فقر شاغلان در ایران

گروه تحلیل – ماهیت فقر شاغلان و سیاستهای مورد نیاز برای کاهش آن با فقر عمومی متفاوت است. از اینرو و باتوجه به اهمیت این پدیده در ایران، در این پژوهش شاخصهای مربوط به فقر شاغلان با رویکرد فقر درآمدی برای سالهای۲۰۰۴ تا ۲۰۲۰ محاسبه شده و عوامل موثر بر احتمال کاهش فقر شاغلان مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج نشان میدهد که این شاخصها در این دوره دارای نوساناتی بودهاند اما در سالهای اخیر روندی افزایشی داشتهاند. نسبت شمارش (Headcount Ratio) فقر شاغلان پایینتر از فقر عمومی جمعیت بوده و اختلاف میان آنها در سالهای پایانی دوره افزایش یافته،همچنین متوسط تعداد شاغلان در میان جمعیت فقیر کمتر از متوسط تعداد شاغلان در کل جمعیت است.
براساس نتایج برآورد مدل لجستیک مشخص شد که متغیرهایی مانند جنسیت، مجذور سن، تحصیلات ابتدایی، بیمهارتی، مزدبگیری (در مناطق روستایی)، بعد خانوار و اشتغال در بخش کشاورزی احتمال فقر را افزایش میدهند. در مقابل درجه استقلال خانوار، سواد سرپرست خانوار، سن، تعداد ساعت و روز کاری، داشتن شغل دوم، تحصیلات دانشگاهی، کارفرما بودن، اشتغال در بخش عمومی و اشتغال در صنعت، احتمال فقر را کاهش میدهند.
فقر شاغلان چیست و چرا مطالعه آن مهم است؟
فقر شاغلان به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد شاغل هستند اما همچنان در خانوارهایی با درآمد زیر خط فقر زندگی میکنند. مطالعه این پدیده مهم است زیرا نشان میدهد که داشتن شغل به تنهایی تضمینکننده امنیت مالی یا خروج از فقر نیست. شناخت علل و ویژگیهای فقر شاغلان برای طراحی سیاستهای موثر در کاهش فقر و بهبود استانداردهای زندگی افراد شاغل و خانوادههایشان ضروری است. این موضوع در ایران اهمیت ویژهای دارد زیرا بخش قابلتوجهی از فقر موجود ناشی از فقر شاغلان است در حالی که مطالعات نظری و تجربی در این زمینه محدود هستند.
فقر شاغلان در این مطالعه چگونه اندازهگیری شده و از چه منابع دادهای استفاده شده است؟
این مطالعه فقر شاغلان را براساس دو خط فقر مطلق و نسبی اندازهگیری کرده است.
۱- خط فقر مطلق براساس روش نیازهای اساسی که توسط مرکز پژوهشهای مجلس محاسبه شده، تعیین شده است.
۲- خط فقر نسبی به عنوان ۵۰درصد میانگین هزینههای غیرقابلدوام خانوار تعریف شده است.
برای اندازهگیری شاخصهای فقر، از شاخص فاستر-گریر- ثورب (FGT) استفاده شده است. دادههای مورد استفاده از طرح هزینه و درآمد خانوار (HEIS) که توسط مرکز آمار ایران بین سالهای۲۰۰۴ تا ۲۰۲۰ انجام شده، استخراج شدهاند. این دادهها به تفکیک مناطق شهری و روستایی تحلیل شدهاند. در این مطالعه ابتدا خانوارهای فقیر شناسایی و سپس اعضای شاغل این خانوارها به عنوان شاغلان فقیر دستهبندی شدهاند. وزن هر خانوار در نمونهگیری آماری نیز در محاسبات لحاظ شده است.
روندهای کلیدی در فقر شاغلان ایران بین سالهای۲۰۰۴ تا ۲۰۲۰ چیست؟
شاخص نسبت سرشمار (FGT0) در مناطق شهری و روستایی، عمدتا روندی صعودی در فقر مطلق نشان میدهد، اگرچه در برخی سالها کاهش یافته است. در مورد فقر نسبی، شاخصها ابتدا کاهش و سپس افزایش داشتهاند که نشاندهنده یک روند نزولی کلی در هر دو منطقه است. میزان فقر در مناطق شهری نسبت به مناطق روستایی بیشتر بوده و در سالهای اخیر فاصله بین فقر شاغلان و فقر عمومی افزایش یافته است.
چه عواملی احتمال فقر شاغلان در ایران را افزایش میدهند؟
مطالعه با استفاده از مدل لجیت عوامل افزایشدهنده احتمال فقر شاغلان را شناسایی کرده است:
۱- در سطح خانوار:
۲- تعداد اعضای بیشتر در خانوار
۳- پایین بودن استقلال اقتصادی خانوار (کم بودن نسبت اعضای شاغل به کل اعضای خانوار)
۴- بیسوادی سرپرست خانوار
۵- در سطح فردی:
۶- زن بودن
۷- سن پایینتر
۸- سطح تحصیلات ابتدایی
۹- فاقد مهارت بودن
۱۰- مزدبگیری (بهویژه در مناطق روستایی)
۱۱- اشتغال در بخش کشاورزی
چه عواملی احتمال فقر شاغلان در ایران را کاهش میدهند؟
براساس مطالعه، برخی عوامل احتمال فقر شاغلان را کاهش میدهند:
در سطح خانوار:
۱- استقلال اقتصادی بالاتر خانوار
۲- باسواد بودن سرپرست خانوار
۳- در سطح فردی
۴- سن بالاتر
۵- افزایش ساعات و روزهای کاری در هفته
۶- داشتن شغل دوم
۷- تحصیلات دانشگاهی
۸- کارفرما بودن
۹- اشتغال در بخش دولتی
۱۰- اشتغال در بخش صنعت
نتایج این مطالعه درباره تاثیر جنسیت بر فقر شاغلان چگونه با یافتههای سایر کشورها مقایسه میشود؟
این مطالعه نشان میدهد که زن بودن احتمال فقر شاغلان را در ایران افزایش میدهد. این نتیجه با یافتههای برخی کشورها متفاوت است زیرا در برخی مطالعات نشان داده شده که زنان کمتر در فقر قرار دارند چراکه معمولا در خانوارهایی زندگی میکنند که سایر اعضای شاغل (معمولا مردان) درآمد کافی برای خروج از فقر دارند.
مطالعه چه پیشنهادهای سیاستی برای کاهش فقر شاغلان در ایران ارائه میدهد؟
این مطالعه چندین راهکار سیاستی برای کاهش فقر شاغلان پیشنهاد کرده است:
۱- افزایش مشارکت اقتصادی و استقلال خانوار: سیاستها باید بر افزایش مشارکت اقتصادی، بهویژه برای زنان، تمرکز کنند. این امر نیازمند توسعه کیفی و کمی بازار کار است.
۲- بهبود آموزش و مهارتآموزی: تحصیلات و مهارتآموزی از عوامل کلیدی در خروج از فقر محسوب میشوند. سیاستگذاران باید بر ارتقای مهارتها و افزایش بهرهوری از طریق برنامههای آموزشی تمرکز کنند.
۳- رسیدگی به چالشهای زنان شاغل: سیاستگذاری در امور اجتماعی و اصلاح قوانین کار برای حمایت از زنان شاغل ضروری است.
۴- تحول در بخش کشاورزی: بهبود شرایط کار و افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی میتواند به کاهش فقر شاغلان در این بخش کمک کند.
تفاوت بین فقر مطلق و فقر نسبی در این مطالعه چیست؟
۱- فقر مطلق به وضعیتی اشاره دارد که در آن درآمد خانوار برای تامین نیازهای اساسی مانند غذا، پوشاک و مسکن کافی نیست. در این مطالعه، خط فقر مطلق براساس روش نیازهای اساسی تعیین شده است.
۲- فقر نسبی در مقایسه با استاندارد زندگی متوسط جامعه تعریف میشود. در این مطالعه، خط فقر نسبی به عنوان ۵۰درصد میانگین هزینههای غیرقابلدوام خانوار محاسبه شده است بنابراین در حالی که فقر مطلق براساس یک استاندارد ثابت سنجیده میشود، فقر نسبی نابرابری درآمدی را نیز در نظر میگیرد.
این مطلب از مقالهای با عنوان «تحلیل تجربی فقر شاغلان در اقتصاد ایران» استخراج شده است.
نویسندگان: حسین ربیعی، محمدعلی کافایی