مرثیهای برای یک سازمان
یکم- فریبرز کاظمی، فعال بازنشستگان تامین اجتماعی در گفتوگو با ایلنا ضمن انتقاد از عدم پرداخت معوقات برخی بازنشستگان این سازمان گفت: «در حالی که به نیمه دوم سال وارد شدهایم، معوقات مربوط به فروردینماه بازنشستگان سازمان تامیناجتماعی هنوز پرداخت نشده است. این در حالی است که با توجه به تورم موجود، ارزش واقعی این مطالبات در خوشبینانهترین حالت به نصف یا حتی یکسوم کاهش یافته است. باید پرسید سود ناشی از تاخیر در پرداخت این مبالغ به کجا میرود؟ چرا بازنشستگان همیشه ضرر میکنند؟»
دوم- سازمان تامیناجتماعی علاوه بر تخلف در پرداخت معوقات بازنشستگان به مدت شش ماه یک کار دیگر انجام داده که بدتر از دیرکرد در پرداختهاست. مگر این سازمان چه کرده است؟ این سازمان بازنشستگان را تکهتکه و آنها را به شکل طبقاتی دستهبندی کرده است.
سوم- به نظر میرسد عبارت بالا مفهوم نیست. چه اتفاقی افتاده است؟ سازمان تامیناجتماعی با تقسیم بازنشستگان به دریافتکنندگان بازنشستگی به زیر ۲۰میلیون تومان و بالای ۲۰میلیون تومان یک رفتار کمونیستی نشان داده و آنهایی را که بالای ۲۰میلیون تومان مستمری میگیرند بیشتر جریمه کرده است یعنی مستمری گروه دوم تا دیروز پرداخت نشده بود.
چهارم- حالا پرسش از این سازمان چیست؟ پرسش اصلی این است که منبع درآمد برای پرداخت مابهالتفاوت را اکنون چگونه پیدا کرده است؟ آیا نمیشد این منبع را همان ماه فروردین پیدا کرد؟ اگر نمیشد پس چگونه شد که برای ماههای بعد جور شد؟
پنجم- پرسش دیگر چیست؟ پرسش بعدی این است که رییس این سازمان چرا در این ماهها کوشش لازم و کافی برای توضیح دادن انجام نداد و بازنشستگان کارگری را حرص داد. این مدیران باید بدانند منابع این سازمان را کارگران و کارفرمایان میدهند و انتظار ندارند که با آنها در زمان بازنشستگی چنین رفتاری شود. مرثیهای برای این رفتار باید آماده شود.