10 - 07 - 2021
مدیریت توزیع درآمد با تاکید بر مالیات محلی
مژگان رفعتمیلانی- اصلاحات و بهبود نظام مالیاتی میتواند در کنار ایجاد درآمدهای بالاتر مالیاتی، ساختار مالیاتی و به تبع آن ساختار اقتصاد را اصلاح کند. امروزه شناسایی مالیاتهای محلی به عنوان پایه مالیاتی موجه و پایدار به علت کارایی و مزیتهای آن بیشتر مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار گرفته و مشابه مالیاتهای ملی میتواند بر نحوه توزیع درآمد اثرگذار باشد. برای این منظور در این گزارش پژوهشی اثر مالیات محلی بر توزیع درآمد در ۱۲ کشور منتخب OECD طی سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ بررسی شده که در آن از ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری استفاده شده است. نتایج نشان میدهد با افزایش مالیات بر درآمد محلی و مالیات بر دارایی محلی و سایر مالیاتهای محلی (کمکهای اجتماعی و امنیتی و…)، ضریب جینی کاهش مییابد در نتیجه نابرابری درآمد کمتر میشود. همچنین با افزایش مالیات بر فروش محلی، ضریب جینی افزایش مییابد و نابرابری درآمد بیشتر میشود.
هر کشوری به منظور بهبود در ساختار اقتصادی باثبات، نیازمند درآمدهای پایدار و دائمی است تا بتواند موفقیت دولت را در برنامهریزی و سیاستگذاریهای بلندمدت افزایش دهد. از جمله این درآمدهای پایدار، مالیاتها هستند که به عنوان یکی از منابع اصلی درآمدی دولتها و راهی برای بهبود سطح زندگی مردم در اکثر کشورهای جهان بوده و از جایگاه ویژهای در اقتصاد برخوردار است و در تخصیص منابع و توزیع درآمد نیز اثرات عمدهای را به همراه دارد. پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورها، اصلاح ساختار مالیاتی را به منظور رفع نارساییهای مالیاتی سنتی، ایجاد منبع درآمد برای پاسخگویی به هزینههای روزافزون دولت و رفع موانع تولید و عرضه در دستور کار خود قرار دادند که در این میان گستردهتر کردن پایههای مالیاتی، کاهش تعداد نرخها و هماهنگی نظام مالیاتی با توانایی اجرای مالیاتی راهکارهای اصلی است.
در این راستا، معرفی مالیات محلی به علت کارایی و مزیتهای آن، کانون توجه کشورها قرار گرفته و وسیلهای برای مشخص کردن سطح خدمات و کالاهای عمومی و پرداختکنندگان هزینه تولید آنها، ابزاری در زمینه تخصیص بهینه منابع در بین استانها، محسوب میشود. بسیاری از اقتصاددانها قضاوت خود در باب منصفانه بودن نظام مالیاتی را عمدتا بر پایه چگونگی توزیع فشار مالیاتی در میان گروههای درآمدی مختلف قرار میدهند. برقراری مالیاتهای محلی، مشابه مالیاتهای ملی، مسایل توزیع درآمد را دربر دارند زیرا مثلا ممکن است تلاش دولتهای محلی برای کاهش اختلافات درآمدی تبعیضآمیز باشد و آنها نیز موظفند که در نیل به عدالت اجتماعی و فراهم کردن اسباب توزیع درآمد، در جهت کسب حداکثر رفاه اجتماعی تلاش کنند.
در هر نظام اقتصادی، از یک سو گسترش و تنوع فعالیتهای اقتصادی و از سوی دیگر نقش رو به افزایشدولتها در جهت ایجاد و گسترش خدمات عمومی و تلاش در جهت تحقق رشد اقتصادی و توزیع عادلانه درآمد، پرداخت و دریافت مالیات را به مساله مهم و تاثیرگذار تبدیل کرده است. امروزه تمامی دولتها به پیامدهای نامطلوب افزایش نابرابری در ابعاد اقتصادی- اجتماعی پی بردهاند و همواره در نیل به عدالت اجتماعی و فراهم کردن اسباب توزیع درآمد، در جهت کسب حداکثر رفاه اجتماعی تلاش میکنند. در این راستا، مالیات یکی از ابزارهای سیاستی موثر در برقراری تعدیل نابرابری درآمد است. در کشورهای در حال توسعه از اواخر دهه ۱۹۷۰، اصلاحات مالیاتی جهت بهبود نظام مالیاتی، با هدف گستردهتر کردن پایههای مالیاتی، کاهش تعداد نرخها، مورد توجه قرار گرفته است که از جمله این اصلاحات، میتوان به معرفی و گسترش مالیاتهای محلی به علت کارایی و مزیتهای آن اشاره کرد که میتواند مشابه مالیات ملی بر توزیع درآمد تاثیر بگذارد.
