مصائب بیبرقی

مهدیه بهارمست– هنوز به تابستان نرسیدیم که از یکسو، کمبود آب سدها در خبرها نگرانکننده است و از سوی دیگر قطعی برق در سراسر کشور صدای طیف وسیعی از مردم را درآورده است. مساله این است همانگونه که بنزین کالایی استراتژیک محسوب میشود و گرانی آن تاثیر زیادی در دیگر کالاهای اساسی مردم میگذارد، قطعی برق نیز تنها به معنی قطعی جریان الکتریسیته نیست بلکه شمار زیادی از خدمات رفاهی و معیشتی تا سیاسی، اجتماعی و همچنین اقتصادی را شامل میشود. یکی از نخستین و بارزترین تاثیرات قطع برق، اختلال در زندگی روزمره مردم است. در دنیای امروز که وابستگی به انرژی الکتریکی به حد بالایی رسیده، قطع برق میتواند منجر به ایجاد مشکلات جدی در خانهها شود. از روشنایی گرفته تا کارکرد یخچالها، دستگاههای گرمایشی و سرمایشی و حتی وسایل ارتباطی، همگی تحتتاثیر این قطعیها قرار میگیرند. این وضعیت نهتنها آسایش خانوادهها را مختل میکند بلکه میتواند به بروز تنشها و اختلافات خانوادگی نیز منجر شود. در سطح اجتماعی، قطع برق میتواند تاثیرات منفی قابلتوجهی بر روابط اجتماعی و تعاملات انسانی داشته باشد. در زمانهایی که برق قطع میشود، مردم معمولا به دلیل عدم دسترسی به اینترنت و وسایل ارتباطی مدرن، از یکدیگر دور میشوند و این امر باعث کاهش ارتباطات اجتماعی میگردد. همچنین، در شرایطی که مردم نمیتوانند از امکانات عمومی مانند کتابخانهها یا مراکز فرهنگی استفاده کنند، بهتدریج احساس انزوا و بیحوصلگی در جامعه افزایش مییابد. تاثیرات اقتصادی قطع مکرر برق نیز قابلتوجه است. صنایع و کارخانهها که نیاز مبرمی به انرژی الکتریکی دارند، بهشدت تحتتاثیر این وضعیت قرار میگیرند. قطع برق میتواند منجر به توقف تولید، کاهش کیفیت محصولات و حتی از دست رفتن مشتریان شود. این مشکلات نهتنها به کاهش درآمد شرکتها منجر میشود بلکه میتواند به اخراج کارکنان و افزایش نرخ بیکاری نیز بینجامد. در واقع، نبود ثبات در تامین انرژی میتواند به عدم سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی منجر شود زیرا سرمایهگذاران تمایل ندارند در شرایطی که ناپایداری انرژی وجود دارد، سرمایهگذاری کنند. علاوه بر این، قطع برق بر بخش خدمات نیز تاثیرگذار است. خدماتی مانند بانکداری، درمان و آموزش که بهشدت به انرژی الکتریکی وابسته هستند، ممکن است دچار اختلال شوند. برای مثال، در بیمارستانها، قطع برق میتواند جان بیماران را به خطر بیندازد. همچنین، در مدارس و دانشگاهها، قطع برق ممکن است باعث تعطیلی کلاسها و از بین رفتن فرصتهای آموزشی شود. این وضعیت بهویژه برای دانشآموزان و دانشجویانی که در حال آمادهسازی برای امتحانات هستند، بسیار مشکلساز است. از سوی دیگر، قطعیهای مکرر برق میتواند به افزایش هزینههای زندگی مردم منجر شود. بسیاری از خانوادهها برای مقابله با این مشکل به خرید ژنراتورهای برق یا سیستمهای انرژی خورشیدی روی میآورند که خود نیازمند سرمایهگذاری اولیه بالایی است. این هزینهها ممکن است بار مالی سنگینی بر دوش خانوادهها بگذارد و در نهایت کیفیت زندگی آنها را کاهش دهد. قطعی برق جدا از هزینهها خسارتهای جانی هم در پی داشته است. چند روز پیش ۱۳زن در سالن آرایشی اصفهان بر اثر روشن کردن موتور برق اضطراری دچار گازگرفتگی شدند و حتی یک خانه به همین دلیل آتش گرفت. در چنین شرایطی میزان نارضایتی در شهروندان بیش از همیشه شده است. در ادامه برخی مصائب قطعی برق از نگاه کاربران فضای مجازی و برخی گزارشهای میدانی در دو روز اخیر منتشر شده، مرور شده است.
قطعی برق ۲۵میلیون هزینه تعمیرات روی دستمان گذاشت!
راحله، کارمند اداره غیردولتی درباره قطعی برق و هزینههای آن گفته است: روز گذشته با قطعی مکرر برق که بدون اطلاع صورت گرفت، موتور یخچال ما سوخت و حالا در به در دنبال تعمیرکار افتادم، بین ۱۰ تا ۲۵میلیون تومان هزینه تعمیرات آن اعلام شده، مگر من چقدر حقوق میگیرم که ۲۰میلیون تومان پول تعمیر یخچال بدهم؟
یکی از اهالی سعادت آباد تهران نیز دراینباره گفت: چیزی که بیش از قطعی برق، برای ما آسیبزا بوده افت فشار برق است که موجب میشود وسایل برقی که به محافظ وصل است، خراب شوند یا در روند کار آنها مشکل ایجاد شود و اگر آنها را از محافظ جدا کنیم هم، ممکن است با قطع شدن برق بسوزند. محمد، راننده اسنپ از قطعی برق و خاموشی چراغهای راهنما به خبرنگار ما گفت: ۱۰دقیقه سر یک چهار راه در محلی معطل بودیم تا ماشینها به مرور رد شوند و چند سفر اسنپی را از دست دادم و اعصاب و روانم در گفتوشنود با مسافران بههم ریخت.
رها، خانهدار از مشکلات بیآبی در خانه چنین گفت: نداشتن آب به این معناست که چند ساعتی علاوه بر آب آشامیدنی، شرایطی برای استفاده از حمام و دستشویی وجود ندارد. جز اینکه خانوادهها از قبل در خانهها برای چنین ساعاتی آب ذخیره کرده باشند. مهدی یکی از کارآفرینان در شبکه ایکس نوشته: در شهرک صنعتی خاوران به دلیل قطع برق اعتراضات خیابانی صورت گرفت. او نوشت قطعی برق صنایع را نابود میکند. مینا، خانم مسنی است که در یک مجتمع مسکونی در غرب تهران زندگی میکند. او با اشاره به اینکه راه رفتن برایش بسیار مشکل است و زانو درد دارد درباره قطعی برق و مشکلات آن گفته: علاوه بر سخت بودن تحمل گرما، یکی از مشکلاتی که قطعی برق برای ما ایجاد میکند، قطع شدن آسانسور است که مجبور میشویم تعداد زیادی پله را بالا و پایین کنیم و این برای ساکنین طبقات بالاتر معضلی بزرگ است.
خاموشی به شکل اصولی و صحیح انجام نمیشود!
مرتضی، کارشناس حوزه کامپیوتر درباره آسیب قطعی برق به کامپیوتر معتقد است به دلیل آنکه سیستم عاملهای امروزی نظیر ویندوز ۱۰ و مکاواس، عملکرد پیچیدهای دارند. به همین جهت زمانی که سیستم را Shutdown یا خاموش میکنید، فرآیند چندثانیهای آغاز میشود و طی این فرآیند، سیستم عامل همه پردازشها و نرمافزارها را پس از ذخیره کردن اطلاعات و فایلها، میبندد. اگر برق ناگهان قطع شود، فرآیند خاموشی به شکل اصولی و صحیح انجام نمیشود. بنابراین این احتمال وجود دارد که فایلها و دادهها آسیب ببینند. شهروندی دیگر از منطقه۴ تهران که اسمی و رسمی از خودش فاش نمیکند در گفتوگوی تلفنی با روزنامه اظهار کرد: قطعی برق برای ما قطعی آب را نیز به همراه دارد. زیرا در طبقات بالا بدون پمپ آب نداریم و قطع شدن برق سبب قطع شدن پمپ آب میشود که در نتیجه زمان خاموشیها ما نه برق داریم و نه آب.
فرد دیگری از منطقه ۲۲ نیز گفت: قطع شدن برق سبب شد درب پارکینگ باز نشود و چون کلید به همراه نداشتم، مجبور شدم در خیابان معطل بمانم تا برق وصل شود که با توجه به گرمای هوا برایم شرایط غیرقابل تحملی را ایجاد کرده بود.
کاهش سرمایه اجتماعی
در چنین شرایطی که میزان نارضایتی ها بیش از همیشه شدت گرفته و همگان درگیر مشکلات قطعی برق و آب در گرمای طاقتفرسا هستند، به عقیده دکتر شریفی یزدی، اعتمادی عمومی در میان جامعه کاهش پیدا کرده و در پی آن سرمایه اجتماعی نزول یافته است. این جامعه شناس در ادامه به «جهان صنعت» بیان کرد: به نظرم دیگر نیاز نیست از ابتدا چرخ را ابداع کنیم. با یک مطالعه ساده میتوان متوجه شد که میزان نارضایتی در جامعه بیش از همیشه شدت گرفته است. براساس جامعهشناسی فروپاشی چهار مرحله دارد. یک مرحله اول شایستگی است، بدین معنی که مردم افرادی که در راس قدرت هستند را فاقد صلاحیت مدیریت و راهبری میدانند. مرحله دوم کارآمدی است. یعنی مردم به این ذهنیت میرسند که این سیستم و دولت کارآمد نیست. کارآمدی هم براساس معیارهای کاملا عینی است. وقتی جامعه قطعی مکرر برق، جیرهبندی آب، گاز و حتی مشکلات اقتصادی را لمس میکند، تصور میکند، دولت توانایی مدیریت کشور را ندارد. از طرف دیگر به دلیل تورم افسارگسیخته دیگر درآمد افراد با هزینهها همخوانی ندارد، تمام اتفاقات وقتی زنجیروار رقم بخورد، در ذهن مردم شکل میگیرد که دولت ناکارآمد است. مرحله سوم، موضوع فروپاشی نمادین است. یعنی دولت در ذهن مردم فروپاشیده و کارایی لازم و جامع را دیگر ندارد. در نهایت مرحله چهارم فروپاشی ساختارهاست.
وی افزود: عدهای تنها به قطعی برق و مشکلات اینچنینی تمرکز کردند، اما نیمهپنهان چنین اتفاقاتی فروپاشی جامعه است چراکه شکاف میان دولت و ملت گستردهتر شده و جامعه نسبت به مسوولان اعتمادشان را از دست دادهاند. بنابراین یکی از مهمترین پیامدهای منفی قطعی برق کاهش بیاعتمادی و احساس ناکارآمدی دولت در ذهن مردم است. این جامعهشناس با اشاره به اینکه مردم دچار بیحسی شدهاند، بیان کرد: در حال حاضر دیگر مردم نسبت به هر اتفاقی بیتوجه و یا به نوعی بیحس شدهاند. زیرا مردم احساس میکنند که دولت نیازهای اولیه آنها را تامین نمیکند. این امر باعث کاهش اعتماد عمومی در دو وجه میشود. کاهش اعتماد عمومی افقی، یعنی مردم به یکدیگر اعتماد ندارند و دومی کاهش اعتماد عمومی عمودی یعنی بین مردم به دولت است. در چنین شرایطی کاهش اعتماد عمومی منجر به کاهش مشارکت مردم در رویدادهای دولتی مانند انتخابات، راهپیمایی و… میشود. در پی آن سرمایه اجتماعی نیز به شدت نزول پیدا میکند.
دکتر شریفییزدی گفت: قطعی برق تنها معطوف به دو یا سه ساعت نیست، حتی سوختن یک یخچال یا آتشسوزی در خانهها و تهیه بادبزن نیست؛ بلکه پیامدهای اجتماعی آن در بلندمدت گریبان جامعه و دولتمردان را میگیرد. کمااینکه هماکنون نیز گرفته است. به نظرم این موضوعات شامل قطعی گاز و افزایش قیمت سوخت نیز میشود. در چنین فضایی با دنیا میخواهند، مبارزه کنند. این در حالی است که پشتشان خالی است و نمیتوانند جبهه را قوی نگه دارند. در نهایت مبارزه امکانپذیر نیست. در نتیجه مهمترین پیامد اجتماعی قطعی برق نابودی سرمایه اجتماعی است.
او ادامه داد: قطعی مکرر برق پیامدهای منفی دیگری هم دارد، مانند فردگرایی. جامعه وقتی میداند که منابع به اندازه نیازها نیست، هر فرد سعی میکند به شکلی از این منابع محدود استفاده کافی را ببرد. افراد به نوعی کلاه خود را سفت میچسبند که باد نبرد. بنابراین فرد از ترس کاهش ارزش پول اگر ۵میلیون تومان در بانک داشته باشد، سریعا طلا میخرد تا سود کند. بنابراین این فردگرایی منجر به عدم مشاکت عمومی و بدتر شدن شرایط اقتصادی میشود. این جامعهشناس در پایان گفت: به نظرم این روزها که مردم سکوت کردهاند، به نوعی آتش زیر خاکستر هستند. از سوی دیگر آنها به اصطلاح جامعهشناسی دچار درماندگی آموخته شده، هستند. یعنی آنقدر افراد تحتفشار قرار میگیرند که در مقابل درد دچار بیحسی میشوند. به نظرم این روزها جامعه دچار بیحسی اجتماعی شده است. البته نباید فراموش کرد که این بیحسی بالاخره یکجا تمام میشود چراکه آنها مانند دیگ زودپز ذرهذره باد میکنند، امان از آن روزی که به یکباره منفجر شوند.