فرصتی برای بازاندیشی ارزشها
جهان صنعت– چهاردهم آبانماه در تقویم رسمی کشور بهعنوان «روز فرهنگ عمومی» نامگذاری شده است؛ روزی که نهتنها یادآور اهمیت بنیادین فرهنگ در شکلدهی به حیات فردی و اجتماعی انسانها بوده بلکه نمادی از ضرورت برنامهریزی، همفکری و همافزایی برای تعالی فرهنگی کشور نیز به شمار میآید. انتخاب یک روز ویژه برای فرهنگ عمومی درواقع تاکید بر این نکته است که فرهنگ تنها یک پدیده تزئینی یا حاشیهای نبوده بلکه جوهره وجودی هر جامعه و عامل اصلی در دوام و پویایی آن است. جامعهای که فرهنگ عمومی آن غنی، پویا و مبتنی بر ارزشهای اخلاقی و انسانی باشد درتمامی عرصهها از ثبات، رشد و شکوفایی برخوردار خواهد بود.
جایگاه فرهنگ عمومی در حیات اجتماعی
فرهنگ عمومی بخش فراگیر و ملموس فرهنگ یک جامعه است؛ همان بخش از فرهنگ که اکثریت مردم با آن زندگی کرده، به آن باور داشته و در شکلدهی آن نقش مستقیم دارند. اگر فرهنگ را مجموعهای از باورها، ارزشها، رفتارها و نمادهایی بدانیم که زندگی انسانها را معنا میبخشد فرهنگ عمومی آن بخش از این مجموعه است که بهطور مشترک در رفتار و اندیشه بیشتر مردم حضور دارد. به بیان دیگر فرهنگ عمومی شامل الگوهای رفتاری و ارزشی است که همگان در تعاملات روزمره خود به کار میگیرند از نوع پوشش، گفتار، معاشرت و احترام به قانون گرفته تا نحوه مصرف، رفتار در فضای مجازی، نگرش به محیطزیست و حتی نوع واکنش نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی. اهمیت فرهنگ عمومی از آن جهت است که بنیان انسجام اجتماعی را شکل میدهد. هنگامی که ارزشها و هنجارهای عمومی جامعه مبتنی بر اخلاق، احترام، همبستگی و مشارکت باشد روابط اجتماعی استوارتر، تعاملات سازندهتر و احساس تعلق ملی قویتر خواهد بود. در مقابل ضعف فرهنگ عمومی و رواج بینظمی، فردگرایی افراطی و بیتفاوتی اجتماعی میتواند بزرگترین تهدید برای وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد. نامگذاری روز ۱۴آبان بهعنوان روز فرهنگ عمومی اقدامی نمادین و در عین حال راهبردی است. این روز فرصتی است برای بازنگری در وضعیت فرهنگی جامعه، آسیبشناسی ناهنجاریها، مرور دستاوردها و طراحی نقشه راهی روشن برای آینده. تعیین یک روز مشخص برای فرهنگ عمومی نشان میدهد که سیاستگذاران فرهنگی کشور بر این باورند که هیچ پیشرفت اقتصادی، علمی یا فناوری بدون پشتوانه فرهنگی پایدار نخواهد ماند. به همین دلیل این روز بهانهای است برای گفتوگوی ملی درباره فرهنگ، مسوولیتپذیری فرهنگی نهادها و لزوم حرکت جمعی برای تقویت بنیانهای فرهنگی جامعه.
نقش خانواده در شکلگیری فرهنگ عمومی
خانواده نخستین و مهمترین بستر تربیت فرهنگی انسان است. ارزشها و باورهایی که در کودکی در خانواده شکل میگیرند معمولا در تمام طول عمر با فرد همراه خواهند بود. در حقیقت اگر خانواده را سلول اولیه جامعه بدانیم فرهنگ عمومی چیزی جز بازتاب ارزشها و الگوهای رفتاری خانوادهها در مقیاس کلان نیست. شیوه تربیت والدین، نحوه گفتوگو در خانه، میزان احترام متقابل میان اعضای خانواده، برخورد با اختلافنظر، نظم و مسوولیتپذیری در محیط خانه و حتی عادتهای سادهای مانند مطالعه یا صرف غذا همگی در ساختار فرهنگ عمومی جامعه تاثیرگذارند. خانوادههایی که بر پایه محبت، احترام، گفتوگو و قانونپذیری بنا شدهاند شهروندانی مسوول، قانونمدار و همدل تربیت میکنند. به همین دلیل هرگونه برنامهریزی برای ارتقای فرهنگ عمومی باید از خانواده آغاز شود.
آموزشوپرورش؛ زیربنای فرهنگ عمومی پایدار
نظام آموزشی یکی از مهمترین نهادهایی است که میتواند فرهنگ عمومی را در مسیر درست هدایت کند. اگر آموزش در مدارس و دانشگاهها تنها به انتقال اطلاعات و محفوظات محدود شود کارکرد فرهنگی خود را از دست میدهد. آموزش باید به انسان بیاموزد که چگونه زندگی کند، چگونه با دیگران تعامل داشته باشد و چگونه بهعنوان عضوی از جامعه مسوولیتهای خود را بپذیرد. پرورش مهارتهایی مانند تفکر نقادانه، گفتوگوی مودبانه، کار گروهی، احترام به تفاوتها، حفاظت از محیطزیست، رعایت نظم اجتماعی و قانونگرایی از وظایف اصلی نظام آموزشی است. مدارس باید کانونی برای تمرین ارزشهای فرهنگی باشند نه صرفا محل انتقال دانش نظری. آموزشوپرورش زمانی نقش واقعی خود را در فرهنگ عمومی ایفا میکند که اخلاق، مسوولیت اجتماعی و احترام به دیگران را همپایه ریاضی و علوم مورد توجه قرار دهد.
رسانهها و فضایمجازی؛ آینه و سازنده فرهنگ عمومی
در دنیای امروز رسانهها تاثیری تعیینکننده در شکلگیری فرهنگ عمومی دارند. تلویزیون، سینما، مطبوعات، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نهتنها بازتابدهنده فرهنگ جامعه هستند بلکه در بازتولید و تغییر آن نیز نقش فعالی دارند. نوع محتوایی که مردم روزانه با آن در ارتباط هستند بر نگرشها، عادتها و رفتارهایشان اثر مستقیم دارد. اگر رسانهها با نگاهی آگاهانه و مسوولانه به تولید محتوا بپردازند و در ترویج اخلاق، احترام، همدلی، قانونگرایی و امید نقشآفرین باشند فرهنگ عمومی جامعه نیز به سمت تعالی حرکت خواهد کرد. در مقابل ترویج محتوای سطحی، خشونتزا یا مبتذل میتواند فرهنگ عمومی را دچار انحطاط کند. از این رو تقویت سواد رسانهای جامعه و مسوولیتپذیری رسانهها از ارکان اصلی سیاستگذاری فرهنگی در عصر دیجیتال است. فرهنگ عمومی در واقع شالوده اصلی سرمایه اجتماعی است؛ سرمایهای نامرئی که اعتماد، همکاری و همبستگی میان افراد را تقویت میکند. جامعهای که مردم آن به یکدیگر اعتماد داشته، برای منافع جمعی تلاش کرده، به قانون احترام میگذارند و در برابر مشکلات احساس مسوولیت میکنند از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار است. این سرمایه مولد توسعه و پیشرفت در تمامی عرصههاست اما اگر بیاعتمادی، خودمحوری و بیتفاوتی بر روابط اجتماعی حاکم شود فرهنگ عمومی تضعیف و سرمایه اجتماعی تحلیل میرود. به همین دلیل توجه به فرهنگ عمومی نه فقط برای رشد فرهنگی بلکه برای توسعه پایدار در همه ابعاد ضروری است.
لزوم همافزایی نهادها و نقش مردم
فرهنگ عمومی را نمیتوان با بخشنامه و قانونگذاری صرف تغییر داد. فرهنگ حاصل رفتار و باور مردم است و تا زمانی که مردم خود در فرآیند اصلاح و رشد فرهنگی مشارکت نکنند هیچ طرحی به نتیجه نخواهد رسید. از این رو نهادهای فرهنگی، آموزشی، رسانهای و اجتماعی باید بهصورت هماهنگ و مکمل عمل کنند. مشارکت مردم در فعالیتهای فرهنگی، گفتوگوهای اجتماعی، کارهای داوطلبانه، محیطهای آموزشی و انجمنهای محلی بستر واقعی شکلگیری فرهنگ عمومی پویا و خودجوش است.
روز فرهنگ عمومی فرصتی است تا همه ما به این پرسش بیندیشیم که در مقام فرد، خانواده و جامعه تا چه اندازه به ارزشهای مشترک فرهنگی خود پایبند هستیم. آیا در رفتارهای روزمرهمان احترام، قانونمداری، صداقت، مهربانی و مسوولیتپذیری را رعایت میکنیم؟ آیا به حفظ میراث فرهنگی و زبانی خود توجه داریم؟ آیا در فضای مجازی همانگونه رفتار میکنیم که در فضای واقعی از خود انتظار داریم؟ پاسخ به این پرسشها نشان میدهد که وضعیت واقعی فرهنگ عمومی چگونه است. این روز یادآور مسوولیت مشترک ما در پاسداری از ارزشهای فرهنگی بوده؛ مسوولیتی که فراتر از شعار و گفتار نیازمند عمل و استمرار است. فرهنگ عمومی شالوده هویت ملی و نیروی پیشران توسعه اجتماعی است. هیچ تحول اقتصادی یا سیاسی بدون پشتیبانی فرهنگی ماندگار نخواهد بود. روز ۱۴آبان فرصتی است برای تامل، بازنگری و اقدام. این روز ما را متوجه میکند که فرهنگ عمومی، محصول رفتار تکبهتک ماست و هر گفتار، تصمیم و انتخاب فردی در ساختن چهره فرهنگی جامعه نقشی دارد.
