16 - 06 - 2020
مسوولان شانه خالی میکنند
بهناز شهنوازی*- طرح ساماندهی کودکان کار و زبالهگرد کلید خورده است. همچنین مسوولان در نظر دارند کودکان زبالهگرد افغانستانی را به کشورشان بازگردانند که این عمل بسیار ناخوشاند است چرا که اگر مجبور نبودند به ایران مهاجرت و زبالهگردی نمیکردند. همچنین در برخی از نشستها از توانمندسازی کودکان زبالهگرد ایرانی صحبت کردند. همین امر نشانه تبعیض بین کودکان کار است. حال گیرم که بخواهند کودک را توانمند سازند اما چگونه؟ بیشتر این بچهها دارای خانوادههای فقیرند و مجبورند تا کمر در سطل زباله برای لقمه نانی خم شوند. البته شهرداری و بهزیستی صددرصد توان کمک به این کودکان از نظر معیشتی و خانوادهای را دارند اما سالهاست که کاری از پیش نبردهاند. تمام کودکان زبالهگرد فارغ از ملیت و جنسیت باید تحت پوشش بهزیستی قرار بگیرند. قطعا فردی که زبالهگردی میکند از نظر معیشت در مضیقه است. بنابراین شهرداری در ابتدای امر باید برای خانوادههای این کودکان موقعیت شغلی ایجاد کند تا این بچهها به مدارس بازگردند.در مرحله بعدی تمام این کودکان به همراه خانوادهشان به صورت رایگان زیر نظر مددکاران اجتماعی قرار بگیرند. این کودکان هرروزه در سطح شهر دچار آسیبهای اجتماعی مختلفی میشوند. اگر این کار انجام شود آن زمان میتوان به این طرح امیدوار بود در غیر این صورت این کودک مجبور است در بین زبالهها به دنبال غذا باشد.اخیرا مسوولان بر این عقیدهاند که کودکان زبالهگرد چهره شهر تهران را زشت کردهاند! اگر مسوولان نگران تبعات ظاهری چهره شهر پایتخت هستند باید شکم گرسنه این کودکان را سیر کنند. اگر این کودک همانند معتادان در یک بازه زمانی ساماندهی شوند و بعد از مدتی در گوشه و کنار شهر بدون هیچ توانمندسازی رها شوند خب این طرح چه فایده داشته است. آیا این طرح جنبه ظاهری دارد؟ کودکان زبالهگرد حرفهای ندارند، آنها برای یافتن لقمهای نان تن به زباله میدهند. گرچه تعداد قابل توجهی از این کودکان مورد تعرض همان پیمانکار شهرداری قرار میگیرند.۴۰ درصد این بچهها بیسواد مطلق هستند. ۳۷ درصد ترک تحصیل کردهاند، ۲۱ درصد یک تا دو کلاس درس خوانده و تنها آنهایی در حال تحصیل بودند که یا ایرانی بودند یا افغانهایی که به همراه خانوادههایشان زندگی میکردند و بیشتر کودکان زبالهگرد رویای تحصیل داشتند. ۵۲ درصد در مراکز زباله میخوابیدند، ۴۸ درصد در خانههایشان که خانههای آنها نیز کوهی از زباله است. ۵۹ درصد این کودکان هنگام جمع آوری زباله همراه دارند، ۴۰ درصد تنها عضو خانوادههایشان هستند که زبالهگردی میکنند، برخی از این کودکان تا ۲۰ ساعت کار میکنند، اما میانگین کار این کودکان ۵/۱۰ ساعت است، ۶۲ درصد آنها بدون دستکش کار تفکیک زباله را انجام میدهند و به دلیل اینکه دستکشها خیلی زود پاره میشود، ترجیح میدهند پول دستکش را صرف گرسنگی خواهر و برادرشان بکنند.این کودکان دچار بیماری پوستی شدید، ایدز، هپاتیت، اسهال خونی، به دلیل آنکه ماسک ندارند سل، کزاز، سالک پوستی، انگل رودهای، فلج اطفال و خمیدگی ستون فقرات هستند زیرا برخی از آنها بیش از ۷۰ تا ۸۰ کیلو زباله را روزانه بر دوش خود میکشند و نمیتوانند از گاری استفاده کنند زیرا مامور شهرداری گاریهای آنها را میگیرد. برای این کودکان کارتهای غیرقانونی طراحی شده که شهرداری میگوید از جانب ما نیست اما مامورانی بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان میگیرند که اجازه بدهند این کودکان تفکیک زباله کنند و اگر این باج را ندهند به این کودکان اجازه کار داده نمیشود.در صورتی که رییس شورای شهر تهران میگوید به دلیل اینکه گاراژهای زباله خارج از شهر تهران است، برای این کودکان هیچ اقدامی نمیتوانند انجام دهند. این حرف، ناکارآمدی شورای شهر تهران را نشان میدهد. مسوولان ما عملا از زیر بار مسوولیت شانه خالی میکنند. مگر میشود این همه ناعدالتی در حق کودکان را دید و گفت نمیتوانیم اقدامی کنیم.؟!کودکان کار و زبالهگرد در سطح شهر تهران هر روز مورد آزار جنسی و جسمی قرار میگیرند. با ساماندهی موقت آنها کاری از پیش برده نمیشود. باید این کودکان را به شکل اصولی در چرخه تولید قرار دهند تا همچنان بتوانند نانآور خانهشان باشند.
*فعال حقوق کودکان- کارشناس آموزش و پرورش
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد