فرش، رسانهای ارزشمند از دل تاریخ

جهان صنعت، در تقویم فرهنگی ایران، ۲۰ خرداد بهعنوان روز ملی فرش و ۲۰ خرداد تا ۲۶ خرداد بهعنوان هفته صنایعدستی نامگذاری شده است؛ روزها و هفتهای که قرار است فرصتی برای بازاندیشی در میراث کهن و هنرهای بومی این سرزمین باشد.
به مناسیت این روز پای صحبت تورج ژوله نشستهایم؛ پژوهشگر، نویسنده و مدرس حوزه فرش دستباف ایران که سالها از عمر خود را صرف شناخت، مستندسازی و آموزش در این حوزه کرده است. ژوله نهتنها با تاریخچه فرش ایرانی آشناست، بلکه نگاه او فراتر از قالی، به تمام زیراندازها، بافتها و اشکال مردمی فرش در فرهنگ ایرانی است. او فرش را نهفقط یک کالا یا اثر هنری، بلکه رسانهای زنده میداند که میتواند روایتگر آیینها، ارزشها و سبک زندگی ایرانی باشد.
تورج ژوله، درباره دلیل انتخاب روز بیستم خرداد به عنوان روز ملی فرش گفت: تا این لحظه هنوز دلیل موجه این انتخاب را نمیدانم اما این نکته را به خاطر دارم که از مدتی قبل از اینکه این روز انتخاب شود و یا شاید خیلی پیشتر که فعالیتهایی برای انتخاب یک روز به عنوان روز ملی فرش که در تقویم ملی کشور ایران ثبت شود. فعالیتهایی انجام میشد و نظرات مختلفی وجود داشت.
وی ادامه داد: خاطرم هست مدتی حدود شاید یک سال و اندی قبل از اعلام ۲۰ خرداد، توسط ریاست وقت موزه فرش فعالیتهایی هم شروع شد ما هم جستوجو کردیم که ببینیم که چه روزی میتواند متناسب با این روز باشد و مناسبت درستی داشته باشد. پیشنهادات مختلفی بود اما در نهایت گفتیم روزی که قالی پازیریک پیدا شده در حقیقت روزی که از لایههای یخ بیرون آمده و پیدا کردن این روز نیازمند پژوهشهای دقیق بود، دوستان و افردای که در روسیه با آنها در ارتباط بودیم رفتند و اسنادی رو بیرون آوردند که دقیقاً چه روزی این اکتشاف انجام شده است.
این پژوهشگر با بیان این که اکتشاف پازیریک در یک بازه زمانی طولانی مدت انجام شده است، اظهار داشت: ما گفتیم دقیقا روزی که این قالی از لایههای یخ بیرون می آید و کاشف آن یعنی سرگئی رودنکو آن را میبیند و میگوید: تخت جمشید را به یاد میآورم، می تواند انتخابی بسیار موجه باشد. این روز در تقویم ما با ۲۹ مرداد برابر میشود. اگر اشتباه نکنم ۲۹ مرداد بود، من و دوستانی که در آن زمان همکاری میکردیم به ریاست وقت موزه فرش گفتیم که ۲۹ مرداد میتواند روز خوبی باشد. هر سال هم به حسن تصادف، از اول شهریور یا در دهه نخست شهریور نمایشگاه بینالمللی فرش برگزار میشود که در کنار هم قرار گرفتن این دو رویداد بر اهمیت آن میافزود. ما این پیشنهاد را دادیم ولی پس از آن دیدیم از قرعه ۲۰ خرداد بیرون آمد، من تا به این لحظه به عنوان یکی از اعضای فعال خانواده فرش دلیل آن را نمیدانم حتماً توجیهاتی برای این کار وجود داشته است.
جغرافیای گسترده قالی علت توجه بیشتر به این دستبافته
وی در پاسخ به این سوال که چرا روز ملی فرش، بیشتر بر قالی متمرکز است بیان کرد: وقتی واژه فرش را به کار میبریم ذیل این واژه انواع زیراندازها را داریم که به عنوان فرش استفاده میشود یکی از آنها قالی یا همان فرش گرهدار یا پرزدار است اما چندین شاخه از گلیمها که گلیمهای زیرانداز هستند یعنی به عنوان فرش استفاده میشوند و کارکرد دیگری ندارند به عنوان مثال به عنوان روانداز نیستند، به عنوان رختخوابپیچ استفاده نمیشوند. کاملاً زیرانداز هستند یا نمد یا زیلو حتی حصیرهایی که کاملا کار دست هستند و در مناطق جنوبی ایران به عنوان زیرانداز در مناطق گرمسیر استفاده میشوند، همه این موارد ذیل واژه فرش قرار میگیرند اما شاید از آنجا که فرش گرهدار یا قالی، جغرافیای بسیار گستردهتری نسبت به سایر زیراندازها دارد و خیلی شناختهشدهتر است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به این که در کل دنیا، در خارج از ایران، به موضوع قالی ایران همیشه توجه بسیار زیادی شده است، افزود: یکی از دلایل مهم آن همین جغرافیای بسیار گسترده است و تقریباً تمامی حوزههای جغرافیایی سیاسی ایران نمیخواهم بگویم ۱۰۰ ولی شاید ۸۰ درصد فرش گرهدار یا قالی را دارند و تقریبا هیچ نقطهای را ما اکنون نمیشناسیم که بگوییم قالیبافی ندارد مگر اینکه در این دهه گذشته به دلایل مختلف اقتصادی و مسائل مختلف بعضی حوزههای ایران قالیبافیشان کمرنگ یا مضمحل شده باشد اما به طور کلی جغرافیای قالی یا فرش گرهدار گستردهتر و بیشتر و حجم بافندگیاش، بزرگتر از دیگر انواع فرش است. شاید به این خاطر که فرش بیشتر جلو چشم بوده، بیشتر مورد توجه قرار گرفته ولی قطعا در چنین روزی یعنی روز ملی فرش باید به هنرمندان عرصه زیلو، گلیمهای زیرانداز و دیگر انواع فرش به همه اینها توجه شود. حتی نمد که من خودم بسیار علاقهمند به موضوع نمد هستم، همه اینها در ذیل واژه فرش باید مورد توجه قرار بگیرد.
فرش رسانهای برای حفاظت از سنتها
ژوله در پاسخ به این سوال که آیا هنر-صنعت فرش دستباف میتواند به ملیگرایی ایرانی کمک کند، گفت: فرش همیشه به عنوان یک بخش مهم و فعال در حوزه فرهنگ ایران مورد توجه بوده است، اگر بخواهیم از فرهنگ یک تعریف اولیه داشته باشیم به عنوان مجموعهای از ارزشها سنتها، آداب و رسوم، رفتارها، انواع هنر، هنجارها همه اینها در کنار یکدیگر مجموعهای هستند که به عنوان فرهنگ یک قوم، ملت یا یک کشور شناخته میشوند. فرش دستباف ایرانی، در قالبهای مختلفی که داشته، چه گرهدار مانند قالی، چه زیلو، نمونههای اولیهاش که خب چیزی از آن باقی نمانده است، در آن سالهای اولیه که نمیدانیم چه زمانی بوده ۴ هزار سال یا ۵ هزار سال پیش، بر اساس یک نیاز کاربردی به وجود آمدند اما به تدریج این نیاز کاربردی یک نقش دیگر هم به خودش گرفته است.
وی ادامه داد: فرش نقشی مهم که حتی میتوانیم بگوییم جایگاه رسانه را برای خود پیدا کرده است، یعنی غیر از اینکه یک کاربرد به عنوان زیرانداز داشته، باید نیازی را هم برطرف میکرده، به تدریج خلاقیت و مهارتی که ایرانیان داشتند در همه حوزههای دستبافها و مهمتر از همه زیراندازها که قالی و گلیم مهمترین آن است، به عنوان نه فقط یک مدیوم، میتوانم بگویم به عنوان یک رسانه بسیار مهم بخشی از رسالت فرهنگی در حوزههای دیگر بوده است، بخشهای دیگر آداب و رسوم، سنتها و خیلی از آنها که در گذشت زمان از بین رفته و چیزی از آن باقی نمانده است را فرش به عنوان یک رسانه حفظ کرده، حتی کسانی که آن را بافتند به تدریج آن دلایل اولیه را و نقش رسانه بودن فرش را برای این نقش و نگار و فرمها فراموش کردند اما فرش توسط نسلهای مختلف بافته شده و ما اکنون در پژوهشهایی که انجام میدهیم واقعاً متوجه میشویم که فرشها حاوی بسیاری از ارزشها، تفکرات و خیلی از آداب و رسومی است که شاید حتی صحبت کردن درباره آن، امروز حالت تابو پیدا کند، یعنی بگویند اصلاً نباید درباره آن صحبت کرد.
نویسنده کتاب «پژوهشی در فرش ایران» اضافه کرد: شاید در یک بازه زمانی که شاید دهها سال یا صدها سال پیش بوده، فرش چنین وظیفهای داشته اما به تدریج این کارکرد از بین رفته به عنوان مثال میخواهم بگویم ما بافتههایی را داریم که ترکیبی از گره و بافته است یعنی هم تکنیک قالی را و هم تکنیک گلیم را دارد و در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند اما نقوش روی آن، مثلاً نقش چندین مرد را نشان میدهد که به صورت برهنه دست یکدیگر را گرفتند و انگار یک رقص یک آیینی را اجرا میکنند. این آیین چه بوده؟ نمیدانیم! جشن محصول بوده؟ جشن خرمن بوده؟ یا چیزی که دور آن میچرخند یک آبگیر است؟ کوه است؟ آتش است؟ نمیدانیم! اما آیینی در کار بوده که دیگر وجود ندارد، آن طرح نیز اکنون دیگر بافته نمیشود.
ژوله افزود: با این که آن سنت از میان رفته است ولی نمونههای قدیمی ۱۰۰ تا ۲۰۰ ساله از این نوع بافتها، هست و به زمان ما نیز رسیده است. دیگر ما آن آیین را نداریم و آن را نمیبینیم اما به عنوان یک رسانه، فرش در کنار گلیم در یک تکنیک توأم به ما میگویند که آیینی این چنینی شاید بعد از حضور اسلام دیگر بر افتاده و یک ضدارزش شده است. ولی قبل از آن آیینی بوده مثلا آداب و رسومی که فقط زنانه بوده، مردانه نبوده و از نقش و نگارها مشخص است که مردان به این رسم یا آیین راهی نداشتند، امثال این موارد را فرش، گلیمها و دستبافها با خود آوردند و طی صدها و هزاران سال به زمان ما رساندند و اینجا فرش واقعاً نقش مهمی پیدا میکند.
این پژوهشگر با بیان این که فرش بخشی از هویت تاریخی و ملی ما را در زمانی که حتی کاغذ نبوده و الواح گلی بودند، حفظ کرده است، ادامه داد: در بسیاری از موارد میخواستند برای نسلهای بعد یا در زمان خودشان مطالب را بر گِل بنویسند. در واقع آن زمان دستبافها و زیراندازها توانستند این نقش را ایفا کنند که حاوی پیامهایی برای توسعه و گسترش باشند و در زمان خود باورها، قوانین و رسوم گوناگون را برای نسلهای بعد حفط کنند. که در واقع ما هستیم که آن اطلاعات را دریافت میکنیم و با پژوهشها و بررسیهای خود، احساس افتخار خواهیم داشت که ما چنین چیزی را به عنوان فرش، به عنوان زیرانداز که یک شاخه بزرگی از انواع دستبافهای ایرانی است داریم، به زمان ما رسیده و چنین رسالتی داشته و واقعا لذت بخش است که بگوییم بخشی از هویت ملی ما از پژوهشهایی زنده میماند که میتوانیم این گونه درباره دستبافها و انواع فرش مطالعه کنیم و باعث فخر و مباهات ماست که بگوییم فرش توانسته چنین رسالتی را طی صدها هزاران سال بر عهده داشته باشد.
منبع: ایرنا