درگذشته، صورت اولیه مشارکت مردم در تامین هزینههای موردنیاز حکومتهای محلی و کوچک در چارچوب مالیاتها و عوارض محلی بوده است. بر این اساس شکلهایی از مالیاتهای محلی از جمله اولین رویکردهای نظام مالیاتی در جهان بوده است. به مرور زمان با شکلگیری نظام حکومتی متمرکز و به دنبال آن نظام مالیات متمرکز، اهمیت مالیاتهای محلی نیز کاهش یافت اما از آنجا که بعضی از حکومتها شکل فدراتیو دارند، الزاما دولتهای محلی برای اداره امور خود، نیازمند مالیاتهای محلی هستند. درواقع نیاز به درآمد جهت انجام وظایف دولت محلی، ضرورت برقراری مالیاتهای محلی را بیش از پیش مطرح کرد. لذا پس از جنگ جهانی دوم، رویکرد مالیاتهای محلی یکی از اصلاحات مالیاتی در مجموع نظام مالیاتی کشورهای توسعه یافته جهان شناخته شد.
مالیات محلی و نقش آن
مالیات محلی، مالیاتی است که مقامات محلی نرخ یا پایه آن را مشخص میکنند و درآمدهاى حاصل از آن را نیز برای مقاصد خاص خود نگه میدارند. نقش مالیات محلی را میتوان در تامین اعتبار خدماتی که مزایای جمعی آنها توسط ساکنان محلی بهرهبرداری میشود و شفافتر شدن نحوه هزینه این نوع مالیات، افزایش پرداخت داوطلبانه مالیات و در انگیزه فرار مالیاتی کمتر، درک نیازها و پاسخگویی به ترجیحات محلی، افزایش کارایی به جهت افزایش پاسخگویی و ایجاد رقابت میان قلمروهای قدرت خلاصه کرد. این نوع مالیات ابزاری جهت سیاستهای توسعهای منطقهای و برنامههای آمایش سرزمین است زیرا پایهها و نرخهای مالیات محلی بهواسطه موقعیت جغرافیایی و ظرفیتها و پتانسیلهای اقتصادی و مقتضیات حاکم بر منطقه متفاوت تعیین میشوند، لذا شناخت موقعیت جغرافیایی و شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منطقه جهت برقراری و حصول نتایج مطلوب مالیات محلی امری ضروری و مهم است.
اصول مالیاتستانی محلی
اصول مالیات ملی مانند اصل عدالت، کارایی، صرفهجویی، کفایت، ثبات درآمد، درباره مالیاتهای محلی نیز صدق میکند، اما میتوان اصولی را بیان کرد که تنها درباره مالیاتهای محلی کاربرد دارند. مالیاتهای محلی نباید بر پایههای مالیاتی که به شدت متحرک هستند، وضع شود زیرا در آن صورت، مساله مهاجرت پایه مالیاتی مطرح خواهد شد. این مالیات باید در طول زمان همزمان با افزایش مخارج، افزایش یابد و نسبتا ثابت و قابل پیشبینی باشد. همچنین به گونهای نباشد که به غیر ساکنان تسری یابد. منافع حاصل از مالیات محلی میبایست نصیب ساکنان قلمرو جغرافیایی این دولتها شود. پایه مالیات محلی باید مشهود باشد تا زمینه پاسخگویی را فراهم کند و وصول آن باید آسان باشد. برقراری مالیاتهای محلی، مشابه مالیاتهای ملی از دو اصل فایده و توانایی پرداخت تبعیت میکنند که این دو اصل مسایل توزیع درآمد را دربر دارند. کسانی که براساس توانایی پرداخت و یا درآمد و ثروت خود مالیات میپردازند تمایل به جابهجایی و مهاجرت به استانها و محلههای دیگر دارند که یا سهم مالیات براساس اصل توانایی پرداخت کمتر است یا بهرهمندی از مالیاتهای پرداختی آنها (اصل فایده) بیشتر است. از طرفی هر کجا که تمرکز بیشتر در تعیین پایههای مالیاتی بر اصل فایده باشد، مقوله عدالت اجتماعی وزن کمتری دارد. اگر ساختار یک سیستم مالیات محلی صرفا براساس اصل فایده قرار گرفته باشد، باید خانوارهای کمدرآمد و فقیر از محلهها و شهرهای شامل ساکنین ثروتمند خارج شوند، چون نمیتوانند در تامین هزینه بالای کالاها و خدمات عمومی فراوان در این مناطق شرکت کنند. در نتیجه خانوارهای فقیر در یک شهر یا استان تمرکز کرده و بدون بهره از ارائه کالاها و خدمات عمومی بهوسیله دولت خواهند شد.
پایههای مالیات محلی
کلیه پایههای مالیات ملی میتوانند کاندیدی برای پایه مالیات محلی باشند که کشورهای مختلف با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد خود، نسبت به اعمال آن مبادرت میورزند.
مالیات بر دارایی (املاک) محلی: پایه مالیات باید عمدتا روی کالاها و خدمات غیرقابل انتقال قرار گیرد تا بهوسیله اهالی ایالت پرداخت شده، قابل صادر کردن به مناطق دیگر نباشد و به سادگی قابلیت مدیریت داشته باشد. مالیاتهای محلی بر املاک از آن جمله است. املاک تحرک نداشته و اختلال این پایه مالیاتی در اقتصاد محدود است. اجرای این مالیات نسبتا ساده بوده و همچنین متکی بر اصل فایده است. مدیریت آن از طریق دولتهای محلی کاراتر بوده و برای تامین اعتبار بهویژه در مورد خدماتی که منافع جمعی آن در سطح محلی اتفاق میافتد، موثر است. به دلیل غیرمنقول بودن داراییهای ثابت، فرار مالیاتی در این پایه مالیاتی عملا غیرممکن است و از این رو، پایه مالیاتی با پتانسیل بالا جهت تامین درآمد دولتها محسوب میشود.
مالیات بر درآمد (اشخاص) محلی: این مالیات از جمله پایههای مالیاتی است که عمدتا متاثر از اصل توانایی پرداخت بوده و در سطح محله برقرار میشود و حداقل آثار در تخصیص منابع را داشته و عمدهترین پایه مالیات جهت دستیابی به توزیع مناسب درآمد شناخته میشود و یک ابزار مهم کنترل فساد، قاچاق و یا هرنوع درآمد غیرقانونی محسوب میشود. مزایای این پایه مالیاتی عامل معرفی این مالیات، نهتنها در نظام مالیات ملی است، بلکه تبدیل این پایه مالیات به یکی از مهمترین سیستم در نظام مالیاتهای محلی شده است. وضع مالیات بر درآمد محلی دارای توجیهاتی است: اول آنکه تصاعدی تراز مالیات بر دارایی است که این امر اثر توزیعی مثبتی بر پرداختکنندگان مالیات دارد. دوما شبکه گستردهتری برای دولتهای محلی به منظور کسب درآمد از ساکنان، بازدیدکنندگان، مسافرین فراهم میکند. سوما نسبت به مالیات بر دارایی کشش بالاتری دارد. بنابراین امکان افزایش هزینه خدمات محلی را برای دولتهای محلی ایجاد میکند. همچنین در بعضی کشورها به لحاظ اداری، برای دولتهای محلی وضع مالیات بر درآمد از راهاندازی سیستم مالیات بر دارایی آسانتر است.
مالیات بر فروش محلی: پایه مالیات بر فروش محلی که غالبا با عنوان کالاها و خدمات محلی است. منابع لازم برای کالاها و خدمات ارائه شده بهوسیله حکومت محلی براساس اصل فایده را تامین میکنند. این مالیاتها، منبع درآمدی کششی هستند و این امکان را برای دولتهای محلی فراهم میکنند که از رونق اقتصادی منتفع شوند. همچنین انعطافپذیری بیشتری را در کل ساختار مالیاتهای محلی ایجاد میکنند. لذا به دولتهای محلی این اجازه را میدهند که مالیاتی را انتخاب کنند که متناسب با شرایط محل باشد.
سایر پایههای مالیات محلی: میتوان از پایههای مالیات محلی دیگری مانند مالیات بر فعالیت تجاری محلی یا مالیات بر کمکهای اجتماعی به عنوان یک منبع درآمد دولت محلی یا مالیاتهای انتخابی مصرف یاد کرد. پایههای دیگر مالیاتی در سطح مالیاتهای محلی پیشنهاد میشوند، هرچند که شرایط کامل مالیاتهای محلی را فراهم نمیکنند، این پایهها شامل بعضی از انواع مالیات بر مصرف است که میتواند صورتی از مالیات عمومی بر مصرف را داشته باشد و شامل مالیات بر اقامت در هتلها و مسافرخانهها، مالیات بر بنزین و مالیات بر ثبت محلی اتومبیل است.
مالیات محلی در ایران
مالیات در ایران مانند سایر کشورهای در حال توسعه نتوانسته نقش چندانی را در اقتصاد ایفا کند و از آنجا که درآمدهای حاصل از صادرات نفت خارج از کنترل دولت است و خطمشی توسعه در کشور ما نیز در سالهای اخیر بهدلیل گسترش تحریمهای اقتصادی، کاهش شدید قیمت نفت و کسری بودجه حاصل از آن در پی تمرکززدایی از نظام وابسته به درآمدهای نفتی و گرایش به سمت نظامِ مبتنی بر درآمدهای مالیاتی است، لذا کاهش وابستگی هزینههای عمومی به منبع نفت و انجام اصلاحات لازم برای افزایش منابع درآمدی مالیاتی دولت با معرفی پایههای مالیاتی جدید را میتوان یکی از اولویتهای مهم و ضروری در نیل به اهداف نظام اقتصادی کشور تلقی کرد. به عبارت دیگر، با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، معافیتهای گسترده مالیاتی و محدود بودن تعداد پایههای مالیاتی، موجب ناکارآمدی سیاستهای مالی، فقر و توزیع ناعادلانه درآمدها در کشور شده است. لذا لزوم جایگزینی درآمدهای مالیاتی به جای درآمدهای نفتی شناخت انواع منابع مالیاتی و گسترش پایههای جدید مالیاتی، ضرورتی انکارناپذیر است. در این میان میتوان مالیات محلی را به دلیل مزیتهای آن معرفی کرد.
تجربه ایران در اجرای مالیاتهای استانی نشان میدهد که آنچه در حال حاضر تحت درآمدها و مالیاتهای استانی در حال اجراست کاملا مستقل از نظریههای اقتصادی مالیات محلی و برنامه آمایش سرزمین قرار دارد. در واقع هیچ گونه پایه و نرخهای متفاوت مالیات محلی در اقتصاد ایران مطرح نیست. آنچه که صورت میگیرد، صرفا به شکل اجرایی جمعآوری مالیات، مربوط شده و تخصیص درآمدهای مالیاتی در سطح استانها نیز بر اساس یک تقسیمبندی صوری، بدون توجه به مباحث نظریههای اقتصادی انجام میپذیرد. طراحی یک سیستم مالیات محلی در اقتصاد ایران از دو مقوله مهم نظری و اجرایی متاثر است. بحث مالیاتهای بهینه محلی در اقتصاد ایران در چارچوب یک نظام بهینه مالیاتی، نیازمند یک مجموعه اصلاحات اولیه در نظام مالیاتهای ملی است که فضای لازم برای طراحی سیستم مالیاتهای محلی را میتواند فراهم کند.
در حال حاضر به علت نبود پایه مالیات بر مجموع درآمد، در نظام مالیات ایران، بهطور اخص طراحی سیستم مالیاتهای محلی با محدودیتهایی مواجه خواهد بود. نبود برنامه آمایش سرزمین، بهطور کلی انجام این مهم را دچار اشکال بسیار اساسی میکند. بهرهگیری از سه پایه اصلی مالیات، مالیات بر درآمد، مالیات بر هزینه، مالیات بر ثروت، در طراحی سیستم مالیات محلی یا استانی، دچار نقصان است. مالیات بر هزینه از جمله پایه مالیاتی است که در این شرایط میتوان از آن بیشترین بهره را به دست آورد. این نوع مالیات، مالیاتهایی هستند که پرداخت کننده آن مشخص نیست و تحقق آن بستگی به یک قسمت از فعالیتهای اقتصادی و عملیات افراد داشته و قابلیت انتقال آن بسیار زیاد است.
