معمای سقوط

جهان صنعت- هفته گذشته با آن که برای بازار سرمایه هفتهای سخت و نگرانکننده بود اما در مقایسه با سایر بازارهای داراییمحور، بورس و فرابورس در جایگاه بدترینها قرار نگرفتند. در حالی که فضای کلی اقتصاد ایران همچنان در شوک پس از جنگ و زیرسایه تهدیدات منطقهای نفس میکشد، عملکرد داراییها نشان داد که ریسکهای ژئوپلیتیک تنها محدود به بازار سهام نمانده و بازارهای طلا و ارز را نیز دچار بیثباتی کرده است. بیشترین افت به سکه تمامبهار آزادی تعلق گرفت که با کاهش ۵/۶درصدی مواجه شد؛ موضوعی که نشان میدهد نوسانگیران این بازار در مواجهه با شایعات مربوط به نقض احتمالی آتشبس و بازگشت درگیری نظامی، دچار خطای محاسباتی شدند. برخلاف انتظار آنها، بازار طلا بهجای رشد، با اصلاح قیمتی شدید روبهرو شد که حاکی از کاهش تقاضای هیجانی و غلبه فضای تردید در میان معاملهگران این بازار است.
دلار نیز با افت ۸۱/۲درصدی دومین بازنده هفته بود. کاهش تقاضای سفتهبازانه و چشمانداز گشایش در مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا، فضای بازار ارز را وارد فاز بلاتکلیفی کرده است. به نظر میرسد معاملهگران ارز، در حال بازنگری در تحلیلهای قبلی خود هستند و منتظر علامتهای جدید از سوی سیاستگذاران سیاسی و اقتصادیاند.
در این میان، شاخصکل بورس با ریزش ۹۳/۱درصدی و شاخصکل فرابورس با کاهش ۱۵/۱درصدی عملکرد منفی داشتند اما نه در حدی که بتوان آن را فاجعهآمیز دانست. کاهش دامنه ریزشها در بازار سهام در مقایسه با سکه و دلار، میتواند نشاندهنده آن باشد که بخشی از بازار سرمایه در حال تطبیق با شرایط جدید و انتظار برای حمایتهای رسمی یا بازگشت تحلیل به معاملات است.
در مجموع، هفته گذشته بازارهای مالی ایران همگی در منطقه قرمز قرار داشتند اما جنس افتها و دلایل آنها متفاوت بود. ترس از نقض آتشبس معاملهگران سهام را به احتیاط واداشته، در حالی که خوشبینی محتاطانه به مذاکرات، فضای معاملات در طلا و دلار را موقتا آرام و البته پرابهام کرده است.
دوشنبه؛ بازگشت از امید
معاملات بازار سهام در نخستین روز معاملاتی هفته گذشته با امیدواری آغاز شد و خوشبینی مذکور نیز موجب جمع شدن بخشی از صف فروش صندوقهای اهرمی توسط حقیقیها شد اما این روند مثبت دوام نیاورد و با شدت گرفتن فشار فروش، بیش از ۷۰درصد نمادها در محدوده منفی بسته شدند و حدود ۵هزارمیلیارد تومان صف فروش شکل گرفت. در شرایط نابسمان، بازار همچنان نیازمند حمایت عملی است و بدون ورود جدی منابع، ثباتی در چشمانداز سهام دیده نمیشود. نوسانگیرها نیز باید در نظر بگیرند که فشار فروش مخصوصا در صندوقهای اهرمی بالاست و امکان نوسانگیری کم است. از طرف دیگر، فضای بازار تحتتاثیر جنگ به نوعی رکود رفتاری فرو رفته است. بسیاری از سرمایهگذاران هنوز در شوک هستند و برای تصمیمگیری درباره آینده مالی و مسیر سرمایهگذاری خود به زمان نیاز دارند. در این دوران انجماد، جریان نقدینگی بهطور موقت متوقف شده و بسیاری از سرمایهگذاران منتظر شفاف شدن اوضاع و یافتن بهترین گزینه برای سرمایهگذاری هستند.
در چنین فضاهایی که ریسک سیستماتیک بر تحلیل بنیادی غالب است، بازار بهصورت یکدست به سهام نگاه میکند و تفاوتهای بنیادی نادیده گرفته میشود. بازگشت تحلیل به بازار تنها با حضور سرمایهگذاران بلندمدت ممکن است؛ افرادی که به ارزندگی سهم نگاه میکنند، نه نوسانهای لحظهای. هرچند قیمتها برای این دسته جذاب شدهاند اما تا زمانی که آینده روشنتر نشود، آنها نیز وارد نخواهند شد.
سهشنبه؛ در فقدان حمایت
صبح سهشنبه گذشته، خبر افزایش دامنه نوسان صندوقهای اهرمی از ۳ به ۴درصد منتشر شد. این تصمیم که با هدف تسریع در تعادل این صندوقها از طریق اصلاح قیمتی اتخاذ شده بود، بهشدت مورد انتقاد فعالان بازار سرمایه قرار گرفت. واقعیت این است که بدون خروج پول توسط دارندگان واحدهای ممتاز و اقدام مدیران صندوقها به فروش سهام و ابطال واحدها، این تعادل بهراحتی شکل نمیگیرد. در پایان روز، بازار با وضعیت منفیتری نسبت به روز قبل بسته شد و ۹۲درصد نمادها در محدوده منفی قرار داشتند و صفهای فروش به بیش از ۷هزارمیلیارد تومان رسید. نبود خریداران حمایتی باعث شد ارزش معاملات نیز به حدود ۴هزارمیلیارد تومان کاهش یابد.
در بازار ارز، پس از افزایش تقاضای هیجانی در روزهای ابتدایی جنگ، حالا فضا آرامتر شده و خریداران با احتیاط بیشتری رفتار میکنند. بسیاری هم احتمالا درگیر مسائل ضروریتری شدهاند. در سوی مقابل، فروشندگان دلار و طلا به دلیل رکود شدیدتر در فضای کسبوکار نسبت به قبل از جنگ، ناچار به نقد کردن داراییهای خود برای پرداخت هزینهها و بدهیها شدهاند. همزمان امیدواریهایی نسبت به مذاکرات شکل گرفته و بسیاری از سرمایهداران در حال ارزیابی مجدد وضعیت داراییهایشان هستند. در نتیجه، فعلا خبری از تقاضای هیجانی نیست اما ممکن است بهمرور شاهد بازگشت تقاضای منطقی و هدفمند به بازار ارز باشیم.
چهارشنبه؛ پایانی ناخوشایند
آخرین روز معاملاتی هفته گذشته نیز با فشار فروش آغاز شد اما شدت این فشار نسبت به روزهای قبل کاهش یافته بود. با گذشت زمان، تقاضا در برخی نمادها شکل گرفت و در پایان معاملات، حدود ۲۳درصد نمادها مثبت شدند. در دقایق پایانی، معاملات بلوکی انجام شد و منابع حاصل از آن به سمت خرید سهام و صندوقهای اهرمی اختصاص یافت که موجب کاهش صف فروش به حدود پنجهزار میلیارد تومان شد. با اینکه فروشها کمتر شده، بازار همچنان نیازمند حمایت است.
در بخش صندوقهای اهرمی نیز، اقدامات حمایتی ادامه یافت. ظاهرا در پایان بازار، صندوقهای حمایتی از هر یک از صندوقهای اهرمی خریدهایی انجام دادند و مدیران این صندوقها هم با استفاده از منابع جدید، اقدام به خرید واحدهای ممتاز و ابطال آنها کردند. این روند در راستای حمایت از سرمایهگذاران واحدهای ممتاز صندوقهای اهرمی است که اگر قرار باشد بازار روان شود، باید همچنان ادامه پیدا کند.
در سطح صنایع، با وجود گذشت هشت روز کاری از بازگشایی بازار پس از جنگ، هنوز هیچ صنعتی نتوانسته معاملات مثبتی را ثبت کند. شاخص همه صنایع در محدوده منفی باقی مانده اما تعداد گروههای متعادل افزایش یافته است. از میان صنایع بزرگ، گروههای چندرشتهای، فرآوردههای نفتی و بانکها و از میان دیگر صنایع، سیمانیها، غذاییها و داروییها معاملات متعادل اما منفی داشتند. بهطور کلی، گرچه بخشی از بازار نشانههایی از تعادل دارد، ولی در برخی نقاط همچنان نیاز به حمایت محسوس است.
بازار در آستانه عبور از شوک جنگی؟
نیما میرزایی، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با «جهانصنعت» چشمانداز بازار سرمایه برای هفته پیشرو را چنین ترسیم کرد: هفتههای گذشته برای بازار سرمایه ایران، روزهایی پرتلاطم و غبارآلود بود که با شوک حمله نظامی رژیم صهیونیستی به خاک ایران آغاز شد و سایه ریسکهای ژئوپلیتیکی را بهطور سنگینی بر سر معاملات انداخت اما به نظر میرسد شدت این شوک در حال کاهش است و آتش بحران، لااقل در فضای روانی بازار، تا حدی مهار شده است.
وی در ادامه افزود: در هفتهای که گذشت علائم روشنی از کاهش التهاب در معاملات قابل مشاهده بود. با وجود آن که نشانههای بازگشت سریع به شرایط عادی هنوز دیده نمیشود اما بازار در مسیر آرامتری نسبت به دو هفته نخست پس از حمله نظامی حرکت کرده است. اگرچه نمیتوان در کوتاهمدت انتظار جهشهای قیمتی یا بازگشتهای پرشتاب را داشت اما احتمال بهبود نسبی شرایط در هفته آینده وجود دارد؛ مخصوصا اگر ریسکهای بیرونی، مانند تنشهای نظامی جدید، مجددا پررنگ نشوند.
کارشناس مذکور در عین حال تاکید میکند که همچنان خطر از سرگیری درگیریهای نظامی وجود دارد و این مساله، باعث تردید و احتیاط بیشتر در جبهه خریداران شده است. از نگاه او، آتشبس میان ایران و رژیم صهیونیستی شکننده است و هنوز اطمینان کافی از پایدار بودن آن وجود ندارد؛ همین بیاطمینانی نیز یکی از عوامل کلیدی است که مانع بازگشت جسورانه نقدینگی به سمت سهام شده است.
میرزایی در انتها خاطرنشان کرد: بازار سرمایه ایران در حال حاضر در مرحلهای قرار دارد که معاملهگران با دیدهبانهای روشنتری به تحولات سیاسی و نظامی مینگرند. افتهای سنگین هفتههای اخیر شاید بخش زیادی از ریسکهای فوری را در قیمتها منعکس کرده باشد اما برای شروع یک روند پایدار صعودی، نیاز به ثبات نسبی در فضای سیاسی کشور و بازگشت اعتماد به ساختار بازار وجود دارد. در چنین شرایطی، هر نشانهای از بهبود دیپلماسی، کاهش تنشهای منطقهای یا حتی آغاز حمایتهای جدید از بازار میتواند محرکی برای بهبود سمت تقاضا باشد اما تا آن زمان، به نظر میرسد بازار در فاز احتیاط باقی خواهد ماند.
برای چه تعطیل کردیم!؟
پس از پایان تعطیلی ۱۲روزه بازار سرمایه درپی تنشهای اخیر، بسیاری از فعالان بازار امیدوار بودند با تصمیمات حمایتی و اقدامات فوری از سوی نهادهای سیاستگذار، بورس در روزهای ابتدایی بازگشایی به تعادل برسد. با این حال، آنطور که از روند بازار برمیآید، این انتظار برآورده نشد و همین مساله با واکنشهای منفی از سوی سهامداران و کارشناسان همراه بوده است.
ایمان رییسی، کارشناس بازار سرمایه، در گفتوگو با «جهانصنعت» عنوان کرد: اگر قرار بود بعد از بازگشایی، بازار بدون حمایت خاصی و در همان مسیر نزولی ادامه دهد، شاید بهتر بود در جریان جنگ، بازار باز میماند و همان روزها این صفهای فروش شکل میگرفت؛ چهبسا تا به امروز، بخشی از آن هیجان تخلیه شده و شاهد بازاری متعادلتر بودیم. البته این قضاوتها بعد از وقوع یک اتفاق، در واقع نوعی گمانهزنی است که شاید چندان هم درست نباشد اما به هر حال بازار در شرایطی بازگشایی شد که انتظار میرفت دستکم در روزهای ابتدایی، با حمایت هوشمندانهتری مواجه شود.
این کارشناس با اشاره به عملکرد صندوقها افزود: «اگر حمایت جدیتری در همان روزهای اول شکل میگرفت، شاید بخشی از فشار ابطال واحدهای صندوقها کاهش مییافت و اثر منفی آنها بر بازار کمتر میشد. برخلاف تصور عمومی، همه فروشها از سوی حقیقیها انجام نمیشود؛ در برخی نمادها، حقوقیها عرضه بیشتری از حقیقیها داشتهاند. اگر تدابیر مناسبی اتخاذ میشد، شاید میشد این روند را مدیریت کرد.» ارائه اوراق تبعی بعد از افت ۲۰درصدی شاخص، تصمیمی دیرهنگام بود. این ابزار میتوانست همان ابتدای بازگشایی بازار در دستور کار قرار گیرد تا با کاهش ریسک سرمایهگذار، اطمینان بیشتری به فعالان بازار منتقل شود. سهامدار خردی که با تورم بالا، از بازارهای رقیب جامانده و حالا حتی اصل سرمایهاش در خطر است، نیازمند یک پشتوانه روانی و مالی قویتر است که متاسفانه در روزهای اول بازگشایی آن را ندید.
رییسی با اشاره به رفتار متفاوت بازار در روزهای چهارشنبه اخیر گفت: در دو هفتهای که بازار باز بوده، دو چهارشنبه متفاوت از دیگر روزها داشتیم. چهارشنبه اول، بازار تا حدودی جمع شد و چهارشنبه دوم نیز با بازگشایی یکدرصدی ضریب صندوقهای اهرمی، شاهد تحرک مثبتی در این صندوقها بودیم. البته فشار فروش در صندوقهای اهرمی، بخشی از آن به مصوبه قبلی درباره کاهش ضریب اعتباری بازمیگردد که زمینه اصلاح آنها را فراهم کرد. بحث باز شدن دامنه نوسان صندوقهای اهرمی هم پیشتر مطرح شده بود و هدف این بود که در روندهای مثبت، بتوانند جلوتر از بازار حرکت کنند. با این حال، آنچه اکنون در حال وقوع است، باز شدن دامنه نوسان در جهت منفی است که نتیجهای معکوس دارد. با اتفاقاتی که چهارشنبه رخ داد، به نظر میرسد شنبه بازار با تعادل نسبی آغاز شود اما این تعادل پایدار نخواهد بود مگر آنکه حمایتهای جدیتری صورت گیرد و اخبار مؤثرتری به بازار مخابره شود.
او با اشاره به شرایط بنیادی برخی نمادها اظهار داشت: بسیاری از سهمها به مجامع نزدیک شدهاند و در قیمتهایی معامله میشوند که نسبت قیمت به سود آنها در سطوح بسیار پایینی قرار دارد. اگر اتفاق غیرمنتظرهای رخ ندهد، حضور در مجامع و بازگشت این سهمها میتواند بخشی از اعتماد ازدسترفته را ترمیم کند.
در پایان، این کارشناس به توقف طولانیمدت نماد خودرو نیز اشاره کرد و گفت: خودرو یکی از نمادهای اثرگذار بر حرکت کلی بازار است. اخبار مربوط به واگذاری در دو شرکت خودروساز بزرگ نیز تحتتاثیر فضای سیاسی فعلی بلاتکلیف مانده است. اگر این واگذاریها به سرانجام برسد، میتوانند نقش مکملی در ایجاد تعادل در بازار ایفا کنند. آنچه اکنون بازار به آن نیاز دارد، توقف این روند ریزشی، رسیدن به نقطه تعادل و ایجاد یک افق مثبت مبتنی بر تصمیمات شفاف و قابلاتکا است. تا زمانی که بازار به این نقطه نرسد، نمیتوان انتظار رشد یا بازگشت اعتماد عمومی را داشت.