16 - 08 - 2022
فرق تمدن و بربریت
به نظر شما چه چیزی مرز میان تمدن و بربریت است؟ آیا تکنولوژی موجب شده تا ما نسبت به گذشتگان متمدنتر باشیم؟
آیا سطح دانش بالاتر انسانها موجب شده تا انسانهای امروز متمدنتر به نظر رسند؟ آیا این واقعیت که انسانهای امروزی سطح معیشت بالاتری دارند، موجب شده ما خود را متمدنتر از گذشتگان بدانیم؟ به نظر من پاسخ، هیچکدام از اینها نیست. برای تنبه فقط کافی است نگاهی به عملکرد سربازان اسراییلی نسبت به فلسطینیان بیندازید. ساکنان فلسطین اشغالی نسبت به فلسطینیان از سطح رفاه بالاتر، تکنولوژی بالا و دانش علمی بسیار خوبی برخوردارند اما آنها را نمیتوان متمدنتر دانست. به اعتقاد نگارنده آنچه مرز میان تمدن و بربریت است، قانون و قانونمداری است. انسان از وقتی پذیرفت محدودیتی به اسم قانون بر خود وضع کند، به عرصه تمدن پا نهاد. قانون قراردادی است میان ما انسانها تا طبق آن بپذیریم رفتارها تنها براساس ضوابطی خاص باشد و از حالت دلبخواهی بیرون آید. یک جزء مهم قانون انحصار خشونت به نیروی انتظامی و نظامی است یعنی انسانها وقتی متمدن میشوند که بپذیرند در تعاملات روزمره خود رفتار مدنی و بهدور از خشونت داشته باشند و تنها کسی که حق اعمال خشونت داشته باشد، پلیس و ارتش باشد. در یک نظام متمدنانه اختیار اعمال خشونت توسط پلیس و ارتش نیز نامحدود نیست بلکه پلیس نیز حق ندارد از اسلحه خود بیمحابا استفاده کند و باید در قبال تکتک اقدامات خشونتبار خود پاسخگو باشد. این محدودیتهایی که گفته شد بر رفتار ما انسانها اعمال میشود نه بر انگیزهها. اصولا اخلاقی بودن که سطحی بالاتر از متمدن بودن است به انگیزهها میپردازد ولی متمدن بودن صرفا به بروز عملی و رفتار اجتماعی توجه دارد نه بیشتر و نه کمتر. معنای این حرف آن است که نمیتوان با یک بهانه یا انگیزه درست یا حتی مقدس دست به اقدامی غیرمتمدنانه و خشونتآمیز زد.همه این نکات گفته شد تا یک بار دیگر اقدام حمله ماموران شهرداری به یک کارواش و اخیرا حمله ماموران شهرداری به دستفروشان را مرور کنیم. اینکه کسی قانونشکنی کند و بدون مجوز کسبوکاری را به شکل مغازه (بخوانید کارواش) یا دستفروشی راه بیندازد، تخلف است اما رفتار متمدنانه به نحوه واکنش مقامات مسوول بستگی دارد. اینکه به خشونت و رفتارهای وحشیانه متوسل شویم تا از ساحت یک قانون دفاع کنیم امری قابل دفاع نیست. تا جایی که من میدانم قانون حق اعمال خشونت به ماموران شهرداری نداده است. حتی بعید میدانم که قانون این حق را به ماموران شهرداری داده باشد تا بساط افرادی که دستفروشی میکنند را در محل تخریب کنند. رفتار مدنی الزام میکند که اموال یادشده جمعآوری شود و دادگاه در مورد آن تصمیمگیری کند. اصولا یک مامور دولتی حق ندارد در مورد اموال انسانی دیگر قضاوت کند و براساس آن قضاوت دست به تخریب زند. تنها حکم دادگاه میتواند اجازه چنین کاری را بدهد. اگر ماموران شهرداری احساس کنند در فرآیند اجرای قانون با مقاومت فیزیکی متخلفان روبهرو میشوند باید با همکاری پلیس، ماموری را همراه خود کنند تا برخورد قانونی به صورت مسالمتآمیز انجام شود و اگر قرار بر مقابله فیزیکی باشد ماموران انتظامی به این کار البته در چارچوبهای تعریفشده اقدام کنند.برای ما بهعنوان شهروندان تهرانی که در قرن بیستویکم زندگی میکنیم، جای تاسف است که شهردار عزیز و خدمتگزارمان، اقدامات ماموران شهرداری در قبال یک کارواش و دستفروشان را قانونی و قابل دفاع قلمداد میکند. گمان میکنم هنوز راه درازی در پیش داریم تا مفهوم قانون و انحصار خشونت محدود به نیروی انتظامی و ربط آن به مفهوم متمدن بودن در اذهان جامعه جا بیفتد. به امید آن روز.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد