جهان‌صنعت در گفت‌وگو با رییس انجمن افزودنی‌های صنایع غذایی به چالش کسب مجوز و موازی‌کاری در این حوزه پرداخت:

فرصت‌سوزی‌های پیاپی

سمانه‌سادات خرمگاه
کدخبر: 551133
صنعت غذایی با چالش‌های مدیریتی و موازی‌کاری‌های دولتی مواجه است که مانع از بهره‌برداری بهینه از ظرفیت‌های بالقوه این صنعت می‌شود.
فرصت‌سوزی‌های پیاپی

سمانه‌سادات خرمگاه– شکست دو نوع دارد. در نوع اول تمام تلاش خود را به کار می‌گیریم اما به علت موانع خارجی و متغیر‌هایی که از کنترل‌مان خارج است با شکست مواجه می‌شویم اما نوع دوم، وضع کاملا متفاوتی دارد. در این نوع ظرفیت‌های موجود کاملا مناسب است و شرایط بیرونی نیز مساعد است اما خودمان، دست به خلق موانع غیرضروری می‌زنیم و در نهایت فرصت‌هایمان را از بین می‌بریم. نوع دوم شکست، فرصت‌سوزی است؛ موضوعی که امروزه صنایع غذایی کشور به عنوان یکی از پرظرفیت‌ترین صنایع داخلی با آن دست به گریبان است.

بر کسی پوشیده نیست که ایران به عنوان یک کشور چهارفصل با تنوع اقلیمی و منابع طبیعی غنی، ظرفیت‌های بالایی در صنایع غذایی دارد؛ ظرفیت‌هایی که می‌تواند به عنوان یکی از ارکان توسعه اقتصادی و امنیت غذایی کشور مورد توجه قرار گیرند. در یک نگاه کلی این ظرفیت‌ها شامل تولید محصولات زراعی متنوع مانند گندم، برنج، میوه‌ها و سبزیجات و همچنین دامداری و پرورش آبزیان است که به دلیل شرایط جغرافیایی و اقلیمی خاص ایران، قابلیت تولید محصولات با کیفیت بالا را فراهم می‌آورد. علاوه بر این، وجود بازار داخلی گسترده و تقاضای بالای مصرف‌کنندگان برای محصولات غذایی فرصت‌های مناسبی برای سرمایه‌گذاری و توسعه صنایع تبدیلی و فرآوری موادغذایی ایجاد کرده است. از سوی دیگر با توجه به پتانسیل‌های صادراتی، به‌ویژه در زمینه محصولات ارگانیک و با کیفیت صنایع غذایی ایران می‌تواند نقش مهمی در تأمین نیازهای بازارهای جهانی ایفا کند. دانستن این موارد باعث می‌شود یک سوال از خودمان بپرسیم؛ چرا بسیاری از این ظرفیت‌ها پیش از شکوفا شدن پیش چشم‌مان سوخت می‌شوند و از بین می‌روند؟

پاسخ این سوال هم مانند بسیاری از سوالات دیگر در کشور، مدیریت نادرست است. یکی از نمود‌های اصلی مدیریت نادرست، بحث موازی‌کاری است. از چندین دهه گذشته برای رفع ضعف‌های اجرایی و بوروکراتیک، همواره یک راه پیش گرفته شد؛ ایجاد یک تشکیلات جدید برای انجام کارهای بر زمین مانده‌ای که تشکیلات سابق نتوانست آن را حل کند، آن هم بدون اینکه تشکیلات گذشته برچیده شود. هر چه از سال‌های ابتدایی انقلاب فاصله گرفتیم اما این موازی‌کاری‌ها گسترش یافت، پیچیده‌تر شد و اشکال تازه‌ای به خود گرفت تا جایی که به جرأت می‌توان گفت امروزه کنار اکثر قریب به اتفاق نهادهای دولتی مسئول، یک نهاد موازی دیگر هم فعال است. این موضوع در صنعت غذایی کشور نیز نمود واضحی دارد و تولیدکنندگان این بخش باید با دخالت‌های ۱۶سازمان مسوول کنار بیایند. موضوع دیگری که باعث فرصت‌سوزی‌های فراوان در صنایع غذایی کشور شده فرسایشی بودن بحث اعطای پروانه تولید است که بسیاری از تولیدکنندگان را مجبور به تغییر کاربری ساخته است.

پتانسیل درآمدی ۲برابر درآمد نفت

تا به اینجا متوجه شدیم که صنایع غذایی کشور با وجود پتانسیل‌های بالقوه خود، فرصت‌های بسیاری را برای پیشرفت در بازار‌های جهانی از دست داده است. رییس انجمن افزودنی‌های صنایع غذایی ایران دراین‌باره به «جهان‌صنعت» گفت: ایران باوجود استعداد به‌شدت بالا در زمینه صنعت غذا، در عمل به دلایل گوناگونی از جمله قوانین دست‌وپاگیر، شرایط غیرعادی تحریم و موانع تولید نتوانسته است به جایگاهی که لایقش هست در بازار جهانی صنایع غذایی برسد. اگر این موانع از پیش روی کشور برداشته شود به جرات می‌گویم که جایگاه صنعت غذا در کشور در حد جایگاه صنعت نفت خواهد بود. با وجود تمام چالش‌ها و موانع، صنعت نفت کشور درآمدی در حدود ۵۰میلیارد دلار دارد و با اطمینان می‌گویم که اگر مسیر برای فعالان صنعت غذا تا به این اندازه ناهموار نبود، می‌توانستیم دوبرابر این رقم درآمد داشته باشیم. استعداد جغرافیایی ایران در صنعت غذا فوق‌العاده است و نظیر آن را در هیچ یک از کشور‌های منطقه نمی‌بینیم. نکته قابل توجه این است که صنعت غذا از معدود صنایعی است که عمدتا از منابع تجدید‌پذیر کشور استفاده می‌کند و به همین دلیل یک صنعت اسثنایی است.

کسب پروانه تولید، کابوس فعالان صنایع غذایی

گفتیم که یکی از چالش‌های عمده تولیدکنندگان در بحث مجوز‌هاست. دکتر پرویز جهانگیری، رییس انجمن افزودنی‌های صنایع غذایی دراین‌باره گفت: یکی از عمده چالش‌های صنعت غذا، وجود پروانه‌های ساخت در وزارت بهداشت است. مطالعات بسیاری درباره وضعیت پروانه‌ها در کشور‌های دیگر انجام دادیم و تقریبا وضعیت هیچ یک مانند ایران نیست. در این کشور‌ها، تولیدکننده یک پروانه مشخص مانند پروانه تولید لبنیات می‌گیرد و با همان صدها قلم از مشتقات شیر را تولید می‌کند. در ایران این روند برعکس است و تولیدکننده باید برای هریک از این محصولات، پروانه تولید جداگانه بگیرد. در نظر بگیرید که فرآیند دریافت این مجوز‌ها بسیار طولانی است و گاهی از لحظه تقاضا تا دریافت پروانه حدود چهار تا پنج‌سال فاصله می‌افتد. این موضوع در شرایطی است که شما به عنوانی یک کارآفرین تمام ثروت و سرمایه خود را به کار گرفته‌اید و نیاز است هرچه زودتر به سود برسید.

وی ادامه داد: کشور در چند سال گذشته رشدی در صنعت غذا نداشته است و یکی از مهم‌ترین دلایل این امر به همین مساله باز می‌گردد. هیچ سرمایه‌گذاری، چه داخلی و چه خارجی تمایل ندارد سرمایه خود را وارد روندی کند که اولا تا به این اندازه فرسایشی و طولانی است و دوما خروجی آن مشخص نیست. از سوی دیگر سرمایه‌گذار خارجی در بیشتر موارد مایل نیست که فرمولاسیون خود را تماما در اختیار نهاد‌های نظارتی بگذارد و حرفش هم منطقی است. آیا کمپانی‌های بزرگ تولیدی صنعت مانند پپسی و کوکاکولا فرمول خود را به سادگی در اختیار دیگران می‌گذارند؟ پاسخ این سوال یک نه قاطع است. همین بحث تا حد زیادی، مقصر فرار سرمایه‌گذاران خارجی بوده است.

وی افزود: نتیجه این امر، وجود چالش‌هایی است که امروزه می‌بینیم. به دلیل همین چالش‌ها واحد‌های رسمی کشور، ضعیف و ضعیف‌تر می‌شوند و واحد‌های زیرزمینی روز‌به‌روز رشد می‌کنند و امروزه تعداد آنها آنقدر زیاد است که وزارت بهداشت، توان شناسایی و مقابله با آنها را ندارد. برای همین واحد‌های زیرزمینی را به حال خود رها کرده‌ایم و تنها باعث ضرر واحد‌های رسمی شده‌ایم.

موازی‌کاری و آسیب‌های آن

دغدغه دیگر تولیدکنندگان صنایع غذایی، بحث پیچیده موازی‌کاری داخل دستگاه‌های دولتی است. جهانگیری در این‌باره گفت: چالش دیگر بحث موازی‌کاری در سازمان‌های دولتی است. هر سازمانی، حرف خود را می‌زند و در بسیاری از مواقع تولیدکننده درگیر تناقض بین حرف سازمان‌ها می‌شود. نتیجه این چالش‌ها یک چیز است و آن از بین رفتن و به سرانجام نرسیدن پتانسیل‌های فراوانی است که در حوزه صنایع غذایی در کشور وجود دارد. درحالی که ما در حال سنگ‌اندازی بر سر راه تولیدکننده هستیم کشور‌های رقیب با تقویت هرچه بیشتر تولیدکنندگان در حال تسخیر بازار‌های صادراتی ما هستند.

وی افزود: صنعت غذا می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین بخش‌های ارزآور کشور باشد و تغییرات گسترده‌ای در اقتصاد کشور به وجود آورد اما می‌بینیم که به دلیل چالش‌های مطرح شده، رشد آن منفی است و بسیاری از واحد‌ها یا تعطیل می‌شوند و یا تغییر کاربری می‌دهند. در هیچ کجای دنیا نمی‌بینیم که تولیدکننده مجبور باشد با ۱۶سازمان برای فرآیند تولید خود درگیر باشد. این ۱۶سازمان، همگی در فرآیند تولید دخالت می‌کنند و متاسفانه کوچک‌ترین اطلاعی از صنعت غذا ندارند. نتیجه این دخالت‌های بیجا، رشد منفی است که امروزه می‌بینیم.

مدیران بدون علم

صنایع غذایی جزو صنایعی بودند که در چالش ناترازی، بیشترین ضربه را دیدند. رییس انجمن افزودنی‌های صنایع غذایی ایران در این‌باره گفت: در مرحله اول باید از خودمان بپرسیم کشور چرا باید درگیر ناترازی باشد؟ اگر کار را به کاردان بسپاریم و متخصصان را بر سر کار بگذاریم آیا ناترازی همچنان وجود دارد؟ ایران دومین کشور از نظر منابع در جهان است و در بحث آب نیز در صورت مدیریت درست با مشکلی مواجه نبودیم. تمام صنایع کشور از کل منابع آبی تنها پنج تا ۶درصد را مصرف می‌کنند. دولت در نظر نمی‌گیرد که در اقتصاد با قانون کمیابی منابع رو‌به‌رو هستیم. مدیری که بر صندلی مدیریت نشسته کار را بلد نیست و برای مثال تنها یک جمله که باید گندم بکاریم را تکرار می‌کند. در حالی که می‌توانیم با همان هزینه، گیاهان دارویی کشت کنیم و درآمدمان را تا چند برابر افزایش دهیم. نتیجه این امر، زیانی است که امروزه با آن مواجه هستیم.

وی در خاتمه سخنانش گفت: مقررات زائد از دیگر مواردی است که آسیب جبران‌ناپذیری به صنعت غذایی کشور وارد کرده است. فرض کنید که قصد واردات یک دسته مواد اولیه یا صادرات کالای نهایی را دارید. کالای شما باید مدت زمان زیادی داخل گمرک منتظر بماند چرا که گاهی چند۱۰نفر به صورت کاملا بیهوده در حال نظارت کارتان هستند. تنها یک ارگان حق نظارت در این شرایط را دارد و آن وزارت بهداشت است. باقی این نظارت‌های توخالی و بدون فایده، نتیجه‌ای جز اتلاف سرمایه کشور و خراب شدن کار تولیدکننده ندارند. تا پیش از این حتی وزارت امور خارجه هم در این موضوع دخیل بود که با شکایت بخش‌خصوصی برداشته شد اما امروزه زمزمه بازگشت دوباره آن شنیده می‌شود. فرآیند ترخیص کالا گاهی تا چند ماه به طول می‌انجامد و ماده غذایی تمام خاصیت‌های خود را از دست می‌دهد.

وب گردی