از انواع مالیات بر پایه هزینه میتوان به مالیات بر فرآوردههای نفتی، مالیات تولید الکل طبی و صنعتی، مالیات نوشابههای غیرالکلی، مالیات فروش سیگار، مالیات اتومبیل، مالیات فروش خاویار، مالیات ضبطصوت و تصویر اشاره کرد.
در زمینه پایههای مالیات بر هزینه باید از امکانات موجود مالیاتهای محیطزیستی بهره حداکثر را کسب کرد. با توجه به ارتباط کلی بین تمرکز جمعیت و صنایع و هزینههای محیطزیستی از یک سو و گستردگی جغرافیایی سرزمین ایران و محدودیت بعضی از منابع در مقابل وفور بعضی، میتوان یک ساختار مناسب برای مالیاتهای بر هزینه یا بازار را فراهم کرد. همچنین اجرای کامل قانون مالیات بر ارزشافزوده به عنوان یکی از محورهای اصلی اصلاح نظام مالیاتی مدنظر سیاستگذاران و فعالان اقتصادی است. این سیستم علاوه بر گسترش پایه مالیاتی و نهایتا تثبیت درآمدهای مالیاتی بالا، بهواسطه داشتن نرخهای پایین، بار تورمی را از بخشهای تولیدی اقتصاد به بخش مصرف انتقال میدهد.
توزیع درآمد
توزیع درآمد در اقتصاد چگونگی تقسیم درآمد ملی بین گروهها و طبقات اجتماعی در نتیجه عملکرد نظام اقتصادی را بیان میکند. دولت میتواند به نحوی توزیع درآمدها را تنظیم کند که باعث افزایش درآمد فقرا و تعدیل درآمد ثروتمندان شود، یعنی فاصله طبقاتی درآمد بین گروههای مختلف جامعه کاهش یابد. از شاخصهای مهم اندازهگیری نابرابری توزیع درآمد ضریب جینی میباشد که در سال ۱۹۲۱م، از سوی آماردان ایتالیایی «کورادو جینی» معرفی شده است. این ضریب وابستگی نزدیکی به مفهوم منحنی لورنز دارد و عددی است بین صفر و یک و برابر است با سطح محصور بین منحنی لورنز و خط توزیع کاملا برابر. درحالی که منابع و ثروتهای جامعه به صورت عادلانه بین افراد توزیع شده باشد، منحنی لورنز به خط توزیع برابر میچسبد و ضریب جینی برابر صفر میشود. برعکس در حالت توزیع نابرابر ثروت در یک جامعه یعنی انحصار مطلق (همه ثروت جامعه دست یک نفر باشد درحالی که سایر افراد ثروتی معادل صفر دارند) ضریب جینی مساوی یک خواهد بود. ضریب جینی ویژگیهای سهولت برآورد، وضوح محتوی و مفهوم، محدودبودن دامنه تغییرات، عدمحساسیت نسبت به تغییر متناسب کلیه درآمدها را تامین میکند و از متداولترین شاخصهای نابرابری درآمد است و بیان میکند که نسبت به حالت برابری کامل در توزیع درآمد، چند درصد از درآمد محرومان جامعه گرفته و به ثروتمندان داده شده است. قابل توجه است که معیار مورد استفاده در این گزارش به منظور مطالعه تاثیر سیاستهای مالیات محلی برتوزیع درآمد در کشورهای منتخب،OECD ضریب جینی است.
مالیات محلی و توزیع درآمد
پایههای مالیات محلی میتواند بر نحوه توزیع درآمد که یکی از دغدغههای حکومت ملی تاثیر گذار باشد. لذا میتوان انتظار داشت که اعمال مالیات بر درآمد محلی به عنوان مالیات مستقیم (شامل مالیات بر درآمد اشخاص) بتواند در جهت هدف توزیع مجدد درآمد بهکار گرفته شود چون با اصل توانایی پرداخت مطابقت دارد. نکته بسیار مهم در مورد پایه مالیات بر درآمد اشخاص استفاده از این سیستم مالیاتی در جهت اجرای سیاستهای حمایتی و یارانه است که ممکن است تلاش دولتهای محلی برای کاهش اختلافات درآمدی را تبعیضآمیز کند. با وجود حضور مزایای کلی این پایه مالیاتی در هر دو نظام مالیات ملی و محلی، ولی بعضی از تفاوتها در برقراری مالیات بر درآمد اشخاص در سطح ملی و محلی وجود دارد. این مهم که نرخهای بالای مالیات بر درآمد اشخاص موجب جابهجایی و یا مهاجرت افراد ثروتمندتر به محلههای با نرخ مالیات کمتر میشود، ضرورت دقت در برقراری مالیات بر درآمد اشخاص در سطح محلهها را موجب میشود.
در اعمال مالیات بر فروش محلی میتوان انتظار داشت که با پدیده انتقال بار مالیاتی روبهرو باشیم بالاخص در شرایطی که مالیات فوق بر کالاها و خدمات ضروری که عمدتا دارای کشش قیمتی تقاضای پایینی هستند وضع شود. در این شرایط پرداختکنندگان عمده مالیات قشر کم درآمد هستند چرا که سهم کالاهای ضروری در بودجه خانوارهای کمدرآمد در مقایسه با خانوارهای با درآمد بالا بیشتر است لذا بار این مالیات بیشتر بر دوش افراد کمدرآمد است و انتظار میرود که شرایط توزیعی نابرابرتر شود.
از بُعد برقراری عدالت مالیاتی، مالیات بر دارایی محلی اهمیت ویژهای دارد، زیرا بخش عمده بار مالیاتی آن به دوش افراد طبقه متوسط و بالاست. از آنجا که در مناطقی که ارزش دارایی بالاتر است، سطح امکانات اجتماعی نیز بالاتر است، بنابراین بالاتر بودن مالیات بر دارایی محلی به دلیل استفاده بیشتر از امکانات، عادلانه و منطقی به نظر میرسد و از آنجا که اشخاص پرداخت کننده نمیتوانند آن را به دیگری منتقل سازند، مانع از تمرکز ثروت در دست عدهای خاص خواهد بود. به این جهت فاصلههای طبقاتی را ترمیم و یا تعدیل میکند.
دادهپردازی
در این گزارش با استفاده از دادههای ۱۲ کشور منتخب OECD (اتریش، دانمارک، فنلاند، لوگزامبورک، هلند، نروژ، لهستان، پرتغال، اسپانیا، سوئد، ترکیه و انگلیس) در بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ به بررسی اثر متغیرهای مالیات بر درآمد (اشخاص) محلی، مالیات بر دارایی(املاک) محلی، مالیات بر فروش محلی، سایر مالیاتهای محلی (سهم تامین اجتماعی و فعالیت تجاری و…) بر ضریب جینی (شاخص نابرابری توزیع درآمد) پرداخته میشود. برای استخراج دادههای ضریب جینی از بانک اطلاعات آماری شاخصهای توسعه جهانی WDIاستفاده شده است. همچنین دادههای مالیات بر درآمد محلی، مالیات بر دارایی محلی، مالیات بر فروش محلی، سایر مالیاتهای محلی از پایگاه آماری کشورهای عضو همکاری توسعه و اقتصادی (OECD) استخراج شده است.
نتایج نشان میدهد اثرمالیات بر درآمد محلی بر ضریب جینی منفی و معنادار است؛ به عبارتی این متغیر با ضریب جینی رابطه معکوس دارد، هرچه این متغیر افزایش یابد، ضریب جینی کاهش مییابد. در واقع با ۱ واحد افزایش در مالیات بر درآمد محلی، نابرابری درآمد به میزان ۰۰۰۹/۰ واحد کاهش مییابد. این پایه مالیات محلی عمدهترین پایه مالیات جهت دستیابی به توزیع مناسب درآمد شناخته میشود. اما چون نرخهای بالای مالیات بر درآمد اشخاص موجب جابهجایی و یا مهاجرت افراد ثروتمندتر به محلههای با نرخ مالیات کمتر میشود، لازم است در برقراری مالیات بر درآمد اشخاص در سطح محلهها دقت کافی بهکار گرفته شود.
رابطه مالیات بر دارایی محلی بر ضریب جینی، نشان میدهد که این متغیر با ضریب جینی رابطه معکوس دارد. در واقع با ۱ واحد افزایش در مالیات بر دارایی محلی، نابرابری درآمد به میزان ۰۰۵/۰ واحد کاهش مییابد.
اثر مالیات بر فروش محلی بر ضریب جینی مثبت و معنادار است به عبارت دیگر بررسی رابطه مالیات بر فروش محلی بر ضریب جینی نیز نشان میدهد که این متغیر با ضریب جینی رابطه مستقیم دارد، هر چه این متغیر افزایش یابد، ضریب جینی افزایش مییابد و نابرابری درآمد بیشتر میشود. به عبارتی با ۱ واحد افزایش در مالیات محلی بر فروش، نابرابری درآمد، به میزان ۰۰۷/۰ واحد افزایش مییابد. بررسی رابطه سایر مالیات محلی بر ضریب جینی ، نشان میدهد که این متغیر با ضریب جینی رابطه معکوس دارد، به عبارتی هرچه این متغیر افزایش یابد، ضریب جینی کاهش مییابد و نابرابری درآمد کمترمیشود. با ۱ واحد افزایش در سایر مالیات محلی، نابرابری درآمد به میزان ۰۱۱/۰ واحد کاهش مییابد.
چهار نتیجهگیری اساسی
به طور کلی در صورت اجرایی شدن مالیاتهای محلی میتوان نتایج زیر را در اقتصاد ایران بیان کرد:
– نبود پایه مالیات بر مجموع درآمد در نظام مالیاتی ایران اجرای یک سیاست کارآمد مالیاتی بر درآمد محلی را ناممکن میسازد. پایه مالیات بر مجموع درآمد امکان طبقهبندی مالیاتدهندگان را براساس درآمد و توانایی پرداخت ممکن میسازد، یعنی نرخهای مجزای مالیات استانی میتوانست استانهای ثروتمند را نسبت به استانهای دیگر و بالاخره استانهای فقیر مشمول مالیاتهای با نرخ متفاوت استانی نسبت به نرخ یکسان محلی کند. به هر حال تا زمانی که سیستم مالیات بر مجموع درآمد به نظام مالیاتی ایران معرفی نشود استفاده از این پایه مالیاتی محلی عملی نخواهد بود.
– در ادبیات مالیاتهای محلی، یکی از عمدهترین مالیاتهای محلی مالیات بر دارایی غیرقابل انتقال است. در مورد پایه مالیات بر زمین در سطح استانها باید به برنامه آمایش سرزمین توجه خاصی شود اما در ایران برنامه مشخص و منسجمی در مورد آمایش سرزمین وجود ندارد. اجرای سیاستهای کنترلی جمعیتی نیز در شهرها به ویژه در شهرهای بزرگ با اعمال مالیات محلی و بالاخص پایه مالیات برنقل و انتقال زمین و مسکن امکانپذیر است.
– بهطور کلی مالیاتهای بر فروش محلی مبتنی بر اصل فایده هستند. به علت امکان کسب درآمد مناسب برای دولتهای محلی، مالیات مناسبی در سطح محله به نظر میرسد، ولی به علت نبود مرز و محدودیت، جابهجایی کالاها بین محلهها و استانهای یک کشور اجرای این مالیات با نرخهای متفاوت نسبت به استانهای دیگر خود منجر به شکاف طبقاتی میشود و ضریب جینی را متاثر میسازد و باعث میشود شرایط توزیع در جامعه خراب شود و به راحتی موجب فرار مالیاتی خواهد شد. در نتیجه در طراحی این پایه مالیاتی به نرخهای آن در محلهها باید توجه داشت.
– سایر پایههای مالیات محلی مانند مالیات محلی بر کمکهای اجتماعی و امنیتی نیز چنانچه با در نظر گرفتن شرایط استانهای مختلف بهکار گرفته شود میتواند ابزار مناسبی جهت کاهش نابرابری درآمد باشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد