3 - 02 - 2021
محصول فقر
مهدیه بهارمست- «فرزندم را در حالی که شال دور گردنش حلقه شده بود در حیاط خلوت پیدا کردیم؛ فقط خدا میداند چه اتفاقی افتاده…» این صحبتهای پدر یکی از کودکانی است که اخیرا بنا بر گزارشها به دلیل فقر و تنگدستی به زندگی خود پایان داده است. آنطور که پدر این کودک گفته است، آنها در یک خانه ۷۰ متری و دو اتاق زندگی میکنند. شرایط آنها به گونهای است که برخی روزهای ماه کار پیدا میکنند و برخی روزهای دیگر کاری نیست و باید از درآمد روزهای قبل که حدودا ۳۰ هزار تومان است، امرار معاش کنند. او گفته بود از سال گذشته که با شیوع بیماری کرونا مدارس کشور آموزش را به صورت مجازی پی گرفتهاند، پسرم به دلیل ناتوانی در تامین تلفن همراه، از تحصیل بازمانده تا اینکه مدتی پیش یک خانم خیر تلفن همراهی به او هدیه میدهد. براساس گزارشها در شهر ماهشهر دو تا سه هزار خانواده به شدت فقیر و آسیبپذیر زندگی میکنند. تعداد کودکان کار در خیابانهای ماهشهر حدود ۴۰ نفر است. بنابراین ساماندهی این کودکان کار برای مسوولان شهرستان صنعتی مانند ماهشهر که مدعیاند سومین شهر صنعتی در خاورمیانه هستند کار سختی نیست. اما متاسفانه این روزها مسوولان چشم و گوش خود را روی آسیبهای اجتماعی بستهاند در صورتی که این اولین و آخرین باری نیست که کودکی برای رهایی از فقر مرگ را انتخاب میکند.
اگرچه تنها کودکان قربانی فقر و تنگدستی در جامعه نیستند. چند روز پیش یکی از کارمندان شعبههای بانک تجارت در ایلام به خاطر مشکلات مالی و خانوادگی، با اسلحه گرم، تمام خانواده خود از جمله همسر و پسر ۱۸ ساله و دختر ۱۱ ساله خود را به قتل رساند و سپس با حضور در شعبه بانک و تهدید کارمندان، پس از درگیری لفظی، به زندگی خود پایان داد. دوست او گفته: «وی مدام از اوضاع مالی خود شکایت داشت. او این اواخر حرف از مرگ میزد و میگفت این دنیا دیگر جای خوبی برای زندگی نیست.»
در حالی رد پای فقر در تمام مرگهای خودخواسته دیده میشود که تعداد مرگهای خودخواسته با فقیرتر شدن مردم که منشأ آن شیوع کرونا بود، افزایش یافته اما حالا کودکان هم با ویژگیهای خاص روحی و ذهنی خود وارد این عرصه شدند و به خوبی با معنی «خود را کشتن» برای خلاص شدن از چیزی آشنا شدهاند. این یعنی فقر و تنگناهای اقتصادی طوری کارد را به استخوان مردم رسانده که حتی از نظر کودکانمان هم مرگ بسیار سهلتر از ماندن در منجلاب فقر و نداری است.
البته نباید نقش فشارهای خانواده و مدرسه را در مرگهای خودخواسته نوجوانان بیتاثیر دانست. هفته گذشته هم دو دختر ۱۳ ساله با مصرف قرص برنج در مکانی خودکشی کردند که سال گذشته دو پسر دانشآموز هم در آنجا خودشان را کشته بودند. پدر یکی از دختران گفته: «دخترم و دوستش به دلیل یک سوءتفاهم پس از اخراج از مدرسه تحت فشار روانی خیلی زیاد دست به این اقدام زدهاند. البته این اقدام خارج از فضای مدرسه اتفاق افتاده ولی دلیل اصلی به خاطر اخراج او از مدرسه است.»
در این یک سال علاوه بر پاندمی کرونا که همگان را از لحاظ روانی و استرس بیماری دچار سرگیجه کرد، عده زیادی را به زیر خط فقر کشاند. همزمان با آن مدارس هم به سمت مجازی رفتند که موجب شد بسیاری از آسیبهای اجتماعی از قبیل نداشتن گوشی همراه که تا پیش از آن کسی هم به یادش نبود سر باز کند. همین امر منجر به افزایش مرگهای خودخواسته در سنین پایین شد. اما نداشتن امید به آینده از دیگر مواردی بود که گریبانگیر زنان و مردان تمام قشرهای جامعه شد.
تابوها را بشکنید، با هم سخن بگویید
در همین راستا مصطفی اقلیما رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در خصوص علل افزایش مرگهای خودخواسته به «جهانصنعت» گفت: هر چند پرداختن به موضوع خودکشی برای جامعه ما تابو است و خانوادههایی که یکی از اعضای خود را در اثر مرگ خودخواسته از دست دادهاند خیلی تمایل ندارند فرزند، خواهر، برادر و همسرشان جزو این آمار قرار گیرد و دلایل مرگ را چیز دیگری بیان میکنند در حالی که باید تابوها را شکست و درباره مشکلات در خانواده صحبت کنیم. این روزها ما شاهد افزایش مرگهای خودخواسته توسط زنان روشنگر و تحصیلکردهای هستیم که دارای جایگاه اجتماعی بودند. ولی بنا به دلایلی مرگ را انتخاب کردند. با وجود اینکه فردی را که مرتکب خودکشی شده به عنوان مددکار درک میکنم.
این فرد تحت فشار بوده است، شاید افسرده بوده و شاید در زندگی دچار مشکلاتی بوده، اما ما اجازه نداریم بگوییم به او احترام میگذاریم. باید در عین حال که فرد را درک میکنیم، دقت داشته باشیم که برخی رفتارها ممکن است باعث افزایش و شیوع این اتفاق در جامعه شود.
باور عمومی جامعه اغلب این مساله را تقبیح میکند و معتقد است که افرادی که مرتکب این عمل میشوند، انسانهای ضعیفی هستند. از طرف دیگر جریانی در حال شکل گرفتن است که خودکشی را تقدیس و کسی را که مرتکب این عمل میشود فردی شجاع و قهرمان تلقی میکند. فردی که مرگ را به جای زندگی انتخاب میکند نه قهرمان است و نه ضعیف، او تنها به پزشک نیاز دارد و با نگاه علمی به این مساله باید از پاندمی مرگهای خودخواسته جلوگیری شود.
وی افزود: وقتی اتفاقی در جامعه پشت سر هم و در فاصله زمانی کوتاه پیش میآید ما را باید به فکر فرو ببرد که چه عواملی در ایجاد این اتفاق نقش داشته و خودکشی هر فرد باید به شکل جداگانه بررسی و دلایل آن مشخص شود.
۳ عامل مهم مرگهای خودخواسته
اقلیما وجه اشتراک مرگهای خودخواسته اخیر را فقر، محرومیت و مسائل اقتصادی خانوادهها عنوان کرد و افزود: سازمانهای مردمنهاد، خیران و مسوولان باید نسبت به ارتقای سطح اقتصادی و توانایی مالی خانوادههای نیازمند اقدام کنند چون همه ما در مقابل این محرومیت مسوول هستیم. دومین وجه خودکشیهای اخیر اعتیاد و زندانی بودن یکی از والدین این افراد است که به نظر میآید بعضی از اشخاصی که دست به خودکشی زدهاند از خانوادههای نابسامان مبتلا به فقر و تنگدستی و اعتیاد بودهاند. سومین وجه آن فشارهای روانی خانوادهها به کودکان است.
رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی تصریح کرد: این که فکر کنیم افرادی که خودکشی میکنند خودخواه یا ضعیف هستند شاید صحیح نباشد. این افراد از قبل دچار افسردگیهایی بودهاند که درمان نشده و این افسردگی به سواد، جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ربطی ندارد و در ذهن هر فردی ممکن است فکر خودکشی شکل بگیرد حالا عملی شود یا نشود بحث دیگری است. افراد باید به رفتارهای نزدیکان خود دقت کنند. اگر فردی مدتهاست با دیگران ارتباط اجتماعی نداشته و یکباره به سراغشان بیاید و حرف از حلالیت یا خداحافظی بزند یا بهترین داشتههایش را یادگاری بدهد، اینها نشانه خطر هستند.
وی افزود: بسیاری از افراد که دست به مرگهای خودخواسته زدهاند دربارهاش فکر کردهاند و حرف زدهاند. این که فکر کنیم خودکشی یکباره به سراغ فرد آمده درست نیست. کسانی که مرگ را انتخاب میکنند از اختلال روانی رنج میبرند که اگر به موقع تشخیص داده شود میتوان از حاد شدن مشکل جلوگیری کرد.
این جامعهشناس افزود: یکی از مهمترین علتهای مرگهای خودخواسته ناامیدی و افسردگی است و فرد به این نقطه میرسد که دردهایش پایان ندارد و به این علت تلاش میکند با از بین بردن خود از دردها رها شود.
به گفته اقلیما ممکن است درد جسمی، روانی و یا موقعیتی باشد و فرد به این نتیجه میرسد که موقعیت رنجآور تمام ناشدنی و غیرقابل تغییر است و این گونه برای حل مساله خود، روشی ناسالم را انتخاب میکند. اگر در این شرایط دیگران حواسشان به فرد باشد میتوانند به او کمک کنند که مسالهاش را با روشی سالم حل کند.
وی با تاکید بر افزایش اطلاعات مردم در زمینه مرگهای خودخواسته گفت: خیلی از افراد وقتی فرد نزدیکی به آنها درباره خودکشی صحبت میکند، جدی نمیگیرند. در مورد خودکشیهای دیر و کنگان این افراد با خانوادههای خود در این مورد حرف زده بودند و یا در بازیهای خود ادای فردی که میخواهد خود را از بین ببرد را نمایش داده بودند.
کسب مهارتهای زندگی
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه تربیت فرزند یک علم است بهویژه پس از گذر از مرحله کودکی و ورود به مرحله نوجوانی که افزون بر تغییرهای هورمونی و فیزیولوژیکی به طور معمول این گروه تحت تاثیر گروه همسالان قرار گرفته و از رفتارهای یکدیگر تقلید میکنند به همین دلیل والدین باید فرزندان نوجوانان خود را بیشتر مورد توجه قرار دهند، بیان کرد: همچنین فراگیری مهارتهایی ازجمله حل مساله، تابآوری بهویژه در حالت بحرانی و در شرایطی که فرد درد و احساس استرس دارد، تنظیم هیجانهای منفی، مدیریت خشم، چگونگی کنترل رفتارهای ناگهانی و فرزندپروری ضروری است و تنها در این صورت است که فرد میتواند در زمان بحران کمک و از وقوع حوادث پیشگیری کند. زیرا دوره نوجوانی دوره خاص و پرمخاطرهای است و بیش از هر دوره رشد به دلیل تغییراتی که در سلولها و نورونهای مغز آنها انجام میشود، مهم است و تاثیرهای مهمی را میپذیرد و در آینده فرد اثرگذار است.
وی افزود: امروزه براساس بررسیها خودکشی سومین دلیل مرگ کودکان، نوجوانان و جوانان در سن بین ۵ تا ۲۴ سال است و این هشدار میدهد باید مراقب کودکان، نوجوانان و جوانان بود و هرگونه اختلال روانپزشکی، اختلال هیجانی و رفتاری، افتهای تحصیلی و عملکرد باید جدی گرفته شود و به طور حتم باید مداخله دارودرمانی و همراه با مشاوره باشد. کودکان و نوجوانان درکی که ما بزرگترها از مرگ داریم را ندارند، آنها ممکن است فکر کنند با این اقدام به مرگ کشیده نمیشوند یا تصور بازی از آن داشته باشند که از پس آن برمیآیند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد