13 - 02 - 2022
مثلث تقلب
الهه تشدیدی*- آثار زیانباری که رسواییهای مالی در سالهای اخیر به وجود آورده، توجه به بحث تقلب را اجتنابناپذیر کرده است. رسواییهای مالی شرکتهایی همچون انرون، ورلدکام و… تنها نمونههایی از رسواییهای بزرگ است که بازار سرمایه آمریکا را دچار نوسان کرد. این رسواییها نه تنها هزینهها و زیانهای اقتصادی مانند متضرر کردن اعتباردهندگان، سرمایهگذاران و سهامداران داشته، بلکه هزینههای سیاسی، قضایی و… را نیز به بار آورده است. کاهش سرمایهگذاری مولد در بلندمدت، ایجاد شکاف طبقاتی در سازمان و گسترش نارضایتیها، اتلاف منابع، ایجاد نارضایتی عمومی، نارضایتی مشتریان، ضعف اعتماد عموم مردم و کاهش منابع، کاهش ارزش سهام و ورشکستگی از پیامدهای تقلب است. ایران نیز از آسیب و رشد این پدیده اقتصادی مستثنی نبوده، به گونهای که در دو دهه اخیر، تقلب بحث غالب بازارهای مالی و نهادهای اقتصادی بوده است. اولین چیزی که در ذهن تمام آحاد جامعه پس از این تقلبها متبلور شد این سوال بود که پس نقش دستگاههای نظارتی در این سازمانها چه میشود؟ آیا سازمانها روشهای موثر جهت جلوگیری از تقلب را به کار نمیگرفتند؟ آیا سیستم گزینشی مناسب و کارا هنگام جذب کارکنان بااخلاق اجرا نمیشد؟
باوجود این سوالات اما توجه کمتری نسبت به شناسایی عوامل اثرگذار بر تقلب و اجرای روشهای پیشگیری آن شده و نیز پژوهشی گسترده در مورد چرایی عدم اجرای موثر این روشهای پیشگیری صورت نپذیرفته است. این در حالی است که اگر تقلب از طریق روشهایی مانند نظارت و کنترل و یا تطبیق حساب کشف و کنترل شود، هزینههای آن خیلی کمتر از زمانی است که از طریق روشهای منفعل تشخیص داده شود. همچنین در یک محیط تجاری مبتنی بر فناوری که با تغییرات سریع همراه است، نیاز مبرمی به روشهای موثر برای پیشگیری و کنترل تقلب وجود دارد. عدم درستی سیستمهای حسابداری و گزارشگری مالی واحد مورد رسیدگی و تعریف نشدن کنترلهای مناسب شامل کنترلهای مالی، کنترلهای مربوط به رعایت قوانین و کنترلهای هشداردهنده خطر، باعث ایجاد و ثبت هرگونه تقلب و سوءاستفاده از منابع مالی و غیرمالی شرکتها میشود. در نتیجه عوامل موثر بر تقلب و اجرای روشهای پیشگیری آن به منظور کارایی و اثربخشی این روشها حائز اهمیت میشوند.
اما با توجه به این ضرورت، هدف اولیه پژوهشهای گذشته بیشتر بر شناسایی موثرترین روش کنترل داخلی جهت پیشگیری از تقلب بوده است. با این وجود قابل ذکر است که روشهای کنترلی تقلب دارای ماهیتی چندوجهی است و علاوه بر ویژگیها و عملکرد شخصی شرکت، تحت تاثیر ذینفعان و سایر افراد مشارکتکننده در زنجیره عرضه گزارشگری مالی و محیط قانونی و مقرراتی که شرکتها در آن به فعالیت میپردازند، قرار دارد. لذا گزارش حاضر علاوه بر شناسایی موثرترین روشهای پیشگیری و کنترل تقلب، عوامل تاثیرگذار بر اجرای این روشها را نیز شناسایی نموده است. مساله اصلی این گزارش این است که روشهای پیشگیری و کنترل تقلب و عوامل موثر بر آنها کدامند؟
الگوی پیشگیری از تقلب
تعریفهای بسیاری برای تقلب وجود دارد که طبق استاندارد ۲۴۰ حسابرسی تحریف در صورتهای مالی میتواند از تقلب یا اشتباه ناشی شود. طبق این استاندارد، «تقلب» عبارت است از هرگونه اقدام عمدی یا فریبکارانه یک یا چند نفر از مدیران، کارکنان یا اشخاص ثالث، برای برخورداری از مزیتی ناروا یا غیرقانونی؛ که تفاوت بین تقلب و اشتباه در عمدی یا غیرعمدی بودن آن است.
اصلیترین موضوع در بحث پیشگیری از وقوع تقلب، عدم ایجاد هر یک از اضلاع مثلث تقلب در سازمانها میباشد که مطابق با استاندارد بینالمللی حسابرسی شماره ۲۴۰، هیاتمدیره مسوول پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه میباشد. بررسیهای انجام شده حاکی از این مطلب است که تقلب امری است که همیشه هست و میتواند وجود داشته باشد و احتمال بروز آن هنگامی کاهش مییابد که همه عوامل موجود در سازمان (مدیریت، حسابرس داخلی و خارجی، کمیته حسابرسی و کارکنان) در مبارزه با این مورد ضدارزشی و اخلاقی همسو شوند.
یکی از اقدامات پیشگیرانه درونسازمانی که مدیران شرکتها موظف به استقرار و اجرای آن هستند، کنترلهای داخلی است که جهت تامین اطمینان نسبی از اجرای صحیح امور و مطابقت آن با مقررات و سیاستهای وضع شده، آن را انجام میدهند تا کارایی و سودمندی عملیات را بالا برده و به هدفهای از قبل تعیینشده دست یابند. کنترلهای داخلی شامل طرح سازمان و تمامی رویههای هماهنگ پذیرفتهشده در سازمان است که برای حفاظت از داراییها، رسیدگی به درستی و اتکاپذیری دادههای حسابداری، ارتقای کارآمدی عملیات و تشویق جهت پیروی از رویههای مدیریتی تجویزشده است.
نهادهای مختلف به دنبال اجرای قوانین ضدتقلب هستند اما حتی اگر بهترین و سختترین قوانین را تصویب و اجرا کنیم تا زمانی که مردم کشور ما در هر جایگاهی هستند چه جایگاه مدیریت و چه جایگاه کارمندی و کارگری، به اخلاق و ارزشهای اخلاقی اعتقاد نداشته باشند، همیشه به فکر دور زدن قوانین و مقابله با آن هستند. به جای اینکه کوتاهمدت نگاه کرد و همیشه به دنبال وضع قوانین باشیم باید بلندمدت فکر کرد. با توجه به شرایط موجود و تقلبهای اخیر تا زمانی که فرهنگ کل کشور، اصلاح نشود تقلب وجود دارد. پس باید ببینیم چه عواملی در اثربخش بودن کنترل داخلی سهم بالایی دارند، آن عوامل را پیادهسازی کنیم و بعد به سراغ اجرای کنترل داخلی برویم؛ که به نظر میرسد مهمترین عامل اعتقاد به اخلاق و درستکاری است که باید آموزش داده شود و این یک برنامه یکشبه نیست بلکه باید استمرار داشته باشد.
به طور کلی و بر اساس تحلیل دادهها، شرایط علّی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، راهبردها و پیامدها در خصوص تقلب به شرح زیر شناسایی شدند:
شرایط علّی
شرایط علّی شرایطی هستند که مقوله اصلی را تحت تاثیر قرار میدهند و به وقوع یا گسترش پدیده موردنظر میانجامند. شرایط علّی در دادهها اغلب با واژگانی نظیر وقتی، در حالی که، از آنجا که، چون، به سبب و به علت بیان میشوند. طبق نظر خبرگان با توجه به اینکه مقوله اصلی گزارش حاضر «عدم وجود روشهای کنترلی موثر در پیشگیری از وقوع تقلب» میباشد، لذا دو عامل اصلی که بر این مقوله تاثیرگذارند عبارتاند از «فرهنگ اخلاقی سازمانی» و «سیستم کنترلی اثربخش». طبق نظر خبرگان «فرهنگ اخلاقی سازمانی» شامل آموزش ارزشهای اخلاقی و استمرار آن، ارائه آیین رفتار حرفهای و آموزش آن و نظارت بر رعایت آن، یکی از عوامل اصلی در پیشگیری از تقلب است.
به عنوان مثال نظر برخی مصاحبهشوندگان درباره این عامل اینگونه بود: خیلی از این تقلبها را میتوان به رفتار اخلاقی افراد نسبت داد؛ مثلا اگر مدیر به طور اخلاقی رفتار میکرد احتمال پیشگیری از تقلب وجود داشت. قوانین بازدارنده و ناظر میتوانند تقلب را کاهش دهند ولی نمیتوانند جایگزین فرهنگ و ویژگیهای اخلاقی باشند. اگر یک محیط اخلاقی درست در شرکتها ایجاد شود باعث ایجاد جو اخلاقی و پایبندی به اخلاق میگردد و در نهایت بر تصمیمات فرد و رفتار آن تاثیر میگذارد. تا زمانی که اعتقاد به اخلاق و رعایت آن نباشد همه چیز بیاثر است، قوانین، آیین رفتار حرفهای و کنترلهای داخلی.
سیستم کنترل داخلی اثربخش عامل دیگر در پیشگیری از وقوع تقلب است. طراحی و اجرای کنترل داخلی، نظارت مستمر بر اجرای کنترلها و بهبود ضعفهای آن از ویژگیهای این عامل است. نکته حائز اهمیت این است که مسوولیت اصلی طراحی و اجرای سیستم کنترل داخلی برعهده مدیریت میباشد، در نتیجه ابتدا باید مدیران مسوولیت و نقش خود را در قبال سیستم کنترل داخلی بپذیرند و آگاه شوند که سیستم کنترل داخلی، کنترل مدیریتی است که در درون یک واحد به عنوان بخشی از زیرساخت کنترل مدیریت به وجود میآید تا به مدیران در انجام کار یک واحد و دستیابی به هدفهای آن بر یک پایه و اساس مداوم کمک کند.
شرایط زمینهای
بر اساس مصاحبههای صورت گرفته و مطالعات انجام شده، کارا نبودن روشهای کنترلی در جلوگیری از وقوع تقلب در بستر «فرهنگ عمومی کشور»، «عوامل اقتصادی کشور»، «اعتقادات مذهبی» و «نظام قانونی» شکل گرفته است. شرایط زمینهای، مجموعهای از شرایط هستند که در یک زمان و مکان خاص جمع میآیند تا مجموعه اوضاع و احوال را به وجود آورند که اشخاص با تعاملهای خود به آنها پاسخ دهند. در گزارش حاضر نیز سه عامل فوقالذکر، به عنوان مجموعه شرایط اثرگذار بر اثربخش نبودن روشهای کنترلی در جلوگیری از وقوع تقلب شناسایی شدند. طبق نظر خبرگان یکی از مهمترین شرایط زمینهای که در جلوگیری از وقوع تقلب تاثیرگذار است ویژگیهای فرهنگی هر کشور است. فرهنگ یک پدیده اجتماعی است که از سویی در تلاش انسانها برای پاسخگویی به نیازهای گوناگونشان پدید میآید و از سوی دیگر راهنمای فکر و عمل انسانها برای رفع نیازهایشان است. طبق نظر خبرگان فرهنگ مسوولیتپذیری، پاسخگویی و نظارتپذیری مهمترین ویژگیهای فرهنگی است که در بحث تقلب تاثیرگذار است. نقل قول یکی از مصاحبهشوندگان به شرح زیر است:
تا زمانی که فرهنگ پاسخگویی در کشور ما شکل نگیرد و هیچ مقام مسوولی خود را پاسخگو در قبال کاری که انجام داده نبیند، از هر فرصتی برای تقلب استفاده میکند. خانواده و بعضی دستگاههای دولتی مثل صداوسیما و آموزشوپرورش ازجمله ساختارهای تاثیرگذار بر فرهنگ عمومی کشور ما هستند. آموزشوپرورش بیشترین نقش را در فرهنگسازی یک جامعه دارد، بعد از آموزش و پرورش، خانواده موثرترین نهاد برای انتقال مفاهیم فرهنگی است.
با توجه به نظر مصاحبهشوندگان، عوامل اقتصادی کل کشور یکی دیگر از شرایط زمینهای است که افراد، با روی آوردن به تقلب نسبت به آن پاسخ میدهند. در پژوهشی با عنوان تاثیر تحریم اقتصادی بر رفاه اجتماعی مردم مشخص شده که بعد از تحریم احساس محرومیت نسبی مردم بیشتر شده است، احساس شادی مردم کمتر شده و وقت کمتری را برای شاد بودن در کنار خانواده دارند، احساس رضایت از زندگی آنها کاهش پیداکرده و احساس نگرانی زیادی در مورد آینده و وضعیت شغلی و مالی خود دارند و در نتیجه تحریمها تاثیر زیادی بر رفاه عینی و ذهنی مردم داشته است و رفاه اجتماعی مردم ایران را کاهش دادهاند. به عنوان مثال نظر یکی از پژوهشگران تقلب به شرح زیر آمده است:
یکی از مهمترین عوامل اقتصادی در بعد کلان، افزایش فاصله طبقاتی میان طبقات اجتماعی غنی و فقیر است. برای درک بهتر علت گرایش به تقلب، عدهای را تجسم کنید که بر روی یک پله برقی که به طرف بالا میرود، ایستادهاند و به راحتی به طرف بالا (برخورداری از رفاه و فرصتهای اجتماعی عالی) میروند که این پله برقی فقط برای عده معدودی از افراد جامعه است. بقیه مردم که اکثریت آن را تشکیل میدهند نیز میخواهند به آن مرتبه بالا برسند، اما راهی ندارند به جز اینکه از روی پله برقی دیگری که به طرف پایین میآید با فعالیت و سرعت بسیار بیشتر حرکت کنند اما هرگز به آن نمیرسند، مگر اینکه خود را از این قاعده خارج کنند. وضع کارمندان و کارگران در جامعه امروز ایران شبیه به حرکت بر روی پله برقی از نوع دوم است. کارمندان و کارگران با همسران و فرزندانشان در مقابل خود، افراد زیادی را میبینند که در رفاه کامل از پلههای دستیابی به رفاه استفاده میکنند. از سوی دیگر، مرتبا از طریق تبلیغات، جنبههای گوناگون یک زندگی مرفه به آنها معرفی میشود؛ بنابراین، احساس عدم وجود عدالت اجتماعی در نگرشها و ذهنیات آنها موجب میشود که اعتقاد به نظام اجتماعی کاهش یابد و کنترل روانی افراد بر روی رفتار خود کم شود.
نظام قانونی کشور یکی دیگر از شرایطی است که روشهای پیشگیری از تقلب را تحت تاثیر قرار میدهد. رسا بودن و عدم وجود تناقض در قوانین مختلف و همچنین جلوگیری از تعدد و پراکندگی قوانین و مقررات از ویژگیهای این عامل اصلی میباشند. به عنوان مثال نمونه از نقل قول خبرگان در ذیل شرح شده است:
بعضی مواقع قانون خودش به منشأ و عامل ایجاد مشکل تبدیل میشود. تعداد زیاد قوانین و مقررات مالی در ایران مساله بسیار مهمی است. پیچیدگی و نامتناسب بودن بعضی از قوانین و مقررات مالی خودش به بزرگترین معضل برای انواع تقلب تبدیل شده است.
شرایط مداخلهگر
شرایط مداخلهگر، مجموعه شرایط ساختاری هستند که به پدیدهای تعلق دارند و بر راهبردها اثر میگذارند. آنها راهبردها را در درون زمینه خاصی سهولت میبخشند و یا آنها را محدود و مقید میکنند. طبق نظر مصاحبهشوندگان، «حاکمیت شرکتی» و «کیفیت حسابرسی مستقل» دو شرط مداخلهگر در موثر بودن روشهای کنترلی جهت پیشگیری از وقوع تقلب هستند.
راهبردها
با توجه به نظر خبرگان، روشهای کنترلی و پیشگیری از تقلب در چهار طبقه «افزایش نقش واحد منابع انسانی»، «برقراری راههای ارتباطی جهت افشاگری تقلب»، «کنترلهای فیزیکی» و «کنترلهای حسابداری» خلاصه میشوند. بر اساس نظر خبرگان یکی از روشهای پیشگیری از وقوع تقلب، پررنگ کردن نقش واحد منابع انسانی در مدیریت کارکنان (جذب کارکنان جدید، آموزش کارکنان، ارزیابی عملکرد کارکنان و پاداش دادن به آنها و به طور خلاصه ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان) است. به عنوان مثال نظر یکی از مصاحبهشوندگان در مورد نقش منابع انسانی به شرح زیر است:
در بیشتر شرکتها، نقش واحد مدیریت منابع انسانی، کماهمیت در نظر گرفته شده، در حدی که گاه صرفا وظیفههایی مثل حضور و غیاب کارکنان و تنظیم جدولهای اضافهکاری و حقوق و دستمزد به آنها واگذار شده است. برخی مدیران، وظیفه واحد مدیریت منابع انسانی را بیشتر از جنس هنر کار کشیدن بیشتر از نیروی کار میبینند. در نتیجه، حاضر نیستند نقش مدیر منابع انسانی و واحد منابع انسانی را به عنوان نماینده اعضای سازمان به رسمیت شناسند. برخی شرکتها هم واحد مدیریت منابع انسانی را در حد واحد تدارکات منابع انسانی میبینند و تمایلی به درگیر کردن این واحد در تصمیمهای استراتژیک سازمان ندارند. طبیعی است که با این نگاه، بحث توسعه منابع انسانی هم جایگاهی نخواهد داشت. طبق نظر خبرگان افشاگری تقلب یکی از موثرترین روشهای کنترل و پیشگیری در زمینه تقلب است. در این روش کارکنان به گزارش فعالیت مشکوک افراد در سازمان بدون هیچ ترسی تشویق میشوند. نقلقول یکی از خبرگان به شرح زیر است:
در شرکتهای ما، افشاگری تقلب به کارکنان آموزش داده نشده طوری که فرد اگر تقلبی را اطلاع دهد خود را طردشده از طرف همکاران میبیند در واقع با یک احساس ناامنی مواجه میشود. از طرفی هم این افشای تقلب را یک کار ناجوانمردانه در قبال همکار خود میداند. کارمندان ما باید آموزش ببینند و یاد بگیرند که افشاگری و ارائه اطلاعات یکی از وظایف آنها در قبال سرمایهگذاران شرکت است. باید اول فرهنگ افشاگری در شرکتها آمادهسازی شود تا شخص افشاگر به عنوان جاسوس و خبرچینی که امروزه استفاده میشود خطاب نگردد. همچنین شخص افشاگر باید احساس امنیت بعد از افشا را هم داشته باشد. اگر یک سیستم تنبیه و تشویق هم همانطور که در بعضی از کشورها دارند در ایران باشد خالی از لطف نیست. طبق نظر خبرگان جهت جلوگیری از سرقت و دزدی داراییهای فیزیکی ارزشمند باید از تجهیزات امنیتی به روز استفاده گردد. بااهمیتترین داراییهای فیزیکی، وجه نقد، موجودیها (مواد، محصول و ملزومات) و داراییهای ثابت مشهود میباشند که به منظور کمتر کردن ریسک سرقت آنها باید تمهیدات امنیتی در نظر گرفت. نظر یکی از خبرگان در این زمینه به شرح زیر است:
در اکثر دزدیهای داراییهای فیزیکی شرکت، کارکنان دخیل هستند. در بیشتر شرکتهای ما ورود و خروج مواد و محصول به انبارها و خط تولید هنوز به صورت کاغذی و دستی انجام میشود و این عدم تجهیز انبارها به سیستمهای مکانیزه احتمال سرقت داراییها را بیشتر کرده است.
با توجه به نظر مصاحبهشوندگان، کنترلهای حسابداری در چهار چرخه مهم عملیات شرکت (درآمد، مخارج، تولید و مالی) و کنترل سیستمهای اطلاعاتی حسابداری، یکی از موثرترین روشهای جلوگیری از تقلب در هر چرخه میباشد. کنترلهای حسابداری کنترلهایی هستند که مستقیما بر قابلیت اتکای مدارک حسابداری و صورتهای مالی اثر دارند و به منظور دستیابی به اهدافی چون حفاظت داراییها، قابلیت اتکای مدارک حسابداری و تهیه صورتهای مالی قابل اطمینان استقرار مییابند. رویههای کنترل داخلی در حسابداری میتواند به شش طبقه تقسیم شود که هرکدام به منظور جلوگیری از تقلب و شناسایی خطاها قبل از اینکه سازمان را با مشکل مواجه کنند، طراحی شدهاند.
تفکیک وظایف، کنترل سیستم اطلاعاتی حسابداری، بررسیهای فیزیکی، مستندات استاندارد، مغایرتگیری دورهای، صدور مجوزهای لازم.
پیامدها
با توجه به نظر خبرگان، به کارگیری هریک از راهبردهای ذکرشده در جهت جلوگیری از وقوع تقلب، در سه سطح جامعه، شرکت و فرد تاثیرگذار خواهد بود. تقلبهای گسترده در سطح جامعه تاثیر منفی عمیقی بر روی رشد اقتصادی و در نتیجه توسعه میگذارد. کاهش کارایی اقتصادی، تخصیص نادرست منابع و توزیع نامناسب درآمدها به همراه کاهش انگیزههای سرمایهگذاری در بلندمدت روی رشد اقتصادی کشور از اثرات تقلب در سطح جامعه است. در نتیجه، پیامدهای اقتصادی شیوع تقلب در کشورها میتواند شامل ضدرشد و توسعه بودن اقتصاد، ایجاد و گسترش فقر و آثار و پیامدهای آن و نیز تغییر فرهنگ اقتصادی شود. نقلقول یکی از مصاحبهشوندگان در مورد آثار تقلب بر جامعه به شرح زیر است:
یکی از اصلیترین معیارهای جامعه سالم، بالا بودن اعتماد، امید و رضایت اجتماعی در بین مردم است که این مولفهها نیز با اتفاقهایی از قبیل فساد و تقلب خدشهدار میشوند. وقتی کارمند یا کارگر و یا جوانی که صادقانه در پی کسب مال از راههای قانونی بوده، در اطراف خود میبیند که افرادی در جامعه هستند که بدون هیچ تلاشی و به یکباره ثروت زیادی را به دست میآورند و از زندگی خوبی برخوردار هستند، احساس یأس و سرخوردگی میکند. در واقع افراد جامعه با دیدن چنین افرادی در اطراف خود به مرور به این باور میرسند که با کار صادقانه غیرممکن است به ثروت برسند. این حس ناامیدی باعث سوق آنها به سمت خلافکاری و جرائم اقتصادی میشود که منشأ آن الگو قرار دادن همان افرادی است که برای رسیدن به ثروت کلان دست به اختلاس زدهاند و ره صدشبه را یکشبه رفتهاند.
در مورد جامعه، با ترویج ارزشهای اخلاقی و بهبود فرهنگ درستکاری، از تخریب جامعه و افزایش فساد اخلاقی و در نتیجه فساد اقتصادی جلوگیری میشود. همچنین منجر به افزایش اعتماد مردم نسبت به یکدیگر و سازمانها، جامعهای سالمتر و خوشبختتر میگردد. در مورد سازمانها، با ایجاد بستر مناسب و به کارگیری راهبردها به طور اثربخش، اطمینانی معقول از حرکت سازمان به سمت تحقق اهدافش ایجاد میشود و از اتلاف منابع، کاهش سرمایهگذاری و نارضایتی مشتریان جلوگیری میشود. همچنین اطمینان از وجود شفافیت در سیستمهای اقتصادی و مالی و شفافیت در تصمیمگیری را برای سرمایهگذاران به همراه دارد که این خود منجر به جذب افزایش سرمایهگذار برای شرکت میگردد. در مورد فرد، با توجه به ایجاد بستر مناسب شرکتها برای کارکنان خود و به کارگیری راهبردها، رضایت از کار و اطمینان نسبت به پیشرفت در کار برای افراد ایجاد میگردد. زمانی که فرهنگ درستکاری، شایستهسالاری، اهمیت دادن به طراحی و اجرای سیستمهای کنترل داخلی اثربخش در سازمان برقرار باشد، این اطمینان در کارکنان ایجاد میگردد که در محیطی سالم و منصفانه مشغول به کار است.
در مجموع میتوان گفت عوامل فرهنگ اخلاقی سازمان و سیستم کنترلی اثربخش، شروط علّی و اثرگذار بر روشهای کنترلی در پیشگیری از وقوع تقلب شناخته شدند. همچنین روشهای کنترلی اثربخش در بستر فرهنگ عمومی، شرایط اقتصادی کشور، اعتقادات مذهبی و نظام قانونی کشور طراحی و اجرا میگردند و عوامل حاکمیت شرکتی و حسابرس مستقل جزو شرایط مداخلهگر و اثرگذار بر روشهای کنترلی هستند. در نهایت روشهای پیشگیری و کنترل تقلب در چهار گروه کنترلهای فیزیکی، کنترلهای حسابداری، افشاگری تقلب و افزایش نقش واحد منابع انسانی قرار گرفتند و پیامدهای روشهای کنترلی مربوطه در سه سطح جامعه، سازمان و سطح فردی اثرگذار است. پیشنهاد میشود به منظور اثربخش بودن روشهای کنترلی تقلب، شرایط زمینهای که شامل فرهنگ عمومی و عوامل اقتصادی، مذهبی و نظام قانونی میباشند توسط هر یک از مقامات مسوول اصلاح و بهبود یابند.
* کارشناس حسابداری
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد