مذاکرات امروز؛ گامی با پایان مبهم
بعد از وقفه یک هفتهای قرار است دور جدید مذاکرات ایران و ایالاتمتحده آمریکا از امروز در عمان از سر گرفته شود. حالا از روزی که دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی با چهره رضایتمندانه رم را ترک میکردند، چیزهایی تغییر کرده است. چند روز پس از پایان مذاکرات فهرستی از تحریمهای تکراری علیه ایران امضا و اعمال شد و این سوال را در ذهن بسیاری از ناظران و شهروندان پدید آورد که اگر رییسجمهور آمریکا در دنبال کردن شیوه دیپلماسی برای حصول نتیجه جدی است پس چرا و با چه هدفی این تحریمها را امضا کرده و دستور برقراری آن را داده است؟
برخی علاقه دارند که بر غیرقابل پیشبینی و احساسی بودن رفتار ترامپ تکیه و اینگونه رفتارها را در همین قالب توجیه کنند. این استدلال چندان غیرواقع بینانه هم نیست چراکه ترامپ در مقابل متحد راهبردی و منحصربهفرد خویش، اسرائیل، هم تقریبا همینگونه رفتار میکند و در بارزترین نمونه، اسرائیل را در مقابل حوثیها تنها گذاشت و در حالی با دولت صنعا پیمان آتشبس امضا کرد که انصارالله تعهدی برای پایان دادن به انجام حملات علیه اسرائیل نداده است و علاوهبر آن واشنگتن قصد خود را برای امضای توافق آتشبس حتی با تلآویو در میان هم نگذاشته بود. در عین حال اعمال تعرفههای اقتصادی علیه اسرائیل از دیگر رفتارهای غیرقابل پیشبینی و دور از ذهن ترامپ در ماههای اخیر بوده است اما در فاصله بین دو نشست ایرانیها و آمریکاییها، چیزهای دیگری نیز تغییر کرد و اگرچه برکناری مشاور امنیت ملی ترامپ خبری امیدوارکننده برای تداوم حیات مذاکرات ارزیابی شد اما در همین روزها، بنیامین نتانیاهو و همکارانش تلاشهای خود را برای ناکام گذاشتن مذاکرات تشدید کردند. اسرائیلیها در این هفتههای اخیر بارها به حملات خود به تاسیسات هستهای عراق و سوریه اشاره کرده و گفتهاند همانطور که این دو حمله بدون آگاهی و اطلاع دادن به متحد تلآویو- واشنگتن صورت گرفت حمله بعدی که میتواند مقصد و هدفش ایران باشد، ممکن است بدون آگاهی و اطلاع واشنگتن صورت بگیرد.
البته اسرائیلیها ترجیح میدهند به جای بمباران تاسیسات، مذاکرات را بمباران کنند. بمب بزرگی که اسرائیلیها در قلب مذاکرات کار گذاشته و منتظر منفجر شدن آن هستند، برچیده شدن تاسیسات غنیسازی ایران است. اسرائیل از ابتدا نیز برچیده شدن تمام تاسیسات و فعالیتهای هستهای ایران را هدف گرفته بود و اکنون این برچیده شدن کلیه تاسیسات و فعالیتها را به برچیده شدن همه فعالیتهای غنیسازی کاهش داده و در گام اول تمام توان خود و نیز تمام توان همدستانش در کابینه ترامپ را به کار گرفته تا تجهیزات و تاسیسات غنیسازی ایران را نابود کند. تلآویو به خوبی میداند اگرچه ایران با کاهش سطح و غلظت غنیسازی بهطور عمومی همراهی میکند اما هیچگاه بر سر حق و قابلیت غنیسازی خود مذاکره نکرده و هیچگاه از این حق صرفنظر نمیکند. در واقع تلآویو امیدوار است با اصرار بر نابودسازی توان و تجهیزات غنیسازی ایران، مذاکرات را به بنبست و نابودی بکشاند و زمینه برخورد نظامی ایالاتمتحده با ایران را فراهم کند.
نکته نگرانکننده آن است که پس از جناح تندروی کابینه آمریکا و اظهارات افرادی مانند مارکو روبیو علیه غنیسازی در ایران، حالا افرادی از جناج معتدل و مذاکرهکننده مانند جی دی ونس و استیو ویتکاف نیز به بیان ادعاها و اظهاراتی علیه حق غنیسازی ایران پرداختهاند. در همین حال ترامپ هم که با هوشیاری فقط بر ضرورت عدم ساخت سلاح هستهای از جانب کشورمان تاکید و در مورد غنیسازی و تاسیسات آن در ایران سکوت میکرد، در چند نمونه در روزهای اخیر به برچیده شدن تاسیسات غنیسازی ایران اشاره کرده که ممکن است چرخش مواضع وی را نشان دهد.
البته آمریکاییها به خوبی میدانند که تهران بر سر حق غنیسازی خویش هیچگاه معامله نمیکند و بههمین دلیل اگر قرار است این مذاکرات به سرانجام برسد و توافقی در پایان آن امضا شود، حتما باید امتیازهایی به کشورمان داده شود.
اکنون بزرگترین امیدواری در این میان آن است که واشنگتن گزینه حصول نتیجه از مسیر مذاکره را ترجیح میدهد و نمیخواهد به نزاع و جنگ متوسل شود بهویژه آنکه در هفتههای اخیر نظامیان و راهبردنویسان جنگطلب در کاخ سفید و سنتکام مشاهده کردهاند تمام عملیاتی که علیه گروه کوچک انصارالله در یمن انجام دادهاند نه فقط به نابودی ایشان ختم نشده بلکه حتی توان نظامی این شبهنظامیان را هم نابود نکرده است و اکنون نیز این گروه میتواند علیه آمریکاییها و اسرائیلیها حمله نظامی انجام دهد و منافع آنها را تهدید کند.
از این ناکامی میتوان چنین نتیجه گرفت که حمله نظامی آمریکا و متحدانش به ایران نیز نتیجه مطلوب و قطعی را به دنبال نخواهد داشت و فقط باعث پیچیدهتر شدن اوضاع و افزایش تخاصم خواهد شد. این نکته بسیار مهمی است که باعث میشود امیدهایی برای پایان مثبت مذاکرات امروز وجود داشته باشد.