22 - 01 - 2020
مدیریت افکار عمومی به سبک ترامپ
مهدی مطهرنیا*- آنچه در باب ترامپ قابل توجه است، جهتگیری هجومی او از یک سو در عرصه سیاست داخلی، منطقهای و بینالمللی و از سوی دیگر موفقیتهای قابل توجه او در عرصه سیاسی برخلاف پیشبینیهای گذشته است به این معنا که از یک طرف او با جهتگیری پست نومحافظهکارانه و ادبیات ویژه هجومی خود در قالب استراتژی جوجیتسو و در اتمسفر حاصل از دکترین بازیگر دیوانه، در پی ایجاد فضایی است که بتواند زمینهساز محدودسازی مانور رقبا علیه آمریکا در حال و آینده شود. به این معنا که او جهتگیریهای هجومی خود را در قبال همه کشورهای متحد آمریکا در ابعاد بینالمللی گسترش بخشیده و به اینگونه نوعی واگرایی میان متحدان ایالات متحده از منظر ادبیات سیاسی ایجاد کرده و از سوی دیگر توانسته در عرصههای گوناگون سیاسی از ابعاد داخلی تا بینالمللی موفقیتهایی را به دست آورد که حتی متحدان آمریکا نیز از آن بهرهمند شوند.
آنچه او در داخل ایالات متحده در لایههای ایجاد اشتغال، رشد و توسعه اقتصادی و همچنین تثبیت قیمتها برای آمریکاییها فراهم کرده است، به طور شایسته خود را به نمایش گذاشته است به گونهای که در ۱۰۰ سال اخیر به این اندازه ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری با رونق اقتصادی قابل قبول و در عین حال زندگی مطمئنتری از منظر اقتصادی برای آمریکاییها بهوجود نیامده است. ظرف دو سه سال ریاستجمهوری ترامپ دستاوردهای اقتصادی او رفاه بیشتری برای مردم آمریکا به دنبال داشته است. در حالی که ادبیات هجومی و گاه لمپن او در عرصه سیاسی بسیاری از روشنفکران و اندیشمندان دموکرات و نودموکرات آمریکا را رنجانده به گونهای که احساس میکنند شخصیتی چون ترامپ در قالب روسای متشخصی چون واشنگتن، جفرسون، آبراهام لینکلن، کندی و حتی اوباما نمیگنجد و از این جهت حضور او در کاخ سفید را مختلکننده پرستیژ آمریکا میدانند. بنابراین از این جهت بسیاری از متفکران آمریکایی در ردههای دانشگاهی و هنرمندان طنزپرداز به نوعی هجمه لفظی را بر او وارد میکنند و از سوی دیگر دموکراتها در تلاشند با استفاده از این فضای بهوجود آمده علیه او با محوریت استیضاحش بهره ببرند.
ترامپ در داووس تلاش کرده منطق کارآمد بودن دولتش را در پاسخگویی به نیازها و خواستههای دولت آمریکا و بازآفرینی قدرت آمریکا معین کند و به این ترتیب زمینههایی را مطرح سازد که نشاندهنده موفقیتهای او در آستانه استیضاحش از دیروز تا پنج روز آینده در سنای آمریکاست.
او به خوبی میداند که باید در این وضعیت زمینههایی را برای اندیشیدن در باب موفقیت ایجاد کند؛ مواردی در عرصه سیاست خارجی با برداشتن دو دشمن ایالات متحده از منظر ادبیات سیاسی کاخ سفید یعنی ابوبکر بغدادی و ترور قاسم سلیمانی به عنوان ژنرال مطرح در خاورمیانه در برابر سیاستهای آمریکا را در پرونده ریاستجمهوریاش به جا بگذارد و به این ترتیب زمینهساز اعمال فشار بر کاندیداهای دموکرات در آینده و در منطق حاکم بر مناظرههای انتخاباتی بین وی و کاندیدای موفق دموکرات باشد بنابراین آنچه که هماکنون ما شاهد آن هستیم در واقع متاثر از چنین فضایی در آمریکاست و او در تلاش است این فضا را به نفع خود مدیریت کند.
* کارشناس مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد