25 - 07 - 2023
مساله صلاحیت و صلاحیتسنجی
علیرضا کیانپور
«شما صلاحیت خودتان را از کجا آوردید؟! چهکسی به شما اجازه داد که قضاوت کنید؟! چهکسی به شما اجازه داد که میان مجلس و دولت و جاهای دیگر داوری کنید و اختیارات را در دست بگیرید؟! چهکسی اجازه داد که اسلحه برای شما باشد، تریبونهای ائمهجمعه برای شما باشد، صداوسیما برای شما باشد؟! چهکسی به شما همه اینها را داد؟! اگر امام خمینی و نهضت و اراده عمومی مردم نبود، هیچکدام از اینها نبود»؛ این جملات را که بخشی از یکی از آخرین سخنرانیهای تاریخی اکبر هاشمیرفسنجانی است، سخت میتوان از یاد برد. نطقی تاریخی که اکبر هاشمیرفسنجانی، ۱۲ بهمنماه ۹۴، وقتی به عنوان سخنران اصلی مراسم گرامیداشت آغاز دهه فجر در فرودگاه مهرآباد حاضر شده بود، ایراد کرد و صراحتا از دلخوری شدید و نارضایتیاش از ردصلاحیت سیدحسن خمینی از سوی شورای نگهبان پرده برداشت؛ اعتراضی که اگرچه درست یک هفته پس از ردصلاحیت نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی شکل گرفت و مشخصا به موضوع ممانعت شورای نگهبان از کاندیداتوری سیدحسن خمینی برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری هفتم اسفندماه همان سال اشاره داشت، اما فراتر از آن، از این جهت حائزاهمیت بود که به «مساله صلاحیت» و در معنای عمومیتر این مساله میپرداخت.
مساله «صلاحیت سیاسی» و «صلاحیتسنجی»، آن هم بهشیوه «استصوابی» یا به تعبیر حقوقی، «احراز صلاحیت» البته پیش از آن از سوی بسیاری دیگر نیز از زوایای عامتر این بحث، به چالش کشیده شده بود و حتی بسیاری، پیش و پس از آن نطق اعتراضی هاشمیرفسنجانی، جایگاه و شأن قانونی «نظارت استصوابی» و نیز آسیبها و پیامدهای این روش خاص اعمال نظارت انتخاباتی از سوی شورای نگهبان را به پرسش و چالش کشیده بودند و کماکان میکشند؛ مواضعی که شاید از جهاتی حتی تند و تیزتر و انتقادیتر از زاویه دیدی بود که هاشمیرفسنجانی به این مساله داشت، اما مساله اساسا صراحت انتقاد و شدت اعتراض نبود. به بیان دیگر، آنچه به آن انتقاد هاشمیرفسنجانی نسبت به مساله «صلاحیت سیاسی»، وزن و عمق میداد و اعتباری متفاوت میبخشید، دقیقا همان «زاویه دیدی» بود که او از آن، به این بحث تکراری ورود کرد؛ زاویه دیدی که اساسا وقتی میتوانی از آن به مسائل سیاسی جمهوری اسلامی نگریست که هاشمیرفسنجانی باشی. ویژگی منحصربهفردی که طبیعتا هاشمیرفسنجانی از آن برخوردار بود و در نتیجه به عنوان چهرهای کمنظیر در تاریخ جمهوری اسلامی و سیاستمداری که به «استوانه انقلاب» شهره است، انتقادی را پیش کشید که اگرچه صریحترین موضع ممکن به مساله «صلاحیتسنجی استصوابی» نیست، اما احتمالا از اساسیترین انتقاداتی است که میتوان در این باره مطرح کرد و یکی از مشکلات بنیادین این شیوه «نظارت انتخاباتی» محسوب میشود.
پرسش هاشمیرفسنجانی به این اعتبار، اساسا نگاهی به وجاهت و مشروعیت قانونی «نظارت استصوابی» ندارد، بلکه جایگاه و اعتبار عاملان این نوع نظارت انتخاباتی و حتی فراتر از آن، شأن حقوقی نهادی را به چالش میکشد که عامل «صلاحیتسنجی» است؛ پرسشی که صرفنظر از اینکه عملکرد ۶ فقیه انتصابی و ۶ حقوقدان نیمهانتخابی شورای نگهبان در اعمال «نظارت استصوابی» واجد مشروعیت قانونی است یا نه، از آنان میپرسد که اساسا به پشتوانه کدام مشروعیت و وجاهت قانونی، برای خود چنین شأنی قائلند که به کمک «استصواب» تعیین کنند که ملت مجاز به رای دادن یا ندادن به چه کسی هستند و از رای دادن یا ندادن به چه کسی محرومند؛ پرسشی که قطعنظر از سالیانسال اختلافنظر حقوقی دانشگاهیان و سیاسیون بر سر وجاهت و مشروعیت آنچه شورای نگهبان به عنوان «نظارت استصوابی»، پشتوانه رفتار و عملکردش در امر نظارت بر انتخابات قرار داده و میدهد، اساسا شأن حقوقی و اعتبار قانونی این نهاد را به چالش میکشد و از شورای نگهبان میپرسد به چه حکمی از چنین صلاحیتی برخوردار است؛ پرسشی انتقادی که هاشمیرفسنجانی- مشخصا از حیث دخالتی که شورای نگهبان در بحث نظارت بر انتخابات دارد و نه دخالت مشروع این نهاد در بحث تطبیق مصوبات مجلس با شرع و قانون اساسی- وارد کرده است. جالب آنکه نخستین رییس مجلس شورای اسلامی، دومین رییس مجلس خبرگان رهبری، رییسجمهوری دوره هشتساله پس از جنگ تحمیلی و سیاستمدار کارکشتهای که در آن مقطع خاص زمانی در زمستان ۹۴، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده داشت، همانجا و در همان نطق انتقادی، به این پرسش بنیادی پاسخ داده است. او که نطقش را با آیه «و قل جاءالحق و زهقالباطل؛ ان الباطل کان زهوقا» شروع کرده، پس از ذکر «و بگو حق آمد و باطل نابود شد؛ آرى باطل همواره نابودشدنى است»، میگوید: «برای ما روشن است تا مردم هماهنگ به خیابانها نیامدند، نتوانستیم از شر رژیم بسیار خشن و آلوده پهلوی نجات پیدا کنیم.» مصداق انتقاد هاشمیرفسنجانی به شورای نگهبان در زمستان ۹۴، البته مشخصا ردصلاحیت سیدحسن خمینی یا به تعبیر او «هدیه بدی» است که شورای نگهبان در آستانه انتخابات مجلس خبرگان رهبری به «بیت امام» داده، اما آنچه محتوای این گفتار انتقادی است، ظاهرا همان اصل انکارناپذیر مردمسالاری است که مشروعیت هر نظام مردمپایهای را در «تحقق خواست ملت» میبیند و «حق انتخاب» را تنها از آن شهروندان میداند. چنانکه در آخرین جمله آن نطق هاشمیرفسنجانی نیز خطاب به شورای نگهبان آمده: «انشاءالله خداوند از تقصیرتان بگذرد و پشیمان شوید و عذرخواهی کنید؛ بگذارید مردم به آن کسی که میخواهند، رای بدهند!»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد