29 - 06 - 2018
ماهیگیری از آب گل آلود
حسین کاشفی*- این اواخر فشارهایی از طرف برخی جریانها به رییسجمهور وارد میشود تا او را تخریب و بیاعتبار کنند. متاسفانه اصولگرایان، افراطیون یا هر کسی دیگر که این هدف را دنبال میکنند مسالهشان ایران و آینده ایران نیست وگرنه در این شرایط بسیار ویژه و خاصی که ما در سطح بینالملل داریم از جمله وضع برجام و مواضعی که آمریکا گرفته و خوابهایی که برای اعمال تحریمها دیده، ایجاد اینگونه تنشها کمکی به حل مسایل نمیکند ضمن اینکه مسایل منطقه و هماهنگی بین اسراییل و عربستان هم وجود دارد. همچنین این اواخر موضوعی در جلسه اوپک اتفاق افتاده که نتیجه آن یک نوع هماهنگی و همکاری میان عربستان، روسیه و آمریکا در رابطه با فشار به ایران و کاهش تولید نفت ایران است. لذا در شرایطی که تمام این فشارها وجود دارد منطقی نیست کسانی در داخل به رییسجمهور فشار آورند و به او حمله کنند اما متاسفانه صداهایی شنیده میشود و برخی اظهار میکنند که ما دولت نمیخواهیم یا دولت نظامی میخواهیم عدهای دیگر نیز از استعفای رییسجمهور سخن میگویند اما این نوع نگاه و تخریب در شرایط موجود غیرقابل درک است. باید تاکید کرد که بحث دیدگاه سیاسی نیست. قبل از دیدگاه سیاسی بحث پایبندی به کشور و ایران و یکپارچگی مطرح است والبته تعهداتی که همه در برابر خود، ملت و در برابر آینده جوانان دارند لذا ما نیاز به یکصدایی، انسجام و وحدت ملی داریم و در عین حال باید منافع ملی را در نظر بگیریم نه آنکه هر کسی از یک زاویهای به بدنه دولت هجوم آورد. البته انتقاد همیشه باید باشد همانطور که خود آقای روحانی مطرح میکنند که برخی از وزرایشان روزه سکوت گرفتهاند. اینجا این انتقاد به ایشان مطرح است که چرا آنها را تغییر نمیدهد تا تحولی در این زمینه صورت بگیرد؟البته مشکلات داخلی ما بیارتباط با مسایل خارجی نیست ولی دولت هم باید تغییری در کابینه ایجاد کند تا شرایط سامان پیدا کند ضمن اینکه ارتباط بیشتری با مردم برقرار شود و با شفافیت آنچه را که هست با مردم در میان بگذارند. ما وضعی را که در سطح بینالملل و منطقه داریم به مباحث و مشکلات گذشتهمان برمیگردد. اگر در گذشته این تحریمها را نداشتیم و مساله برجام و برخورد با منطقه وجود نداشت در داخل نیز شرایطمان سخت نمیشد. این مسایل همه ادامه همان روندی بود که در گذشته پیاده شد چراکه ما که جامعه را تازه شروع نکردیم و تازه وارد تاریح ایران نشدیم. این مسایل و مشکلات ادامهدهنده گذشته ما هستند. پس کسانی که تخریب میکنند و استعفای دولت را میخواهند و اعلام میکنند که دولت کارآمدی ندارد اگر ذرهای انصاف داشته باشند میبینند که در دولتهای نهم و دهم چهها بر سر کشور آمد میبینند که ارزش پولی ملی در آن زمان به کجا رسیده بود و رشد اقتصادیمان چه شد ضمن اینکه جایگاه و منزلتی نیز در سطح بینالملل و منطقه نداشتیم لذا حضرات باید جواب بدهند که چرا آن موقع سکوت کردند؟ البته نمیتوان گفت که همه این مشکلات به آن دوران برمیگردد! ولی بخشی از آن نتیجه سیاستهای گذشته است.اما یکی از نکات خوبی که در مورد بودجه امسال وجود داشت این بود که نشان داد بودجه به چه شکلی توزیع میشود و چرا به بخشهایی که اصلا ضرورت ندارد بودجه بیش از انتظار تعلق میگیرد؟ این پول مردم است و ملت باید بدانند پولشان چگونه خرج میشود. هر چند رییس جمهور در این خصوص به طور کامل شفافسازی نکرد اما به شکل غیرمستقیم از برخی نهادها و بودجههایی که به آنان تعلق میگیرد انتقاد کرد و با مردم سخن گفت.باید این را پذیرفت که حق هر فرد و شهروندی است که انتقاد کند اما متاسفانه برخوردها و تخریبهایی صورت میگیرد که خوشایند نیست و عدهای با هر اتفاقی میخواهند سوءاستفاده کنند وگرنه در زمانی که ترامپ خواب برخورد با ایران و تغییر نظام را میبیند بحث تضعیف دولت را مطرح نمیکردند. پس بهتر است در این شرایط انسجام و هدف خود را بالا ببریم و کار موازی انجام ندهیم ضمن اینکه هرکسی وظیفه خودش را انجام دهد. همه کسانی که واقعا احساس مسوولیت میکنند به خصوص فرهیختگان و اهل دانش به دولت کمک کنند و دولت هم زمینهای را فراهم و از همه روشنفکران و صاحبنظران اقتصادی سیاسی فرهنگی استفاده کند چون کشور برای همه مردم است و دولت هم منتخب مردم. لذا انتظار میرود در شرایط کنونی احزابی که برنامه دارند به میدان بیایند و برای حل مشکلات امروز پیشنهادات خود را ارائه دهند. اکنون در شرایطی نیستیم که بخواهیم سنگها را وا بکنیم و باید از این مساله که دشمنان میخواهند ما را دچار بحران کنند آگاه باشیم و همدلی و همراهیمان را بیشتر کنیم تا سریعتر برای حل مشکلات مان مخصوصا اقتصادی گام برداریم.اما دولت هم باید شفافسازی کند تا برخی از این آب گلآلود ماهی نگیرند. هر میزان که دولت شفافسازی کند و مسایل را مطرح کند اعتماد مردم بیشتر میشود پس رییس جمهور باید مسایل را بیان کند و خود او و معاونان و وزرایش حضور پیدا کنند. از طرفی رییسجمهور ضعفها را میداند و ممکن است در جایی ایراداتی که داشته باشد را بداند لذا باید صادقانه آنها را مطرح کند. البته ریشه این مشکلات دو حالت بیشتر ندارد و آن بحث سیستمی و مدیریتی است. مدیریت که به عملکرد افراد برمیگردد و اگر گزینههای مناسبتری استفاده شود و از توانمندی و سرمایههای اجتماعی جدید استفاده شود به حل موضوع کمک میکند اما اگر جایی نیز مشکل سیستمی داریم باید مردم را در جریان بگذاریم. مهمترین مساله اعتماد مردم است چرا که آنان اعتماد کردند به صحنه آمدند و بارای بالا رییس جمهور را انتخاب کردند و امانتی را در اختیارش گذاشتند لذا ایشان نیز باید امانتداری کند و کسانی که حقشان است مسایل را در میان بگذارد. وقتی منطق ما در سطح بینالملل گفتوگو و مذاکره است در داخل نیز باید از این رویه پیروی کنیم لذا دولت باید گفتوگو، مذاکره و تعامل را چه با مجلس و چه احزاب و مردم عادی و تشکلها داشته باشد. دولت باید از طریق رسانهها با مردم سخن بگوید و شفافسازی کند البته که رسانه ملی ما و تریبونهایی که در اختیار تفکر دیگر است کمتر همکاری میکنند ولی باید با آنان برخورد قانونی صورت بگیرد. رسانه ملی برای گروه خاصی نیست و باید در اختیار دولت و مردم باشد تا دولت راحتتر حرف خود را با مردم در میان بگذارد.
*فعال سیاسی اصلاح طلب
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد