28 - 02 - 2017
فروشنده شایسته اسکار
مجید عابدینیراد*- در حالی که رایگیری اعضای آکادمی اسکار چهارشنبه گذشته پایان گرفته بود، امروز دوشنبه ۸ اسفند ۹۵ برندگان شاخههای مختلف اسکار ۲۰۱۷ شناخته شدند.
حضور فروشنده در جمع نامزدهای نهایی اسکار بهترین فیلم خارجی، دستمایه نوشته زیر است که نویسنده تلاش میکند رابطه چنین موقعیتی را با مسایل روز آمریکا و جهان بررسی کند.
جهان سیاسی امروز و قدرت اداره امور بینالمللی به سمت تحولی بیسابقه در حال پیشرفت است که در آن افراطگرایی و انزواطلبی بعید نیست محور اصلی گرایشات حاکم قرار گیرند!
چنین به نظر میرسد که جهان امروز در یک وضعیت گذار به سر میبرد!این وضعیت تحولی که هنوز رنگ و صورت نوینش مشخص نیست، دنیای پیشرویمان را در پردهای از ابهام فرو برده است.شکلگیری قطعی این روند امروز منوط به تکتک افراد بشر و جریانات فکری و هنری و بینشهای گروهی در سازمانها و اجتماعات مختلف که در این میان جامعه هنرمندان در راس این جهتگیری نو ایفای نقش میکند، است.
درست است که روی کار آمدن رییسجمهور جدید آمریکا از نظر نمادین سمت و سویی سیاه نسبت به آینده را پیش آورده است ولی باید گفت نگرانیهای موجود در این کشور هنگامی که بتواند به واقع شرایط به قدرت رسیدن دیگر جریانات افراطگرای اروپا را فراهم کند، است که میتواند موجب تداوم آن سیاهی و گستردگیاش بر روابط حاکم بین کشورها شود.در مقابل چنین دورنما و چشمانداز ناامیدکننده و فاجعهبار ممکن، مردم آمریکا و نهادهای اجتماعی با برگزاری تظاهرات گسترده در سراسر ایالات متحده خواستار توقف این روند و در نهایت برکناری رییسجمهور که با آرای اقلیتی بر اریکه قدرت جای گرفته، هستند.بسیاری از مراکز هنری و شخصیتهای علمی و فرهنگی و همچنین شبکههای خبری و ارتباطات اجتماعی در تلاش مستمر برای مقابله با سیاستهای تبعیضگرایانه و محرومیتآور آمریکا برآمدهاند.
حرکتهای مردمی در آمریکا و انگلستان به صورت خفیفتری در دیگر کشورها مانند فرانسه، سوئد و مکزیک در حال شکلگیری هستند و میتوانند در راستای محتوایی، دنیای نوین و متحولتری را سامان دهند.در این میان هنر سینما و دیگر شاخههای هنری مانند همیشه در نقش پیشتاز رخدادهای اجتماعی بوده و هستند و سالهاست به آگاهیرسانی در پیامآوری در جهت نیاز به تغییر نگرش جامعه همت گماردهاند.
فیلم فروشنده فرهادی یکی از بارزترین نمونههای چنین حرکت فکری است که نگاه فلسفی خاصی را مطرح میکند و امروز در تطابق کامل با شرایط حاد جامعه آمریکا و بسیاری از کشورهایی که با مساله افراطگرایی روبهرو هستند، قرار دارد چراکه او با هنری غیرقابل انکار مساله رویارویی با متجاوز را آشکارا بیان میدارد.
از طرفی آنچه دولت افراطگرای فعلی در آمریکا اعمال میکند و در پروژه دارد و همچنین شرایط خاص به قدرت رسیدن ترامپ برای مردم این کشور، به صورت یک تجاوز آشکار به حقوق و ارزشهایشان قلمداد میشود.
یعنی درست مانند آنچه اوباما هنگام آخرین سخنرانی خداحافظیاش و از راه جمعآوری اشکهای روی گونههایش دستمالی سفید به مردم نمایاند را یکیک مخالفان ترامپ امروز در پوست و استخوانشان زندگی میکنند.فراموش نکنیم که اوباما هک شدن ایمیلهای حزب دموکرات هنگام انتخابات توسط روسیه را تجاوز به خاک و مردم آمریکا خواند و علاوه بر اخراج دیپلماتها، به تجهیز سپاه در مرزهای روسیه همت گماشت.
در عین حال یادمان باشد که در همین سخنرانی حزنآور، اوباما از آمریکاییها خواست تا ترس را کنار گذارند و برای حفظ ارزشهای دموکراتیک که با خون دل در جامعهشان مستقر شده مبارزه کنند که باز همین حرف، رویارویی با متجاوز را به ما یادآور میشود.
مساله رویارویی با متجاوز در واقع در همه نهادهای فرهنگی و هنری مهم آمریکا و مهمترین شخصیتهای اثرگذار امروز بهعنوان یک خطمشی مبارزه قرار گرفته و دامنه مردمی بسیار گستردهای را داراست.بهترین شاهد این مدعا، اعطای جایزه گلدنگلوب به فیلم فرانسوی «او» بود. با اینکه این انتخاب هیات داوران بسیاری از صاحبنظران را متعجب ساخت ولی به واقع در آن فیلم تمام همت کارگردان روی موضوع تجاوز به یک زن و رویارویی آن زن با متجاوز استوار است یعنی هولناکی مساله تجاوز در همان صحنه شروع داستان کلید خورده و به نمایش گذاشته شده است.با اینکه بیتردید فیلم فروشنده که از نقطهنظر رقیب اصلی آن به حساب میآمد از نظر هنر سینمایی در حد یک شاهکار مطرح است ولی باید پذیرفت که فیلم «او» بیشتر در آن هنگام خاص با مسایل طرحشده در جامعه تطبیق داشت.
در مجموع یکی از مهمترین عوامل انتخاب برای هیات داوران یا رایدهندگان در اینگونه محافل هنری خدمتی است که یک اثر میتواند در مقطعی خاص به جامعه با مقتضیاتی که داراست، بنماید. همه کسانی که تجربیات شرکت در گروههای داوری بینالمللی را داشتهاند جز این نخواهند گفت.
در آن برهه زمانی بیش از هر چیز مساله رفتار و حرکتهای تحقیرآمیز و اهانتبار خود ترامپ به زن و گرایشات ضدجنسیتی و حالتهای ضداخلاقیاش در راس تلقیات مخالفانش قرار میگرفت.اما امروز بعد از گذشت بیش از یک ماه از زمامداری ترامپ، ابعاد مساله تجاوز بسیار تغییر یافته و از وضعیت تضاد با یک شخص به سمت مخالفت با یک سیستم سرکوبگر با دیدگاههای خلاف انسانی و ضدحقوق بشری گرایش یافته است.
از این رو است که رویارویی با یک نظام متجاوز که احکام تادیب همگانی و مجازاتهای دستهجمعی را صادر میکند با موضوع فیلم فروشنده که مساله تجاوز را در ابعادی فلسفی مطرح میکند بیشتر با شرایط امروز جامعه آمریکا خوانایی دارد.چون در میان بقیه کاندیداهای جایزه اسکار کار فرهادی تنها موردی است که بهطور مستقیم به این مساله پرداخته بود، براساس آنچه آوردیم، همه آرای اعضای آکادمی اسکار باید به سمت این فیلم جلب میشد.این انتخاب جمعی، بنابراین در بنیاد هیچ ربط مستقیمی با مساله خاص رابطه خصمانه دولت آمریکا نسبت به ایران و تابعیت هنرمند ندارد و اتکای اصلی به خودنیاز جامعه آمریکاست و تمام حواشی مربوط به ممنوعیت ویزایی و موقعیت خاص خود فرهادی و هنرپیشگان اصلی فیلمش و تحریم مراسم، اثر محسوسی روی دلایل این انتخاب نمیتوانست داشته باشد و جایزه اسکار حق فرهادی بود. چون پیامهای این فیلم بهتر از هر اثر دیگری میتواند مردم را به سوی یک تغییر نگرش بنیادین رهنمون کند.
* آرشیتکت، روانکاو و محقق ادبی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد