معمای انتصاب باقری‌کنی با حکم لاریجانی

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه
کدخبر: 554010

حشمت الله فلاحت پیشه

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم

علی باقری‌کنی که از چهره‌های نزدیک به سعید جلیلی است و معاونت وزارت امور خارجه را در دولت رییسی برعهده داشت، روز گذشته با حکم علی لاریجانی به‌عنوان معاون بین‌الملل دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی منصوب شد و به نظر می‌رسد در تحلیل این انتصاب باید دو سناریو را درنظر گرفت؛ سناریوهایی که در صورت عملی شدن هر یک از آنها، یکی از دو پست «دبیر شورای‌عالی امنیت ملی» یا «معاون امور بین‌الملل» این نهاد، فرمایشی خواهند بود چراکه سناریوی نخست، سناریوی تعامل است و سناریوی دوم، سناریوی تقابل و در نتیجه این دو سناریو عملا در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند.

بدین ترتیب در صورت حاکم شدن سناریوی تعاملی در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی باید بپذیریم معاون امور بین‌الملل دبیرخانه منصبی فرمایشی است اما اگر سناریو براساس تقابل باشد، ریاست دبیرخانه جایگاهی فرمایشی خواهد بود. ما می‌دانیم که دو جریان در کشور وجود دارد که یک جریان حضور آقای لاریجانی در دبیرخانه شعام را علامتی مثبت برای مذاکره با غرب می‌دانست و جریان دوم که همان جریان تقابلی است، در واقع همان جریانی است که دو فرصت اصلی ایران در سال پایانی دولت روحانی و سال آغازین دولت رییسی را از بین برد و عملا زمینه‌ساز سلسله شرایطی در کشور شد که منجر به بروز جنگ ۱۲روزه و در حال حاضر نیز فعال شدن مکانیسم ماشه شده است.

اگر سناریوی تعاملی در نظر باشد، آقای باقری‌کنی عملا به‌عنوان نماینده جریانی در دبیرخانه شعام حضور خواهد داشت که قرار است در صورت توافق و از سرگیری مذاکرات آینده یا سکوت کند یا خود را در آن سهیم بداند. حضور چنین فردی در دبیرخانه شعام که معاون سعید جلیلی بوده و عضو جریانی است که مواضع سخت و انعطاف‌ناپذیری درخصوص مذاکره داشته، طبیعتا به این معناست که طرفداران این جریان باید بپذیرند که بخشی از سیاست کشور به معنای انجام مذاکره و برون‌رفت ایران از شرایط خطرناک کنونی است.

فراموش نکنیم که در حال حاضر باتوجه به فعال شدن مکانیسم ماشه تنها ۲۷روز فرصت در اختیار دیپلماسی و مذاکره است تا از بازگشت تحریم‌های سازمان ملل جلوگیری کنیم. چه آنکه در صورتی که پس از این بازه زمانی کمتر از یک ماهه، توافق تازه‌ای شکل نگیرد، شش قطعنامه تحریمی باز خواهد گشت و عوامل بحران‌ساز ازجمله رژیم صهیونیستی تلاش خواهند کرد تا این قطعنامه‌ها را که ذیل ماده ۴۱ فصل۷ صادر شده، به ماده ۴۲ این فصل از منشور ملل‌متحد بکشانند و در نتیجه فراتر از تحریم، اقدامات تنبیهی را نیز پیش بگیرند.

شرایطی که اگر احیانا محقق شود، جنگ ایران و رژیم صهیونیستی به‌نحوی به‌مراتب عمومی‌تر از سر گرفته خواهد شد. طبیعتا در چنین شرایطی اگر قرار بر تعامل باشد، حضور باقری‌کنی در دبیرخانه شعام، فرمایشی و برای نشان دادن سیاست مشترک حامیان و مخالفان مذاکره است.

در سناریوی دوم اما انتصاب باقری‌کنی به معنای پافشاری بر ادامه سیاست‌های گذشته و پیگیری سیاست تقابلی است و طبیعتا اگر قرار باشد حضور معاون بین‌الملل به معنای پیگیری سیاست تقابل باشد، آنگاه می‌توان گفت با منصبی سوخته در دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی روبه‌رو خواهیم بود و ‌آقای لاریجانی است که تاکتیک‌هایش تحت‌الشعاع ابتکارهای تقابلی باقری‌کنی و جریانی قرار می‌گیرد که این چهره نزدیک به سعید جلیلی از آن نمایندگی می‌کند. در نتیجه باید منتظر باشیم که در نهایت دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی، جایگاه خود را از دست بدهد و کشور وارد فضای مقابله شود.

در پایان ذکر این نکته نیز ضروری است که این نکات با شاخص‌هایی قابل پیگیری است؛ به این اعتبار اگر در آینده نزدیک، ایران و آژانس به بستر ایجاد توافقات تازه برسند، معنای آن حرکت به سمت تعامل است و در غیر این صورت تقابل رخ خواهد داد.

وب گردی