4 - 05 - 2017
فرار رو به جلو با متهم کردن دولت
عباس آخوندی، وزیر راهوشهرسازی با تاکید براینکه طرح مسکن مهر یک طرح گمراهکننده با بهرهوری بسیار پایین و اتلاف منابع فراوان همراه بود، گفت: هیچ آماری وجود ندارد که یک تعداد حداقلی از حاشیهنشینها منازل خود را در حاشیه رها کرده باشند و در مسکن مهر ساکن شده باشند. حتی هیچ مشکلی را از بافتهای فرسوده حل نکردهاند. اتفاقا بیشتر در جهت اتلاف منابع ملی و تشدید مهاجرت عمل کردهاند که خودش از سیاستهای ضدتوسعهای است.
به گزارش پایگاه خبری وزارت راهوشهرسازی عباس آخوندی درخصوص طرح مسکن مهر و میزان موفقیت این طرح میگوید: طرح مسکن مهر یک طرح گمراهکننده با بهرهوری بسیار پایین و اتلاف منابع فراوان همراه بود لذا نمیتواند رقابت کند. ما در برابر با مردم خیلی صادقانه صحبت کردیم. ضمن اینکه حقوق خریداران مسکن مهر را محترم شمردیم و از آنان حمایت کردیم، بنیان طرح را همواره مورد نقد قرار دادیم. سوال این است که آیا مسکن مهر توانست دردی از مردم بدمسکن حل کند؟ رابطه ١٩میلیون بدمسکنی که در بافتهای فرسوده و حاشیه شهرها زندگی میکنند و مسکن مهر چیست؟ و اگر جایی هم مشکل برخی از افراد را حل کرده آیا فایده آن به همین میزانی بوده که برای آن هزینه شده است؟ آیا بهترین روش را انتخاب کردهاند؟ آیا مکانیابی اجرای پروژهها درست بودهاست؟ آیا سکونتگاههای مسکن مهر در آینده پایدار و سرزنده خواهند بود؟ حداقل این اجماع در میان متخصصان ایجاد شده که پاسخ به تمام سوالهای بالا منفی است. آخوندی در ادامه توضیح میدهد: هیچ آماری وجود ندارد که یک تعداد حداقلی از حاشیهنشینها منازل خود را در حاشیه رها کرده باشند و در مسکن مهر ساکن شده باشند. حتی هیچ مشکلی را از بافتهای فرسوده حل نکردهاند. اتفاقا بیشتر در جهت اتلاف منابع ملی و تشدید مهاجرت عمل کردهاند که خودش از سیاستهای ضدتوسعهای است. هزاران میلیارد تومان کار ارجاع شده و یک مزایده صورت نگرفته است. در همان سال ٩١ که از سوی رهبری به عنوان سال اشتغال و تولید ملی نامگذاری شده، ساخت ۵٣هزار واحد مسکن مهر را به یک شرکت ترک واگذار کردند.
وی میگوید: باید جواب بدهند که ساختمانسازی مسکن مهر چه پیچیدگی تکنولوژیک برای ما داشته که ۵٣ هزار واحد مسکونی در پردیس و پرند به یک شرکت خارجی ترک واگذار کردهاند؟ میزان کاری که به این شرکت ترک ارجاع دادهاند بیش از سه هزارمیلیارد تومان است؛ اگر با قیمتهای وقت در نظر بگیریم حدودا سه میلیارد دلار بیخ گوش تهران را به یک شرکت خارجی ارجاع دادهاند در حالی که هیچ دلیل تکنولوژیکی برای آن نداشتهاند.
پیامدهای دولتی ساختن مسکن
آخوندی گفت: اینها منابع ملی ایران را از بین بردهاند. ما الان این بحث را داریم که مخابرات و صنایع سنگین و پالایشگاهها را به بخشخصوصی واگذار کنیم؛ آن وقت مسکن را که هزاران سال است بخشخصوصی میسازد، دولتی کردهاند. الان ١١٧هزار واحد فاقد متقاضی وجود دارد، به این معنا که از مردم پول گرفتهاند مثلا در نقطه (آ) برای مردم خانه بسازند، رفتهاند در نقطه (ب) خانه ساختهاند که هیچ متقاضی ندارد، این خیانت در امانت نیست؟ اینها ادعای من نیست. اگر شما به گزارش سازمان بازرسی کل کشور در دولت قبل مراجعه کنید، میبینید این پروژه سرتاپا تخلف و اتلاف منابع ملی است. فقط یک ظاهری دارد که بله ما برای مردم خانه ساختیم. من نمیدانم کجای این پروژه افتخارآمیز است؟
وی در پاسخ به اینکه عدهای میگویند سیاستهای وزارتخانه و دولت یازدهم در جهت خروج ساختمانسازی از رکود موفق نبوده است توضیح میدهد: در واقع بازار مسکن را چنان دچار سوداگری کردهاند که آرام کردن مجدد آن یکی از کارهای اقتصادی مهم این دولت بوده است. به این رقم توجه کنید؛ قیمت متوسط یک مترمربع خانه در تهران در سال ٨۵ حدود ٨٣٠ هزار تومان بوده است که این رقم در سال ١٣٩٢ به حدود چهار میلیون تومان میرسد؛ یعنی حدود پنج برابر. اساسا گفته میشود یکی از دلایلی که حضرات به دنبال مسکن مهر رفتند، چون چنین دستهگلی به آب داده بودند، بود. نتیجه اشتباه دومشان این شد که نهتنها مشکل مسکن به جای خود باقی ماند که با چاپ پول نرخ تورم در کشور به ۴۵درصد رسید. نتیجه این دو سیاست اشتباه متوالی، موجب تحریک تقاضای سوداگرانه در کشور شد. همزمانی این سیاست دولت با سیاست شهرفروشی شهرداری باعث ساخت بیش از ۵/۲ میلیون خانه خالی شد که ارزش اقتصادی آنها بیش از ٢۵٠میلیارد دلار است لیکن نرخ بهرهوری آنها صفر است. طبیعی است تخلیه این حباب قیمتی از بازار مسکن و برگرداندن آن به مجرای اصلی خود؛ یعنی ساخت خانه برای متقاضیان واقعی زمانبر است. خوشبختانه نرخ تورم بخش مسکن در این دولت از میانگین تورم عمومی قیمتها نیز کمتر بوده است.
وی میافزاید: حضرات در یک فرار به جلو دولت را متهم میکنند که دولت در بخش مسکن دچار رکود است. حال آنکه آنچه متوقف شده سوداگری و بورسبازی زمین و مسکن است که بسیار هم خوب است. وگرنه ساخت مسکن برای خانهاولیها و بازآفرینی بافتهای فرسوده و حاشیههای ناکارآمد آغاز شده است. حضرات از ما میخواهند به اتحاد آنها با سوداگران وفادار باشیم و به مدیریت تجارتپیشه شهری احترام بگذاریم. یقینا این کار را خیانت میدانم و تمایلی به مشارکت در چنین ظلمی به مردم ندارم. در سال ٩۵ فقط بانک مسکن برای ساخت ١٣٠ هزار واحد مسکونی به مبلغ ۷۰۰/۶ میلیارد تومان تسهیلات داده که نسبت به سال پیشین دارای ۴٧ درصد رشد بوده است. همچنین این بانک برای خرید ١۴٢ هزار واحد مسکونی ۱۰۰/۶ میلیارد تومان تسهیلات داده که نسبت به سال پیش از آن ٧۴ درصد رشد داشته است. این بانک برای ١٨٧ هزار واحد مسکونی مبلغ ۲۰۰/۶ میلیارد تومان تسهیلات فروش اقساطی داده است. تعداد پساندازکنندگان نزد بانک مسکن از ١۶٠ هزار فقره گذشت؛ این به این معنی است که تمام این افراد متقاضیان واقعی سال ٩۶ بازار مسکن هستند. افزون بر اینها آمار خرید و فروش مسکن در سال ٩۵ بیش از پنج درصد رشد را نسبت به سال گذشته نشان میدهد. همه اینها حکایت خروج مسکن از رکود بدون افزایش قیمت دارد و مهمتر از همه اینکه بازیگران این بازار اکنون خریداران واقعی هستند و سودای سوداگری در آن تا حد زیادی کنترل شده است، اما سیاستهای خانهسازی تنها در اختیار دولت نیست. تراکمفروشی شهرداری تهران یکی از مسایلی است که اخیرا رییسجمهور هم به آن اشاره کرده است.
آخوندی میگوید: برای اینکه ببینیم شهرداری تهران در امر خانهسازی چه مسایلی را به وجود آورده است، به آمار مراجعه میکنیم. آمار سال ٩۵ میگوید در همین تهران ۴٩٠هزار واحد مسکن خالی وجود دارد اگر حداقل ١٠٠هزار دلار برای هر خانه قیمت بگذاریم یعنی ۵٠ میلیارد دلار پول ملت را در تهران تلف کردهاند. خانههایی که در مناطق ٢٢، ۴، ۵ و ١٧ درست کردهاند، باعث شده ۹/۳ میلیون واحد مسکونی در تهران ساخته شود که ظرفیت سکونتپذیری این واحدها بیش از ١٣ میلیون نفر جمعیت است. در حال حاضر جمعیت تهران ۷/۸ میلیون نفر است. این خانهسازی عظیم صورتگرفته اما همین حالا در تهران تعداد زیادی از مردم یا اجارهنشین هستند یا در بدمسکنی مطلق زندگی میکنند. در عین حال حضرات ادعای عدالت دارند. کدام عدالت؟
صدور ۱۰۱ هزار پروانه شهرداری در ۶ سال
آخوندی درباره عملکرد شهرداری توضیح میدهد: شهرداری تهران از ٨۶ تا ٩٢ برای منطقه یک تهران ۱۰۱هزار پروانه ساخت صادر کرده است یعنی حدودا ٣٠٠هزار نفر را فقط به جمعیت منطقه یک تهران اضافه کردهاند، این عدد به معنای تخریب گسترده باغات و فضای سبز تهران هم هست. در شهرفروشی کارهای عجیب و غریبی انجام دادهاند. به نظر شما با این شرایط افزایش خانهسازی در تهران امکانپذیر است؟ یعنی میتوان ظرفیت تهران را از ١٣ میلیون نفر به ١۵میلیون نفر افزایش داد؟ تازه همه اینها در شرایطی است که همین الان میبینیم با ۷/۸ میلیون نفر چه مشکلاتی برای این شهر به وجود آمده است. اینهایی که الان ادعای عدالتگستری و مدیریت میکنند تمام ظرفیتهای زیستی نسل فعلی و نسلهای بعدی را به حراج گذاشتهاند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد