مبارزه با قاچاق کتاب در اولویت
جهان صنعت– در ایران امروز کتاب دیگر تنها یک کالای فرهنگی نیست بلکه نشانهای است از وضعیت عمومی جامعه، دماسنجی که بالا و پایین رفتنش حال فرهنگ را روایت میکند. سالهاست که آمارهای مطالعه، روایتهای ناشران و تجربه کتابفروشان، تصویری مشابه را نشان میدهد: روزبهروز سهم کتاب در سبد مصرف فرهنگی مردم کوچکتر میشود و جای آن را سرگرمیهای سریعی گرفته که با یک لمس روی صفحه تلفن همراه تمام میشوند. خیابانهایی که زمانی با ویترین کتابفروشیها جان میگرفتند، حالا خاموشتر شدهاند و بسیاری از ناشران برای ادامه بقا به حداقلها دل بستهاند اما پشت این وضعیت ظاهرا ساده مجموعهای از تغییرات عمیقتر جریان دارد؛ تغییر ذائقه نسل جدید، جابهجایی الگوی مصرف فرهنگی از کاغذ به شبکههای دیجیتال و البته فشاری که اقتصاد پرنوسان بر تمامی صنایع از جمله نشر وارد میکند. با این حال ماجرا فقط افول نیست. در دل همین تحولات نشانههایی از یک زیست فرهنگی تازه دیده میشود؛ جوانانی که هرچند کمتر سراغ کتابفروشیها میروند اما ساعتها وقت خود را صرف محتواهای علمی و آموزشی در فضای مجازی میکنند، خانوادههایی که برای کودکانشان از کتابهای تعاملی، محتوای شنیداری یا نسخههای الکترونیک استفاده میکنند و گروههایی که تلاش میکنند از دل این تغییرات، مسیرهای تازهای برای ترویج خواندن بسازند. صنعت نشر ایران در نقطهای ایستاده که نه میتوان آن را صرفا رو به افول دانست و نه میتوان نسبت به ارزشهای نهفته در تغییرات فرهنگی بیتفاوت ماند. اکنون پرسش اصلی این است که چگونه میتوان میان جهان کاغذ و جهان دیجیتال پلی زد که هم مخاطب امروز را با خود همراه و هم سرمایه فرهنگی کتاب را حفظ و بازآفرینی کند؟ این پرسشی است که آینده نشر ایران را رقم خواهد زد.
نشست «دیدار نمایندگان صنوف نشر و تعدادی از ناشران و کتابفروشان با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» روز دوشنبه ۲۶آبانماه ۱۴۰۴ با حضور سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن جوادی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران و دبیر سیوسومین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، ایوب دهقانکار مشاور علمی، فرهنگی و مدیریتی معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ناصر افشارپور مدیرکل دفتر نشر و کتابخوانی، عباس زارع مدیرکل دفتر امور چاپ و نمایندگان صنوف نشر و تعدادی از ناشران و کتابفروشان برگزار شد. در این نشست سید عباس صالحی با ارائه جمعبندی تازهترین پیمایشهای فرهنگی کشور، تصویری جامع از وضعیت مطالعه و مصرف فرهنگی در ایران ترسیم کرد و نسبت به پیامدهای کاهش توجه به کتابخوانی در جامعه هشدار داد و گفت: «بررسی دادههای پژوهشی نشان میدهد که تمایل به مطالعه کتابهای غیردرسی در دو دهه گذشته روندی کاهشی را تجربه کرده و بخشی از جامعه عملا از چرخه منظم کتابخوانی خارج شده است. این سقوط تدریجی، زنگ خطری برای فرهنگ عمومی و آینده صنعت نشر به شمار میرود و باید با نگاه جدیتری مورد توجه قرارگیرد. با این حال بخش امیدوارکننده نتایج پژوهشها جایی است که نشان میدهد مردم زمان قابلتوجهی را صرف مطالعه یا مشاهده محتوای علمی در فضای مجازی میکنند. این موضوع نشانه شکلگیری ذائقههای تازه و جابهجایی الگوی مصرف فرهنگی است؛ تغییری که باید در سیاستگذاری فرهنگی کشور بازتاب یابد.» او در بخش دیگری از سخنان خود چهار مساله بنیادین صنعت نشر را تشریح کرد و تحریک تقاضا برای کتابخوانی را نخستین مساله دانست و با اشاره به مسوولیت جمعی دستگاهها، نهادها و فعالان نشر تاکید کرد: «باید مخاطبان جدید خلق کرد و راههای تازهای برای بازگرداندن مخاطبان قدیمی به چرخه مطالعه یافت. پیشنهادهایی مانند تقویت نقش مدارس و مهدکودکها در ترویج فرهنگ کتابخوانی، جدیتر شدن جایگاه کتاب در آموزش ضمن خدمت کارکنان دولت و طراحی تسهیلات خرید کتاب برای دانشجویان از جمله مسیرهای قابل اجرا محسوب میشود. کتاب باید به بخشی از زیست روزمره نسل جدید تبدیل شود و این امر تنها با سیاستگذاری هدفمند ممکن است.» او ادامه داد: «مقابله نظاممند با قاچاق کتاب و انتشار نسخههای بدلی از دیگر مسائل بنیادین صنعت نشر است. بازار ناسالم کتاب، اقتصاد نشر را در سالهای اخیر بهشدت تحتفشار قرار داده و ادامه این وضعیت میتواند چرخه خلاقیت و تولید محتوای رسمی را مختل کند. باید با توجه به تجربههای موفق گذشته در مقابله با این پدیده برآییم و در این راستا و برای مهار این آسیب، هماهنگی دوباره دستگاههای فرهنگی، قضایی و نظارتی لازم است و باید سایه بازار کاذب از سر ناشران و کتابفروشان برداشته شود.»
صالحی سومین مساله را افزایش نقش نهادهای صنفی و مدنی در مدیریت حوزه نشر معرفی کرد و گفت: «حکمرانی کارآمد در فرهنگ زمانی محقق میشود که دولت کوچکتر و امور به نهادهای تخصصی و صنفی واگذار شود. دولت نباید خود را کارگزار اصلی تولید و توزیع فرهنگی بداند بلکه باید زمینهساز باشد و میانجیهای قدرتمند را تقویت کند تا ارتباط میان اهالی نشر و مخاطبان پویاتر شود. چهارمین مساله نیز ضرورت توسعه پژوهشهای پایه و انتشار آزاد دادهها و آمارهای نشر است. دادههای فرهنگی متعلق به مردم است و نباید در قفسههای اداری محبوس بماند. نشر کشور زمانی میتواند مسیر توسعه را طی کند که فعالان آن به اطلاعات دقیق، پژوهشهای آیندهنگر و تحلیلهای علمی دسترسی داشته باشند و براساس آنها تصمیم بگیرند.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه مطرح کرد: «گسترش حضور بینالمللی ایران در عرصه کتاب، ارتقای کیفیت و ساختار نمایشگاههای کتاب، حل چالشهای مالیاتی فعالان نشر و بهرهگیری از فناوریهای نوین از جمله هوشمصنوعی در سیاستگذاری فرهنگی بخشهایی است که باید با همکاری دولت و صنوف پیش برده شود.» صالحی در پایان سخنان خود گفت: وضعیت کنونی مطالعه در کشور نیازمند اقدامی هماهنگ و ملی است و همه دستگاهها، نهادهای صنفی و فعالان فرهنگی باید در این مسیر کنار یکدیگر قرار گیرند. آینده صنعت نشر و حتی هویت فرهنگی جامعه در گرو تصمیمهایی است که امروز گرفته میشود و نمیتوان نسبت به این روند بیتفاوت ماند.
در نهایت آنچه امروز در عرصه کتاب و مطالعه مشاهده میشود بیش از آنکه نشانه پایان باشد، بیانگر آغاز مرحلهای تازه در زیست فرهنگی جامعه است. تغییر الگوهای مصرف، چالشهای اقتصادی و تحول فناوری مسیر نشر را پیچیدهتر کرده اما فرصتهای تازهای نیز پیشروی آن گذاشته است. آینده زمانی روشنتر خواهد بود که کتاب در کنار رسانههای نوین، نه در برابر آنها، تعریف شود و سیاستگذاریها براساس واقعیتهای جدید فرهنگی شکل گیرد. اگر نسل امروز با ابزارهای متفاوتی به دانش و محتوا دست مییابد، وظیفه فعالان فرهنگی یافتن راههایی برای پیوند دوباره مردم با معنای عمیق «خواندن» است.
