب موزه شد، «موزه خیابان ولیعصر (عج)». که در آن بر همین نگاهها تاکید داریم، یعنی روایتها و مستندات مربوط به این روایتها و همه آنچه ماهیتاً این موضوع را به موزه نزدیک میکند را جمعآوری طبقهبندی و بیان کنیم.»
او با بیان اینکه نخست قصه ۱۲۰ نقطه را مانند عرفی که برای مدخلنویسی وجود دارد، بیرون آوردیم و بخشی از آن را در بخشی از موزه به نمایش درآوردیم، اظهار میکند: طبیعتاً یکی از کارهایی که موزه خیابان ولیعصر (عج) به عنوان نخستین موزه شهری باید انجام دهد، آن است که تبلور دادههای موزهای خودش را به خیابان و عرصه آن بکشاند. کما اینکه موزه خیابان ولیعصر (عج) به مثابه یک اتاق برای موزهای که در مقیاس خود خیابان است و عملکردش دیگرگونه است، معرفی میشود.
وی به سرانجام رسیدن این کار را در نهایت به ملاقات مردم با خیابان ولیعصر (عج) به عنوان یک مقصد شهری تعریف میکند و ادامه میدهد: هر چند با وقوع بحران کرونا و لزوم در خانه ماندن مردم برای قطع زنجیره کرونا ویروس در کشور، قدری شرایط و عرصههای شهری تحت تاثیر قرارگرفته است، اما این اتفاق ما را مبرا و بینیاز از دانستن و ندانستن روایت نمیکند.
روند قصهگویی خیابان ولیعصر چطور آغاز شد
این کارشناس فرهنگی در توضیح روند این پروژه میگوید: «در مرحله نخست، ۴۰ روایت از ۱۲۰ روایتی که مدخلنویسی شده بود، در موزه خیابان ولیعصر و روی نقشه مشخص شدند و به عرصه خیابان آمدند و برای هر قصه یک تابلوی خوانش نصب شد که برای استفاده از آن تکنولوژی جدید، کافی است مخاطب با روشن کردن دوربین تلفنهمراه خود «کی یو آر کد» را اسکن کند تا بتواند داستان را بشنود، بخواند یا حتی تصاویر آن مکان را ببیند.
بر این اساس هر تابلوی خوانش یا مبلمان شهری به مخاطب میگوید که تا نشانه یا قصه بعدی چه میزان فاصله دارم. مسافتهایی که برای گوش کردن قصه قبلی زمان نیاز دارد.»
او با تاکید بر اینکه در این پروژه فقط خواناسازی معنا نمیدهد، اضافه میکند: بر این اساس در مبلمان شهری عرصه پیادهروی و قدمزدن نیز در شهر مهیا میشود، چون فاصله را تا نقطه بعدی یعنی قصه بعدی خیابان
اعلام میکند.
وی از تکمیل مطالعات و بررسیهای ۴۰ نقطه از ۱۸ کیلومتر خیابان ولیعصر (عج) از میدان راهآهن تا میدان تجریش تاکنون خبر میدهد و میگوید: در مرحله بعدی، ۴۰ قصه دیگر در دستور کار قرار دادهایم.
قاسمی از جمله نقاط تاریخی خیابان ولیعصر که تاکنون در این طرح جانمایی شدهاند را خانه «انیسالدوله»، خانه «پروفسور عدل»، خانه «دکتر فاطمی»، «مهدیه تهران»، «کاخ مرمر»، «قصههای پلههای یوسفآباد»، «ساندویچ یکتا» و «میدان منیریه» معرفی میکند و تاکید دارد که در این طرح بناهای تاریخی، مکان رویدادها کسان و… همه آنچه ولیعصر بودن را در عرصه خیابان موجب میشود را شامل شده است.
وی با تاکید بر جانمایی این نقاط روی نقشه تهران و نرمافزار آن میافزاید: ممکن است تکنولوژی استفاده شده در خوانش این میراث شهری، هر چند سال یک بار نیاز به تغییر و بهروزرسانی داشته باشد که قطعاً این کار انجام میشود.
به گفته وی که طراح و مجری طرح این پروژه است، سناریو موزهپردازی این اقدامها را خود وی با رضا دبیرنژاد انجام دادهاند و کار پژوهش و بررسی این نقاط تاریخی را فرزانه ابراهیمزاده- پژوهشگر- انجام داده است، ویراستاری مطالب را فریبرز سمندری- پژوهشگر تاریخ- برعهده داشته و ماهور دارابزاده- گوینده متون- است. همچنین کلیت طرح توسط شهرداری و سازمان زیباسازی تهران انجام شده و میشود.
از میراث شهری تا ارتقای کیفی خیابان ولیعصر مدیر پایگاه میراث شهری خیابان ولیعصر و طراح شهری این رویدادها اما بر لزوم کلانتر دیدن این بحث تاکید میکند. او میگوید: موضوع خیابان ولیعصر (عج) فقط به معنای میراث شهری نیست بلکه باید فکر کنیم که چطور میتوانیم ارتقای کیفی خیابان ولیعصر را نیز انجام دهیم.
وی در ادامه با طرح این پرسش که آیا میتوان بار دیگر به عرصه پیادهراه و انگیزشهای قدم زدن در شهر فکر کرد؟ ادامه میدهد: اصلاح قوانین ساختوساز و طرح تفصیلی که بخشی از هویت و ساختار را مورد تعارض قرار داده در دستور کار است تا توسط دستگاههای مختلف روی آن کار شود.
او اضافه میکند: در این طرح در بحث مبلمان شهری و اصلاحهای کفسازی اتفاقاتی رخ داد و حتی در حوزه فرهنگ و معرفی این مناطق نیز پادکستی تولید میشود که اساس آن تاریخ شفاهی خیابان ولیعصر (عج) است.
پلاک شهروندی برای کسبوکارهای خیابان ولیعصر
وی اما به طرح تهیه پلاک شهروندی برای مغازهها و به خصوص کسبوکارهای قدیمی خیابان ولیعصر (عج) اشاره میکند و میگوید: در این طرح قبل از شیوع کرونا، قصههای این کسبوکارها را نیز درآوردیم، در هر صنف مشاغل مختلف بیرون آورده شدند مانند خیاطیها و قنادیها. در ادامه سراغ صنوف مختلف دیگر نیز میرویم، به هر کدام چه آنهایی که هنوز همان کسب قدیمی را دارند و چه آنهایی که هنوز مغازههایشان باقی مانده، پلاک شهروندی داده میشود.
او با تاکید بر اینکه معماریهای با ارزش نه صرف تاریخی بودن از دوره معاصر تا تاریخی، در قالب اپلیکیشن خیابان ولیعصر خواناسازی میشوند، ادامه میدهد: قصد برگزاری تورهایی را نیز در این زمینه داشتیم که به دلیل وقوع بحران کرونا، آن اکنون به تعویق افتاده است.
اولویتبندی برای حفاظت از بناهای خیابان ولیعصر
طراح پروژه ساماندهی خیابان ولیعصر با تاکید بر اینکه ماموریت اصلی در این پروژه، پیش رفتن به سمت واگذاری بناهای تاریخی برای کاربریهایی مانند کافه یا رستوران نیست، اظهار میکند: ما سالهای سال است که به اشتباه این حوزه را پیش میبریم چه زمانی که آثار را به صندوق احیا واگذار کردیم و حمامها به رستوران تبدیل شدند و چه زمانی که فکر کردیم بهتر است برای حفاظت از بناهای تاریخی آنها را فریز کنیم.
قاسمی با بیان اینکه در هیچ کجا وارد عرصه حفاظت از بناهای تاریخی نشدهایم، نه برای زندگی کردن و نه برای تبدیل به چیز دیگری، ادامه میدهد: مالک یک بنای تاریخی وقتی حاضر نمیشود که بساط زندگی را در این بنا فراهم کند، با این حجم و شکل از کافهها روبهرو میشویم.
او با تاکید بر اینکه این اتفاقها به دلیل نبود مشارکت اجتماعی رخ میدهد، میگوید: از سوی دیگر یکسری آثار تاریخی جزو نشانههای شهر و آلبوم هویت شهر هستند که دولت باید با اختصاص اعتبار مناسب از آنها حفاظت کند.
باید سه نقطه آینده تهران و خیابان ولیعصر را درست پر کنیم
او همچنین با اشاره به وجود ۱۷ محله در خیابان ولیعصر که زندگی ساکنانشان مستقیماً به این خیابان متصل است و میگوید: این محلهها عرصههای زندگی از گذشته تا همین حالا هستند که اگر قصد احیای حیات محلی آنها را داشته باشیم، با توجه به ارزشی که دارند، میتوان با سرویسدهی مناسب آنها را وارد عرصه زندگی شهروندی کرد.
او با تاکید بر اینکه خواناسازی میراث و حافظه شهری همه مکانها را شامل میشود، اظهار میکند: حفاظت از این حافظه شهری را باید از افراد شروع کنیم، مثلا «شهروند خیابان ولیعصر بودن» چون به جز پلاک مغازهها و خانهها و درختان خیابان، افرادی را داریم که بخشی از زندگیشان تحت تاثیر این مکان است.
از دانشجویی که در این خیابان راه رفته و عاشق شده تا کسی که خانه، مغازه و زندگیاش در این خیابان است. باید به این اتفاقات در خواناسازی شهر توجه شود، تا بتوان شناسنامه خیابانها را احیا کرد.
قاسمی با این وجود تاکید میکند: این طرح تونل زمان نیست که برای جواب گرفتن به سرعت از آن عبور کنیم، بلکه نخست باید به امروز و فردای خیابان نگاه کنیم.
امروز و فردایی که مبتنی بر قصه و روایتهاست، چون یک تجربه زیسته شده شهری است و آن مهم است که نگاهمان به گونهای باشد که زندگی درست را تجربه کند و خیابان ولیعصر دارای یک زندگی روزمره شهری در مقیاس انسانی شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد