فریب بزرگ پوتین

محمدرضا ستاری- نشست آلاسکای ترامپ و پوتین که پس از آن دیدار رهبران اروپایی در کاخسفید برگزار شد، قرار بود محرکی برای پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین باشد اما یک هفته بعد دوباره به نقطه آغاز بازگشتهایم چرا که ولادیمیر پوتین همان تاکتیکهای همیشگی را تکرار میکند و هیچ علاقه جدیای به توافق نشان نمیدهد. در همین راستا پرسش اصلی این است که ترامپ در برابر این وضعیت چه خواهد کرد؟ آن هم در شرایطی که در ابتدای روی کار آمدنش وعده داده بود ظرف ۲۴ساعت به جنگ اوکراین پایان میدهد و بعد با دادن یک التیماتوم به پوتین، او را در ظاهر به آلاسکا کشاند تا بتواند آن طور که مایل است به این مناقشه مهم و فرسایشی پایان دهد.
طبق گزارشی که در این خصوص روزنامه والاستریت ژورنال منتشر کرده، ترامپ این هفته اعلام کرد که پوتین خواهان صلح بوده و برای دیدار با زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین نیز اعلام آمادگی کرده است. با این حال به جز صحبتهای ترامپ و تیم او، نشانهای جدی مبنی بر اینکه واقعا پوتین و زلنسکی بخواهند با یکدیگر دیدار کنند، وجود ندارد. حتی سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه چهارشنبه هفته گذشته به صراحت اعلام کرد که موانع متعددی بر سر چنین دیداری وجود دارد.
لاوروف همچنین گفته روسیه باید در ارائه تضمینهای امنیتی برای اوکراین نقش داشته باشد و چین نیز به عنوان متحد روسیه باید بر سر میز مذاکرات حضور یابد. در چنین شرایطی است که شاهد هستیم پوتین علاوه بر تلاش برای یارکشی بینالمللی، درست پس از این مذاکرات بود که یکی از بزرگترین حملات پهپادی و موشکی در طول جنگ را در غرب اوکراین انجام داد؛ جایی که بسیار دورتر از خطمقدم جبهه این عملیاتها صورت گرفت.
آیا پوتین واقعا به دنبال صلح است؟
در همین رابطه است که برخی از کارشناسان غربی مدعی هستند، این رفتار کسی نیست که به صلح علاقهمند باشد. پوتین و سخنگویانش همچنان درباره جنگ بهعنوان پروژهای برای کشاندن اوکراین به حوزه همزیستی اقتصادی روسیه صحبت میکنند. لاوروف به عنوان وزیر خارجه روسیه چند روز قبل گفت که مسکو در واقع دارد اوکراین را از دولت خودش محافظت میکند! در نتیجه میتوان گفت پوتین همچنان بر این باور است که میتواند اوکراین را به طور کامل تصرف کند. در چنین شرایطی و در حالی که اوکراین و اروپاییها بسیار نگران هستند که ترامپ ضمن سازش با پوتین، منافع اروپا و کییف را در صلح یا آتشبس احتمالی نادیده بگیرد، سوال مهم از منظر برخی تحلیلگران و همچنین رسانههای غربی اینجاست که رییسجمهوری آمریکا چه زمانی قرار است متوجه شود که از همتای روس خود بازی خورده است. ترامپ پنجشنبه گذشته بود که در شبکه اجتماعی تروث سوشیال نوشت: بایدن اجازه حمله به اوکراین را نمیداد و کییف را در موضع تدافعی قرار داده بود. بنابراین بسیار سخت یا حتی غیرممکن است که بدون حمله به کشور مهاجم بتوان جنگی را برد. هیچ شانسی برای پیروزی نیست! در واقع مساله این است که ترامپ درست میگوید؛ بایدن یا شخصی که سیاست اوکراین را هدایت میکرد، هیچ استراتژی برای پیروزی نداشت اما خود ترامپ نیز تمایلی به گشودن انبارهای تسلیحاتی آمریکا و دادن یک زرادخانه موشکی دوربرد واقعی همراه با آزادی استفاده از آن به اوکراین نداشته است.
در همین راستاست که البریج کولبی، استراتژیست ارشد پنتاگون به اروپاییها گفته که آمریکا تنها نقشی حداقلی در کمک به اوکراین برای تضمینهای امنیتی ایفا خواهد کرد. پس طبیعی است در سایه این سیاست، پوتین به پایان جنگ ترغیب نخواهد شد. در واقع او به خوبی از تحولات آگاه است و در شرایطی که ترامپ تلاش میکند که با وی به یک معامله دو سر برد بر سر اوکراین برسد، پوتین میداند که اروپا بدون حمایت ایالات متحده قدرت کافی برای ایستادگی در مقابل مسکو را ندارد.
در نتیجه برخی از ناظران غربی معتقدند که تنها راه متقاعد کردن کرملین برای پایان جنگ، افزایش فشارها بر روی روسیه است زیرا شواهد نشان میدهد بعد از التیماتوم ۱۲روزه ترامپ، پوتین پذیرفت که در آلاسکا با وی دیدار کند. بنابراین در سایه لبخندها و وعدههای دیپلماتیک هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد، مگر اینکه روسها مطمئن شوند، هزینه ادامه جنگ برای آنها به مراتب بالاتر از پذیرش صلح و آتشبس است.
به همین دلیل است که به نظر میرسد، طی روزهای آینده اگر اتفاق خاصی در میدان جنگ رخ ندهد، اروپاییها و بخشی از مقامات آمریکایی، ترامپ را متقاعد کنند که تحریمهای ثانویه علیه کشورهایی که نفت و گاز روسیه را خریداری میکنند تشدید شود. حتی برخی گمانهزنیها حاکی از آن است که غربیها میخواهند هر هفته بخشی از ۳۰۰میلیارد دلار دارایی بلوکه شده روسیه را مصادره کرده و از آن برای کمک به اوکراین برای ادامه جنگ استفاده کنند. با این حال صلح پایدار چیزی نیست که بعد از سه و سالونیم بحران فزاینده به راحتی حاصل شود؛ مگر اینکه روسیه هزینه ادامه جنگ را جدی فرض کرده و غربیها نیز برای پایان دادن به آن یک سیاست جدید و در عین حال منعطفتر اتخاذ کنند.