مردم دولت شدند برای ملت افغان!
محمد بلوچزهی، روزنامه نگار
یادم هست که در بحبوحه سیل حدود دو سال پیش بلوچستان وقتی مردم ضعف دولت سیزدهم را در مدیریت سیل و ناتوانی در خدماترسانی به سیلزدگان شاهد بودند بیدرنگ آستین بالا زده و با برپایی ایستگاههای جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی در اقصینقاط کشور خود دولت شدند و اقدام به تامین اقلام ضروری و حتی نیز احداث و بازسازی منازل آسیبدیده کردند.
یا اینکه در همین جنگ ۱۲روزه اخیر هنگامی که شهروندان تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور برای نجات جان خود خانه و کاشانهشان را ترک کردند و روانه مناطق امن دیگر شدند در آن زمان مردم بلوچ از کاسب گرفته تا هنرمند و کارگر و کارمند همه در شبکههای اجتماعی و پس از قطع اینترنت نیز با نصب پلاکاردنوشتهها بر سردر مغازه و کارگاه و منازل خود اعلام کردند که در خانههایشان به روی مردم تهران و سایر شهرهای جنگزده و آسیبدیده باز است.
در تازهترین رخدادها نیز درست پس از اعلام ضربالاجل خروج مهاجران افغان از کشور و ایجاد ازدحام و هرجومرج و نابسامانی در گذرگاهها و اردوگاههای مرزی و ضعف مدیریت دولت و مقامات استانی در پی این تصمیم سرانجام این مردم بودند که پس از مشاهده چنین وضعیت غمبار و نگرانکنندهای با برپایی ایستگاههای جمعآوری کمک مایحتاج ضروری مهاجران از جمله آب و غذای گرم و سایر اقلام ضروری را تامین کردند تا بلکه از وقوع هرگونه پیشآمد تلخ و حوادث ناگواری جلوگیری بهعمل آورند و برای کاهش آلام بشری اقدام کنند.
از زمان اعلام ضربالاجل خروج مهاجران افغان از کشور و مراجعه چشمگیر و گسترده اتباع همسایه به گذرگاهها و اردوگاهها مردم بلوچ با مشاهده سوءمدیریت و ناتوانی کارگزاران دولتی در این استان با چراغ راه قرار دادن تجارب گذشته، خود دولت شدند تا مهاجران افغان که سالیان متمادی مهمان ما بودند با خاطرهای بد خاک این وطن را ترک نکنند.
حال حتی اگر بپذیریم که خروج گسترده اتباع از کشور یک تصمیم مدیریتی و در پی نگرانیهای امنیتی بوده که چنین نیز تصور میشود اما باز نمیتوان قصورها متوجه دولت نشود چرا که پس از چنین تصمیماتی این وظیفه دولت است که با برنامهریزی و هماهنگیهای بینبخشی زمینه خروج آسان و بیکمترین هزینه اجتماعی و سیاسی را برای مهاجران همسایه فراهم کند تا در آینده از بروز هرگونه تنش دیپلماتیک جلوگیری شود و نیز از کدورت بین دو ملت دوست و همسایه که از گذشته رابطه تاریخی مستحکمی با یکدیگر داشتهاند.
با گذشت حدود یک هفته از این اقدام بحث بر سر نحوه خروج گسترده اتباع افغان از کشور و ضعف مدیریت مقامات استانی همچنان بالاست. حال شایستهتر آن بود که دولت قبل از هر اقدامی ابتدا راه را برای هرچه بهتر اجرایی کردن این تصمیم در استانها با توجیه کامل نمایندگان عالی خود هموار کند تا از هرگونه هرجومرج و تنش پیشگیری و از تبعات اتفاقات و حواشی آن نیز جلوگیری شود.
هیچ بعید نبود تداوم چنین وضعیتی حضور مسالمتآمیز سالیان متمادی افغانهای چه مجاز یا غیرمجاز در کنار مردم ایران را به خاطرهای تلخ و تأسفبار بدل کند و نیز میزبانی سالهای متمادی ما از همسایگانمان را فقط در همین چند روز تحتتاثیر خود قرار دهد.
تضمینی نیست که سایه چنین اتفاقاتی به همین سادگی بر سر مراودات و روابط بین دو ملت همسایه چه در کوتاهمدت و میانمدت یا که حتی در درازمدت سنگینی نکند و البته دور از انتظار نخواهد بود که اثرات سوء آن بر سر بزنگاهها خود را به گونهای دیگر نشان دهد.
نباید از نظر دور داشت پیش و پس از حکومت فعلی افغانستان از جمله در دوران ریاستجمهوری اشرف غنی اظهارنظر معروف وی «نفت مقابل آب» در جریان افتتاح بند کمالخان منجر به بالا گرفتن تنش میان نه دولتها بلکه بین مردم دو سوی مرز شد و تا مدتی بر حساسیتها و اختلافات بر سر حقابه هیرمند دامن زد یا نیز حوادث و تنشهای مرزی سالهای اخیر که خاستگاه آن هم به همین مسائل برمیگردد.
اما مردم سیستانوبلوچستان با درک شرایط پیشآمده پس از مشاهده ضعف مدیریت استانی در خروج افغانها از کشور مانع از هرگونه تنش و بدبینی و کدورت احتمالی لااقل در حین خروج مهاجران شدند و خاطرهای ماندگار از ملت ایران را برای مهمانان و همسایگان خود چنین رقم زدند و به ثبت رساندند.