مسیریاب خاموش، شهر درهمریخته!

جهان صنعت– از ابتدای تشدید درگیریها با رژیم صهیونیستی، یکی از پیامدهای پنهان و اما بسیار محسوس در زندگی روزمره مردم، اختلال در عملکرد سیستمهای موقعیتیاب جهانی (GPS) بوده است. این اختلال که در ابتدا برای بسیاری یک موضوع گذرا و فنی تلقی میشد، با گذشت زمان به مشکلی جدی، گسترده و مزمن بدل شده که نهتنها بر معیشت افراد تاثیر گذاشته بلکه به نوعی سازوکار شهرنشینی، حملونقل، خدمات عمومی و حتی احساس امنیت ذهنی و روانی شهروندان را نیز مختل کرده است. سیستمهای GPS، عمدتا تحت کنترل ایالات متحده هستند و یکی از نقاط کلیدی در کنترل و رصد تحرکات نظامی و غیرنظامی بهشمار میآیند. با آغاز جنگ رژیم صهیونیستی، بسیاری از ناظران نظامی اعلام کردند که ارتش رژیم صهیونیستی برای مقابله با تهدیدهای پهپادی و موشکی، اقدام به ایجاد اختلال در سیگنالهای GPS در سطح منطقه کرده است. این اقدام نهتنها مانع از دقت حملات هوایی یا پهپادی علیه اهداف حساس میشود، بلکه بهطور ناخواسته، سیگنالهای راهیابی شهری، حملونقل عمومی و اپلیکیشنهای مکانمحور را نیز از کار میاندازد. نکته قابل توجه اینجاست که برخلاف جنگهای سنتی که آثارشان محدود به مناطق نظامی بود، در جنگهای فناوریمحور امروزی، حوزه مدنی نیز به شدت در معرض آسیب قرار میگیرد. اختلال عمدی در GPS گرچه از دیدگاه نظامی قابل درک بوده اما در عمل باعث فلج شدن بخشی از خدمات عمومی، اقتصاد خرد و حتی زندگی روزمره شده است.
تاکسیهای اینترنتی در بحران
یکی از نخستین گروههایی که به شکل مستقیم از این اختلال آسیب دیدند، رانندگان تاکسیهای اینترنتی و ناوگان حملونقل شهری بودند. رانندگانی که تا پیش از این با تکیه بر سیستمهای مسیریابی دیجیتال مانند گوگل مپس، بلد، نشان یا ویز قادر بودند بهراحتی مسیرهای بهینه را پیدا کنند و به مقصد برسانند، حال با خاموشی یا اختلال در سیگنالهای GPS دچار سردرگمی شدید شدهاند. این سردرگمی نهتنها به کاهش راندمان کاری آنها منجر شده، بلکه به افزایش مصرف سوخت، نارضایتی مسافران، اتلاف وقت و حتی کاهش درآمد ماهانه آنها انجامیده است. در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور نیز به شدت ناپایدار است، هرگونه اختلال در روند کسب درآمد افراد، میتواند پیامدهای اجتماعی گستردهای در پی داشته باشد. این وضعیت برای رانندگانی که از شهرستانها به تهران آمدهاند و به مسیرهای شهری آشنایی ندارند، دوچندان بحرانی است.
شهروندان و اختلال در سبک زندگی روزمره
فارغ از رانندگان تاکسی، عموم مردم نیز به نوعی درگیر این بحران پنهان شدهاند. در شهری همچون تهران که ترافیک و مسیرهای پیچیده آن همواره نیاز به برنامهریزی دقیق دارد، استفاده از اپلیکیشنهای مسیریابی به بخشی جدانشدنی از سبک زندگی روزمره شهروندان بدل شده است. با قطع عملکرد این سیستمها، مردم برای یافتن مسیرهای کمترافیک، جایگزین و کوتاهتر دچار سردرگمی شدهاند.
این مساله در ظاهر ساده به نظر میرسد اما در عمل باعث شده تا زمان بیشتری صرف رفتوآمد شود، استرس افراد افزایش یابد و حتی نرخ تصادفات رانندگی بالا برود. مسیریابی نادرست همچنین موجب بار ترافیکی ناخواسته در مناطق خاصی از شهر شده که خود به اختلالات ثانویه در برنامهریزی شهری و تردد خودروها منجر شده است.
بحران در خدمات اضطراری و اورژانسی
یکی از خطرناکترین ابعاد این اختلال، تاثیر آن بر سیستمهای اورژانسی و خدمات امدادی است. خودروهای اورژانس، آتشنشانی و پلیس که برای یافتن سریعترین مسیر به محل حادثه به مسیریابها وابسته هستند، در صورت قطع GPS با کاهش سرعت عمل مواجه خواهند شد. این مساله بهطور مستقیم بر نجات جان انسانها تاثیرگذار است. در شرایط عادی نیز زمان طلایی برای رسیدن امدادگران به محل حادثه، بسیار حیاتی است و هرگونه تاخیر، احتمال مرگ یا آسیب شدید را افزایش میدهد. حال تصور کنید در شرایط بحرانی نظیر زلزله، انفجار یا حمله تروریستی، سیستمهای راهیابی از کار افتاده باشند، نتیجه آن چیزی جز فاجعه انسانی نخواهد بود.
ناکارآمدی اطلاعرسانی و نبود برنامه جایگزین
یکی از انتقادات جدی به نهادهای مسوول، نبود اطلاعرسانی شفاف و مسوولانه در خصوص این اختلال است. هیچگونه هشدار رسمی، آموزش جایگزین، اطلاعیه فنی یا حتی طرح اضطراری برای مواجهه با اختلال در GPS از سوی دولت، وزارت ارتباطات یا شهرداریها صادر نشده است. این در حالی است که در کشورهای دیگر، حتی برای خاموشی برق یا قطعی اینترنت نیز سناریوهایی تهیه و تمرین میشود. غفلت از چنین موضوع حساسی نهتنها نشانه ضعف در مدیریت بحران است، بلکه به شهروندان پیام میدهد که در شرایط بحرانی، حمایت لازم از سوی نهادهای مسوول وجود ندارد.
جای خالی سیستمهای پشتیبان
در شرایطی که اتکای بیش از حد به فناوریهای خارجی مانند GPS آمریکایی یا GLONASS روسی وجود دارد، فقدان سامانههای موقعیتیاب بومی مانند سامانه NAVIR (موقعیتیاب ایرانی) یا جایگزینهای داخلی احساس میشود. نبود سرمایهگذاری در این حوزه باعث شده در شرایط بحران، کشور فاقد استقلال فناوری در زمینه موقعیتیابی باشد. اگرچه پروژههایی نظیر «سامانه بومی نقشه و مسیریابی» در کشور مطرح شدهاند اما به دلیل عدم هماهنگی با زیرساختهای فنی و ناتوانی در رقابت با فناوریهای جهانی، هنوز نتوانستهاند پاسخگوی نیازهای گسترده مردم باشند. این وضعیت نمونهای از وابستگی فناوریمحور است که در شرایط بحرانی، کشور را در موقعیت آسیبپذیر قرار میدهد.
واکنش وزارت ارتباطات درباره اختلال جیپیاسها
در همین خصوص حسن میثمی، مدیرکل توسعه فناوریهای نوین وزارت ارتباطات درباره اختلال در GPSها اظهار کرد: «پس از اختلال رخ داده در نویگیشن سیستمها یا مسیریابها، کاربران تاکسیهای اینترنتی و پیکهای موتوری دچار مشکلات بسیاری شدند.» او در یک برنامه تلویزیونی تاکید کرد: «باید بپذیریم که یک اتفاقی در کشور ما رخ داده و به دستگاههایی که در این زمینه حساس هستند باید حق داد تا عادی شدن شرایط محدودیتهایی را وضع کنند. چیزی که در جنگ ۱۲روز مشاهده کردیم نیازمند این است که بررسی شده و بعد محدودیتها برطرف شود چراکه امنیت مردم بسیار مهم است.» میثمی گفت: «اساسا سران رده بالای کشوری و لشکری به هیچوجه نباید از این ابزارها با پروتکلهای مشخصی استفاده کنند اما درباره آن چیزی که برای مردم نگرانکننده باشد تاکید میشود که به دلیل اینکه قانون اجازه داده و همه جوانب سنجیده شده میتوانند با خیال راحت و با حفظ ملاحظات لازم مانند اینکه اطلاعات شخصی خود را به هر کسی ندهند، استفاده کنند.»
نیاز فوری به بازنگری در زیرساختهای حیاتی دیجیتال
آنچه از بحران اخیر GPS میتوان آموخت، این است که فناوریهای دیجیتال دیگر صرفا ابزارهای لوکس یا جانبی برای زندگی مدرن نیستند، بلکه به بخش بنیادین زیرساختهای شهری، اقتصادی و حتی روانی جامعه تبدیل شدهاند. اختلال در چنین سامانههایی، حتی اگر در نتیجه شرایط جنگی یا تهدیدهای امنیتی باشد، نیازمند آمادگی، اطلاعرسانی، برنامه جایگزین و توسعه زیرساختهای بومی است. در نهایت، مردم نباید قربانی جنگهای فناورانه و تصمیمات نظامی منطقهای باشند. دولتها و مسوولان باید با درک اهمیت ابزارهای موقعیتیاب، ضمن افزایش تابآوری دیجیتال کشور، راهکارهایی عملی و فوری برای کاهش اثرات این اختلالها بر زندگی شهروندان ارائه دهند. این بحران باید زنگ هشداری باشد برای بازنگری در استراتژیهای توسعه فناوری، استقلال دیجیتال و مدیریت بحرانهای فناورانه در آینده نزدیک.