مدیریت پرتفوی؛ فرآیند تصمیمگیری برای تخصیص سرمایه

جهانصنعت- مدیریت پرتفوی به مجموعهای از فرآیندهایی اطلاق میشود که در آن سرمایهگذار تصمیم میگیرد چگونه داراییهای خود را میان انواع مختلف سرمایهگذاریها مانند سهام، اوراق قرضه و سایر ابزارهای مالی تخصیص دهد. هدف اصلی این فرآیند، ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده است. در حقیقت یک مدیر پرتفوی باید توانایی این را داشته باشد که با تحلیل دقیق، ریسکهای سرمایهگذاری را کاهش دهد و در عین حال حداکثر بازدهی را برای سرمایهگذار فراهم کند.
در مدیریت پرتفوی، دو رویکرد اصلی وجود دارد؛ مدیریت فعال و مدیریت غیرفعال. در مدیریت غیرفعال، سرمایهگذار سعی میکند که با خرید داراییها بهگونهای که عملکرد مشابه بازار داشته باشد، به بازدهی مطلوب دست یابد. این روش بیشتر براساس شاخصهای بازار مانند شاخص بورس استفاده میشود و معمولا نیاز به تحلیل و پیشبینیهای پیچیده ندارد. به عبارت دیگر، در این رویکرد، سرمایهگذار خود را از انجام معاملات و انتخابهای خاص رها میکند و تنها به دنبال بازدهی مطابق با عملکرد بازار است. در مقابل، مدیریت فعال شامل تحلیل دقیق بازار و تلاش برای کسب بازدهی بیشتر از بازار است. در این روش، مدیر پرتفوی به طور مداوم به بررسی فرصتهای سرمایهگذاری میپردازد و سعی میکند با انتخاب داراییهایی که به نظر میرسد عملکرد بهتری خواهند داشت، بازدهی را از میانگین بازار بالاتر ببرد. این نوع مدیریت مستلزم دانش و تحلیلهای عمیق است و به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که از نوسانات بازار بهرهبرداری کنند. یکی از اصول اساسی در مدیریت پرتفوی تنوع بخشی است. تنوع به معنی تقسیم سرمایه بین انواع مختلف داراییها به منظور کاهش ریسک است. هنگامی که سرمایهگذار داراییهای خود را در دستههای مختلف مانند سهام، اوراق قرضه و املاک و مستغلات پخش میکند، ریسک نوسانات شدید قیمت در یک دارایی خاص کاهش مییابد. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام یک شرکت افت کند، احتمالا سایر داراییها مانند اوراق قرضه یا سهام شرکتهای دیگر با نوسانات کمتری مواجه خواهند شد و این میتواند زیانهای ناشی از کاهش ارزش یک دارایی خاص را جبران کند.
یکی دیگر از مفاهیم کلیدی در مدیریت پرتفوی، تخصیص دارایی است. تخصیص دارایی به معنی تعیین درصد سرمایهای است که به هر نوع دارایی اختصاص مییابد. این تصمیمگیریها بستگی به میزان ریسکپذیری سرمایهگذار، اهداف مالی و افق زمانی سرمایهگذاری دارد. به طور کلی افرادی که ریسکپذیری بالاتری دارند، تمایل بیشتری به تخصیص بخش اعظم سرمایهشان به سهام و داراییهای با نوسانات بالاتر دارند، در حالی که افرادی که به دنبال سرمایهگذاری با ریسک کمتر هستند، بیشتر از اوراق قرضه و دیگر داراییهای امنتر استفاده میکنند.