15 - 09 - 2021
محله باغ فردوس
متن پیشرو گزیدهای است از کتاب « در جستوجوی شمیران»
به روایت احمد مسجدجامعی- وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی- که به معرفی محلات منطقه شمیران تهران میپردازد. بخشهای دیگری از این کتاب در شمارههای آینده به چاپ میرسد.
محله باغ فردوس
محدوده باغ فردوس در گذشته بسیار وسیعتر از امروز بود. به طور کلی اراضی میان اسدآباد و ولنجک از طرف شمال، اراضی الهیه از جنوب، تجریش از شرق و محمودیه (قصر محمدیه) از غرب، در محدوده باغ فردوس بود. در اصل اراضی باغ فردوس متعلق به حسینعلیخان معیرالممالک بود (فوت ۱۲۷۴ ق) که در پادشاهی محمدشاه قاجار (۱۲۵۰ تا ۱۲۶۴ ق) و صدارت حاجمیرزا آقاسی (۱۲۶۴-۱۲۵۱ ق) قصر محمدیه را حوالی آن ساختند. در سال ۱۲۶۴ ق با رسیدن گرما و آغاز فصل رفتن به ییلاق، محمدشاه قاجار که به نظرش میآمد نیاوران و قصری که در آنجا دارد زیاد خوش آبوهوا نیست، دستور داد قصری در کنار باغ فردوس که در مکان مرتفعی قرار داشت بسازند. از آنجا که محمدشاه به بیماری نقرس مبتلا بود و در آن سال وضع جسمانیاش خوب نبود و به جای خوش آبوهوایی برای استراحت نیاز داشت، کار ساخت این قصر به سرعت آغاز شد و صدها کارگر در آنجا مشغول به کار شدند. چون حال شاه در همان سال رو به وخامت گذاشت، او قبل از اتمام نهایی قصر به اینجا آمد. این قصر چون به دستور او ساخته شده بود به قصر محمدیه معروف شد. حال شاه بعد از آمدن به اینجا وخیمتر شد و از دنیا رفت. بعد از مرگش، جسد او را به باغ لالهزار منتقل کردند و از آنجا برای دفن به قم بردند. بعد از مرگ شاه، پسرش ناصرالدینشاه زمینهای اطراف قصر را خرید. درباره مالکیت زمینهای باغ فردوس روایتهای مختلفی گفتهاند. در بعضی منابع آمده این زمینها در زمان محمدشاه در اختیار حسینعلیخان معیرالممالک بوده است. به گفته برخی دیگر از منابع، در پادشاهی ناصرالدینشاه، دوستعلیخان معیرالممالک، معروف به نظامالدوله (۱۲۹۰-۱۲۳۶ ق)، فرزند حسینعلیخان، بخشی از این زمینها را خرید و عمارت زیبای باغ فردوس را در آن بنا کرد. برخی منابع هم میگویند بعد از آنکه پسر دوستعلیخان معیرالممالک (فوت ۱۳۳۱ق)، عصمتالدوله، دختر ناصرالدینشاه را به عقد خود درآورد، شاه، این زمینها را به او بخشید و از او خواست عمارت باغ فردوس را تکمیل کند. در این میان آنچه قطعی است این است که دوستعلیخان که وزیر خزانهداری کشور هم بود این عمارت زیبا را ساخته، نظامالدوله معیرالممالک آب قنات قصر محمدیه را به باغهای پاییندست آورد و به وسعت اراضی باغ افزود. عدهای بر این باورند که بعد از آن این محدوده به باغ فردوس معروف شد. عمارت بسیار زیبای باغ فردوس را استادان اصفهانی و یزدی ساختهاند. این عمارت همین نقشه و طرح فعلی را داشته است، با این تفاوت که پلکان و ازاره تالار بالا و زیرزمینش از مرمر اعلای یزد بوده و داخل اتاقها را کاغذ طلایی برجسته چسبانده بودند.بعد از مرگ دوستعلیخان، این باغ و عمارت زیبا به پسرش دوست محمدخان (فوت ۱۳۳۱ ق)، داماد ناصرالدینشاه، به ارث رسید. او به این باغ و عمارت اهمیت چندانی نمیداد و هیچ به آنها رسیدگی نمیکرد. هروقت هم به اینجا میآمد، نزدیک مظهر قنات و در زیر چنارها چادر میزد تا اینکه این مجموعه رو به خرابی نهاد. بعد از آن حاج میرزاحسین پسر حاجی میرزا خلیل تاجر شیرازی که در سرای امیر بازار حجره داشت این باغ را خرید و تعمیر کرد. میرزاحسین در تهران هم خانهای در محل سه راه امینحضور فعلی داشت که بعدها حاج محمدحسن امینالضرب (۱۳۱۶-۱۲۵۳ ق) آن را خرید. میرزاحسین تاجر شیرازی بر اثر اسراف ورشکست شد. ملک التجار، رییس تجار بازار، مال میرزاحسین شیرازی را در برابر بدهیهای او قسمت کرد و هر یک تومان بدهی برابر هشت قران از ثروت میرزاحسین تاجر قرار گرفت. حاج محمدحسن آقایی امینالضرب ساختمان باغ تهران میرزاحسین تاجر شیرازی را بر اثر طلب از او یا این یک تومان هشت قران مالک شد. این ملک بعد از مرگش به پسرش حاج حسین امینالضرب (۱۳۱۱-۱۲۵۰ ش) رسید که اولین کارخانه برق تهران را در خیابان چراغ برق (امیرکبیر) راهاندازی کرد. چند سالی که باغ او عمارت باغ فردوس در دست این شخص بود، میرزاحسین تاجر شیرازی در آن مهمانیهایی ترتیب میداد. بعد از آنکه پدرش از ولخرجیهای او در تهران آگاهی یافت، او را به شیراز فراخواند و این باغ مدتی به دست باغبانها و سرایدارها افتاد. پس از او میرزاحسین تهرانی مالک این باغ شد. او عمارت شمالی این باغ را از بین برد و تمام درختهایی را که معیرالممالک کاشته بود برید. بعد از مرگش این باغ به دست ورثه افتاد و آنها هم به نوبت، سهم خود را فروختند. در سال ۱۳۱۸ ق و در زمان مظفرالدینشاه، میرزا اسماعیلخان امینالملک (۱۳۱۶-۱۲۸۴ ق)، برادر علیاصغرخاناتابک (۱۳۲۵-۱۲۸۰ ق) صدراعظم دوره قاجار، آنجا را خرید و به آن رسیدگی کرد و امکاناتی به آن افزود. اما باز هم بعد از مرگ او، این باغ به دست فرزندانش افتاد و دوباره رو به خرابی گذاشت تا اینکه بار دیگر آن را فروختند. این بار محمدولیخان سپهدار اعظم تنکابنی، مدفون در امامزاده صالح تجریش، آنجا را به مبلغ ۱۸ هزار تومان خرید و حسابی به آن رسید؛ از جمله سردر عالی برای آن ساخت. اما انگار قرار بود مالکیت باغ باز هم تغییر کند. از آنجا که محمدولی خان سپهدار به تجارتخانه طومانیانس، از تجارتخانههای مهم دوره قاجار، بدهکار بود، این بنگاه با شکایت از او توانست باغ فردوس و عمارت آن را به ازای طلبش بگیرد. بعد از آن، این باغ به واسطه ورشکستگی طومانیانس بخشی از خالصه دولتی شد. در زمان رضاشاه پهلوی (۱۳۲۰-۱۳۰۴ش) این باغ را قطعه بندی کردند و با قرعهکشی به کارمندان عالیرتبه وزارتخانههای مالیه، عدلیه و خارجه فروختند.
در سال ۱۳۱۶، عمارت باغ فردوس که در آن تاریخ متعلق به دولت بود در اختیار وزارت فرهنگ قرار گرفت و با مجوز مجلس، دبستان فردوسی شریعتی و دبستان تجریش به این عمارت منتقل شدند. روز جمعه سوم مهرماه همان سال جشن گشایش مدارس تجریش (که شامل دبستان پسران اوین و مدرسه حکیم الملک نیاوران نیز میشد) در عمارت باغ فردوس برگزار شد و نخستوزیر (محمود جم)، رییس مجلس، تعدادی از وزرا و نمایندگان مجلس همراه با همسرانشان در این جشن شرکت کردند. مدرسه جدید «شاهپور» نام گرفت و هشت کلاس مختلط (دو کلاس اول، دو کلاس دوم، دو کلاس سوم و دو کلاس چهارم) داشت و در آن سال یک کلاس پنجم دخترانه نیز افتتاح شد. در این مدرسه یک کلاس پنجم و یک کلاس ششم نیز برای پسران دایر بود. مدرسه اختصاصی تجریش، ۳۵۰ دانشآموز داشت که صد نفرشان دختر و ۲۵۰ نفر پسر بودند و دو کلاس اکابر هم برای آقایان داشت. وزیر معارف وقت، علیاصغر حکمت (۱۳۵۹-۱۲۷۲ش)، در سخنرانی خود در این مراسم گفته بود: «برای اهالی شمیران که تاکنون در پناه امن و آسایش تنها از طبیعت کوهستان برخوردار بودند، افتتاح این دبستان چیز تازهای است و از این پس علاوه بر استفاده از هوای لطیف البرز، از معانی لطیف علم و دانش نیز بهرهور خواهند شد و در پرتو علم، لطایف و زیباییها را بهتر و به همان نحو که هست، ادراک خواهند کرد. این عمارت را که اکنون بدین شکوه و جلال ملاحظه میفرمایید در اوایل تابستان شبیه به تل خاکی بوده و هفتاد و چند سال از عمر بنا میگذشت، نزدیک بود که به کلی در و دیوار و طاق و ایوانش فروریخته، یکباره از حیز انتفاع ساقط گردد؛ چون محوطه این بنا بسیار وسیع و گنجایش آن زیاد است، وزارت معارف قناعت نمیکند تنها آن را محل دو دبستان قرار دهد، بلکه مصمم است در آتیه دبیرستانی نیز در این محوطه تاسیس کند و در حوض خانه عمارت که در گچبریهای طاق آن استادی و مهارت کاملی به کار برده شده، کتابخانه تابستانی دایر کند و قرار است شهرداری زمینی که مدخل این عمارت را به خیابان متصل میسازد، به بولوار زیبایی تبدیل کند تا برای اهالی شهر که ییلاق میآیند، یک مرکز علمی و تفرجگاه آبرومند تابستانی باشد.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد