13 - 02 - 2017
موتور ناشران روشن میشود
چند روز پیش بودجه سیامین نمایشگاه کتاب به تصویب رسید؛ ۱۳ میلیارد تومان. نمایشگاهها در کشور ما کارکردی جدا از آن چیزی دارند که در دیگر کشورها مرسوم است. بهعنوان مثال نمایشگاه کتاب فرانکفورت بهعنوان معتبرترین گردهمایی ادبیاتدوستان نه جایی برای عرضه و فروش کتابهای روی دست مانده بلکه محلی برای بستن قراردادهای نشر و آشنا شدن نویسندگان و آژانسهای ادبی است.
متاسفانه در کشور ما آژانسهای ادبی یا به دلیل مشکلات مالی نتوانستند به کارشان ادامه بدهند یا مجالی برای فعالیت پیدا نکردند. در حالی که چند ماه تا نمایشگاه کتاب تهران باقی مانده، مشخص است امسال نیز این نمایشگاه چیزی برای ناشران و نویسندگان ندارد. شاید در این کارزار فقط نشرهایی که در زمینه کتابهای کنکور فعالیت گستردهای دارند سودی ببرند و باز هم نصیب ادبیات هیچ است.
در این شرایط ناشران بدون توجه به مشکلات پیشرو همچنان به چاپ و نشر کتابهای تازه اقدام میکنند. کتابهایی که خواندنشان خالی از لطف نیست.
مردی به نام اُوِه – نشر چشمه
فردریک بَکمَن (۱۹۸۱) با رمان مردی به نام اُوِه به شهرتی استثنایی دست یافت. این رماننویس و روزنامهنگار جوان سوئدی بعد از انتشار این رمان در سوئد و آلمان به جهان معرفی شد. مردی به نام اُوِه داستان روزگار پیرمردی است کمحرف، سختکوش و بسیار سنتی که اعتقاد دارد همهچیز باید سر جای خودش باشد و فقط احمقها به کامپیوتر اعتماد میکنند. او سالها با قوانین سفتوسختش و همسرش که عاشقانه دوستش داشته، زیسته و حالا انگار به آخر خط رسیده تا اینکه یک روز صبح ماشین یک زن باردار ایرانی و شوهر خنگش که قرار است همسایه او شوند، کوبیده میشود به صندوق پستیاش و این آغاز ماجراست… رمان بَکمَن روایتی است از برخورد دو جهان، برخوردی که به طنزی مداوم و تاثیرگذار میانجامد و باعث میشود مفهوم کهنسالی و نوگرایی به شکلی دیگر برای مخاطب روایت شود. مردی به نام اُوِه رمانی است زنده و جاندار که بعید است بتوان از خواندنش صرفنظر کرد. رمانی که قرار است تا عمقِ جان مخاطبش رسوخ کند. یک سرخوشی مدام… به جهان اُوه خوش آمدید.
صلحی که همه صلحها را بر باد داد- نشر ماهی
صلحی که همه صلحها را بر باد داد روایتی است از وقایعی که به فروپاشی امپراتوری عثمانی در طول جنگ جهانی اول انجامید و مایه تغییر اساسی در خاورمیانه شد و بنا به عقیده نویسنده به شروع جنگی دامن زد که همچنان ادامه دارد. این کتاب تنها به نقش اروپا در خاورمیانه نمیپردازد بلکه تاثیر این دگرگونی در خود اروپا را نیز دربرمیگیرد. گاه خواننده را با خود به دل بیابانهای شبهجزیره عربستان میبرد و با ماجراجوییهای لارنس همگام میکند و گاه از اختلافات و مناقشات دولتمردان اروپایی در پایتختهایشان پرده برمیدارد. میتوان تاریخی را که این کتاب به آن پرداخته سِفر پیدایش قرن بیستم و خاورمیانه امروزی دانست. این کتاب در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و به فهرست نهایی جایزه پولیتزر هم راه یافت.
کالت- نشر ققنوس
کالت، داستان یک استاد حقالتدریسی دانشگاه و نحوه کشف فیلمی گمشده از تاریخ سینمای ایران توسط اوست. این رمان با دو روایت روبهرو است که به شکل خیالی ـ واقعی، زندگی خود را روایت میکنند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
فریادی توی سرم جملهام را برید. این چه حرفی بود که میخواستم بزنم؟ این چه حرفی بود که او نشنیده فهمید؟ این مرد تمام زندگیاش را، دستکم از آن ایامی که من یادم بود، پای این گذاشته بود که من آنطور که خودم میخواهم زندگی کنم. هر کتابی، هر فیلمی، هر روشی برای زندگی که من انتخاب میکردم از نظر او قابل قبول بود. حالا سزای آزادی کمیابی که به من بخشیده بود این بود که مرگ را بهش یادآوری کنم؟ که ازش خرده بگیرم چرا آنطور که خودش میخواهد به عزای مادر نشسته و نه به آن شیوه که من انتظار دارم؟
بابک تبرایی کتابهای مختلفی از جمله: ادبیات داستانی (ترجمه و تالیف)، کتابهای نظری سینما و تئاتر و همچنین فیلمنامه و نمایشنامه را در کارنامه خود دارد.
قتل حساب شده – نشر افق
ویتولد گُمبروویچ (۱۹۶۹-۱۹۰۴) از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم بود که بر نویسندههای زیادی از جمله میلان کوندرا تاثیر گذاشت. آثار او در بسیاری از کشورها ترجمه شدهاند. تحلیلهای عمیق روانشناختی، تفکر فلسفی، معنای متناقض، لحن ابزورد و ضدناسیونالیسم از ویژگیهای اصلی آثارش به شمار میرود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«آه، مشکل همین جاست! در نگاه یک متخصص، این جنازه با قدرت و وضوح نشان میدهد که به روشی طبیعی در پی یک حمله قلبی مرده است. همه ظواهر، اسبها، سوءنیت، ترس و پنهانکاری خبر از چیزی مشکوک میدادند اما جنازه، رو به سقف، اعلام میکرد: «من از یک حمله قلبی مردهام!»
نحسی ستارههای بخت ما- آموت
رمانی ترجمهشده به ۴۷ زبان، با فروش بیش از ۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار نسخه در سراسر جهان؛ هیزل لنکستر از زندگی هیچ سهمی جز یک بیماری لاعلاج نبرده است و اگرچه یک معجزه درمانی چند سال دیگر برای او زمان خریده است ولی فصل آخر زندگی او همزمان با تشخیص سرطانش نوشته شد اما با ورود ناگهانی آگوستوس واترز خوش تیپ به گروه حمایتی کودکان سرطانی، داستان زندگی هیزل از نو نوشته خواهد شد.
جان گرین (متولد ۲۴ آگوست ۱۹۷۷) نویسنده، ویراستار، وبلاگنویس، تهیهکننده و بازیگر آمریکایی است. او در سال ۲۰۰۶ برای اولین رمانش در جستوجوی آلاسکا، برنده جایزه ادبی پرینتز شد. ششمین کتاب او، نحسی ستارههای بخت ما از همان هفته اول انتشارش در ژانویه ۲۰۱۲ به پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز تبدیل شد و همچنین فیلم سینمایی بسیار موفقی با اقتباس از آن در سال ۲۰۱۴ ساخته شد که به رتبه اول باکس آفیس (جدول پرفروشترین فیلمها) رسید و با استقبال بینظیر طرفداران این رمان، در همان هفته اول اکران، چهار برابر کل هزینه تولید فیلم فروش کرد. جان گرین از نگاه مجله تایم، در سال ۲۰۱۴، جزو صد چهره تاثیرگذار جهان بود.
رمان «نحسی ستارههای بخت ما» نوشته «جان گرین» با ترجمه «آرمان آیتاللهی» در ۳۲۰ صفحه و به قیمت ۲۰ هزار تومان توسط «نشر آموت» منتشر شده است.
گوادالاخارا- نشر آگه
کیم مونسو متولد ۱۹۵۲در بارسلونای اسپانیاست. نیویورک تایمز او را نویسنده قهاری میداند که با تخیل نابش سنت سوررئالیسم اسپانیایی را در تاروپود آثارش نهادینه کرده است. ایندیپندنت هم او را بزرگترین نویسنده کاتالان معرفی کرده است. نوشتههای مونسو را توصیفکننده بدعتها و محبسهایی دانستهاند که انسان برای خود میسازد- حصارهای مدور خودساختهای که گیرمان میاندازند. مجموعه داستان گوادالاخارا به پنج بخش تقسیم شده: بخش اول تکداستانی بلند است که با روایتی دایرهای سنت خانوادگی مهیبی را واکاوی میکند. بخش دوم چهار داستان است که ارجاعاتی عجیب هستند به داستانها و افسانههای اساطیری و تاریخی در قالب بازگوییهای بازیگوشانه مونسو که حرفهای مهمی برای دنیای امروز دارند. بخش سوم پنج داستان است که به ظاهر واقعگرایانهترند اما موقعیتهایی دور از ذهن را برای خواننده تجسم میبخشند. بخش چهارم تکداستانی بلند است که با روایت گستردهاش دور باطلی را به تصویر میکشد. دو داستان بخش پایانی نیز بیش از هرچیز واگویههای ذهنی شخصیتهایی پیچیده هستند. گوادالاخارا که اولین بار در سال ۱۹۹۶ منتشر شد، در سال ۱۹۹۷ معتبرترین جایزه منتقدان بارسلونا را از آن خود کرد و تاکنون به هشت زبان مهم دنیا ترجمه شده است.
کیمیاخاتون- نشر چشمه
«کیمیاخاتون» رمانی تاریخی است که محور قصه آن زندگی دخترخوانده مولانا جلالالدین بلخی است. این سرنوشت که با وجود تاثیرات شگرف آن بر زندگی دو اسطوره جهان عرفان، شمس و مولانا در لابهلای سطور تاریخ به عمد یا غیر آن به فراموشی سپرده شده بود، اینک با پرداختی رمانتیک در فضایی شاعرانه جان گرفته و نویسنده ضمن سعی در وفاداری به واقعیات تاریخی ماجرا و حال و هوای زمان و مکان قصه، میکوشد تا خیالپردازانه یکی از پیچیدهترین و اسرارآمیزترین روابط عاشقانه که در زمان خود قونیه را به آشوب کشید و شمس نیز خود در جایجای مقالات به آن اشاره کرده است به تصویر کشیده و جان و جلا بخشد زیرا که منابع موجود هیچ کجا در این رابطه کشف معما نکردهاند. لازم به اشاره است که شرح این ماجرای جذاب بهانهای برای ارائه جهانبینی نویسنده است که به زعم خودش نگرشی دیگر به عوالم عشقبازیدن با جانجانان است و هرچند بخش اول کتاب آکنده از پردازشهای طبیعتگرایانه و روانشناختی دختری نوجوان است اما از نیمههای بخش دوم جنبههای شهودی اثر اوج گرفته تا جایی که در صفحات پایانی حال و هوای داستان کاملا سورئالیستی است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد