لمپن‌های مجازی؛ تهدیدی نوظهور برای گفتمان توسعه پتروشیمی

حامد شاهین‌مهر
کدخبر: 537093

حامد-شاهین‌مهر

حامد شاهین‌مهر، دانش‌آموخته ارتباطات

در فضای مجازی صنعت پتروشیمی روزبه‌روز بیشتر شاهد افرادی هستیم که بدون پیشینه رسانه‌ای یا تحلیل تخصصی، تنها با تریبون‌سازی شخصی و جوسازی، فضای گفت‌وگوی حرفه‌ای را آلوده می‌کنند. این همان لمپنیسم رسانه‌ای است؛ پدیده‌ای نوظهور اما خطرناک که با هر تغییر قدرت، موضع عوض می‌کند و تنها چیزی که پشت سر می‌گذارد، بی‌اعتمادی و تخریب است. در دوره‌ای که رسانه‌های اجتماعی به صحنه‌ای اصلی برای شکل‌گیری افکار عمومی بدل شده‌اند، شکل تازه‌ای از لمپنیسم در حال ظهور است؛ لمپنیسمی که نه در کوچه و خیابان بلکه در صفحه‌های مجازی و کانال‌های ناشناس تلگرام، واتساپ و اینستاگرام رخ می‌نماید؛ جایی که صداهای بلند، بی‌پشتوانه و عوام‌فریب، فضای گفت‌وگوی تخصصی را به هرج‌ومرج می‌کشانند. در سال‌های اخیر شاهد ظهور رسانه‌هایی در فضای مجازی صنعت پتروشیمی هستیم که بیشتر از آنکه بستری برای گفت‌وگوی تخصصی باشند، به تریبونی برای حاشیه‌سازی و تخریب تبدیل شده‌اند. این پدیده که می‌توان آن را «لمپنیسم رسانه‌ای» نام نهاد، پدیده‌ای پر‌سر‌و‌صدا، کم‌مایه و فرصت‌طلب است. این جریان نه نقد می‌کند، نه پیشنهاد می‌دهد تنها تخریب می‌کند؛ بی‌هزینه و بی‌مسوولیت. در واقع ادامه‌ای ا‌ست بر همان تحلیل کلاسیکی که کارل مارکس از «لومپن پرولتاریا» ارائه می‌دهد. طبق دیدگاه او، این قشر که از دل حاشیه‌نشینی و بحران معیشتی برمی‌خیزد، مستعد آن است که به ابزاری برای بازی‌های قدرت تبدیل شود. امروز اما این نقش را گروه‌هایی برعهده گرفته‌اند که نه از حاشیه‌ شهر بلکه از حاشیه‌ علم، اخلاق و تخصص سر برآورده‌اند؛ بی‌ریشه در دانش اما مسلط بر تکنیک‌های جذب مخاطب. در صنعت حساسی مانند پتروشیمی که سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی راهبردی و تخصص فنی از عناصر بنیادین آن‌ هستند، این نوع لمپنیسم رسانه‌ای پیامدهایی بسیار فراتر از دعواهای روزمره مجازی دارد. طی سال‌های اخیر با رشد کانال‌ها و صفحات پرمخاطب اما فاقد اعتبار تخصصی شاهد آن بوده‌ایم که چگونه جریان‌هایی ناشناخته یا بعضا فرصت‌طلب با بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌ای ساده، فضای نقد سازنده را تخریب کرده و جایش را به غوغاسالاری، تحقیر نخبگان، پخش شایعات و مهندسی افکار عمومی داده‌اند. این رسانه‌ها اغلب به نام یک فرد شناخته می‌شوند؛ افرادی که نه سابقه‌ رسانه‌ای حرفه‌ای دارند، نه تجربه‌ آکادمیک اما با مهارت در جنجال‌آفرینی و بازی با افکار عمومی تریبون عوض کرده و با هر جابه‌جایی قدرت رنگ عوض می‌کنند.در جوامعی که هنوز ساختار شفاف اطلاع‌رسانی، آموزش رسانه‌ای و گفت‌وگوی بین‌نسلی شکل نگرفته است، لمپن‌های رسانه‌ای به راحتی می‌توانند در لباس منتقد ظاهر شوند، پروژه‌های ملی را تخریب کنند، متخصصان را به حاشیه برانند و مسیر تصمیم‌سازی را به بیراهه ببرند. در صنعت پتروشیمی که از قضا با سرمایه‌گذاری خارجی، دیپلماسی انرژی و پیچیدگی‌های فناورانه گره خورده، این انحراف می‌تواند آینده‌ای پرهزینه برای کشور رقم بزند. وقت آن رسیده مرز نقد و غوغاسالاری را مشخص کنیم، نه با حذف که با تولید محتوا، تقویت صدای متخصصان و آموزش سواد رسانه‌ای. اگر به آینده‌ این صنعت ملی فکر می‌کنیم، باید مرز بین نقد و لمپنیسم را روشن کنیم، با ارتقای سواد رسانه‌ای، حمایت از تحلیلگران مستقل و احیای جایگاه دانش و گفت‌وگو. زمان آن رسیده که تفاوت میان نقد سازنده و لمپنیسم رسانه‌ای را تشخیص دهیم و راهی برای پالایش فضای مجازی بیابیم. نه با فیلتر و سرکوب بلکه با تقویت رسانه‌های مسوول، ترویج سواد رسانه‌ای و بازگرداندن احترام به دانش، تجربه و گفت‌وگو.

وب گردی