فاضلاب صنعتی، قاتل خاموش تالاب انزلی

جهان صنعت_رودخانههای زرجوب و گوهررود که روزگاری روح جاری رشت بودند، حالا به جویهای متعفن فاضلاب بدل شدهاند و تالاب انزلی، این گنجینه طبیعی ایران، زیربار پسابهای سمی نفسهای آخرش را میکشد بهطوری که عمق آن از ۱۰متر در دهههای گذشته به کمتر از ۵۰ سانتیمتر رسیده است. پروژه تصفیهخانه فاضلاب رشت و انزلی که از دهه ۷۰ با وعدههای بزرگ کلید خورد و با وام حدود ۲۰۰میلیون دلاری بانک جهانی در سال ۱۳۸۴ جان گرفت، قرار بود این فاجعه را پایان دهد. استاندار پیشین گیلان، سال گذشته اعلام کرد که برای تکمیل تصفیهخانههای رشت، انزلی و صومعهسرا، حدود ۳۰۰میلیون دلار (معادل ۲۰هزار میلیارد تومان) نیاز است اما این بودجه در دسترس نیست. طبق گفتهها، با وجود شخمزدن کوچهها و خیابانها، کندن صدها کیلومتر کانال و کار گذاشتن چندصد کیلومتر لوله، حتی یک لیتر فاضلاب هم وارد این لولهها نشده و این پروژه در باتلاق تحریمها، سوءمدیریت و بیتفاوتی غرق شده است.
پیمان بازدیدی، کنشگر محیطزیست گیلان، در گفتوگو با خبرآنلاین، با خشم و درد از این ناکامی ۲۰ساله سخن میگوید و هشدار میدهد که امروزه فاضلابهای صنعتی و بیمارستانی، تالاب انزلی را به قبرستان زیستی و سلامت مردم منطقه را به مخاطره تبدیل کردهاند.
وی افزود: ما هم در انزلی و هم در رشت، سیستم تصفیه فاضلاب داریم اما ظرفیت آن بهقدری محدود است که نمیتواند کلیه مناطق را پوشش دهد؛ حدودا فقط ۲۰درصد نیاز تصفیه فاضلاب را پاسخگو است و کیفیت مطلوب را ندارد. در صورتی که کیفیت عملکرد سیستم تصفیهخانه حداقل باید بهگونهای باشد که برای مصارف کشاورزی قابل استفاده و مفید باشد وگرنه در رابطه با راهاندازی سیستم تصفیه فاضلاب به آب شرب، با شرایط موجود، باید خوابش را ببینیم؛ در صورتی که کشورهای پیشرفته و توسعهیافته سالهاست این کار را انجام میدهند ولی زیرساخت و امکانات آن در ایران وجود ندارد.
با تصویب قانون ایجاد تشکیل آب و فاضلاب در سال ۱۳۶۹ و از بدو تشکیل شرکت آب و فاضلاب (از اوایل دهه ۷۰) جای سوال باقی است که چرا نسبت به تکمیل پروژه ایجاد فاضلاب مجزا منتهی به تصفیهخانه (از سال ۷۲) تا به امروز اقدام موثری صورت نگرفته است؟ حتی اگر زمان اجرای پروژههای فاضلابی، یک بازه ۳۰ساله در نظر گرفته شود، اکنون باید پس از ۲۵سال بهرهبرداری، دوره پنجساله بازنگری، انجام اصلاحات و اجرای تاسیسات جدید در شهرها را طی میکردیم.
در سال ۱۳۸۳ بندرانزلی، به منظور دریافت وام کلانی برای پیشبرد این پروژه، میزبان هیاتی از بانک جهانی بود. آن زمان وزارت نیرو درخواستی برای دریافت وام از بانک جهانی در فروردین سال ۱۳۸۴ به شورای اقتصاد ارسال کرد که پس از ۱۴ماه شورای اقتصاد با این درخواست موافقت کرد. با فرض بر اینکه بانک جهانی در سال ۸۵ کار خود را آغاز کرده باشد، اکنون با گذشت ۱۹سال در شهرهای رشت و بندرانزلی باید سامانههای فاضلاب تکمیل میشد، در حالی که هماینک فقط بخشی از شهر تحت پوشش قرار دارد.
پیمان بازدیدی در پاسخ به این ابهامات گفت: با موافقت بانک جهانی برای اعطای وام در این زمینه، بخشی از بودجه دریافتی صرف ساخت و پیشبرد پروژه شد و طبق ادعای مدیر آب و فاضلاب شهر انزلی در آن سالها بخشهایی از شهر انزلی دارای شبکه فاضلاب شد و تصفیهخانه نیز ۸۵درصد پیشرفت فیزیکی داشت اما در دولت آقای احمدینژاد، به دلیل برخی اقداماتی که در حوزه اقتصادی انجام شد، بخش اعظمی از این پول بلوکه شد. از میان تمام چاهکهایی که حفر شد، تنها ۱۰درصدشان کارایی داشت و مابقی نیمهکاره مانده است. اگر تمام چاهکها به هم متصل میشدند، تصفیهخانه هم بزرگتر میشد و ظرفیت آن بالا میرفت و پروژه کامل میشد ولی متاسفانه با تحریمهایی که از زمان آقای احمدینژاد برای کشور ما اعمال شد، مازاد مبالغی که به این پروژه اختصاص داشت، هرگز وارد کشور نشد و پروژه نیمهتمام ماند.
او تصریح میکند: وقتی چنین پروژهای ناتمام میماند، سیستمهای زیربنایی آن اعم از برق و … باید سالانه یا تعمیر و یا دستکم چک شوند؛ که این هم نیازمند بودجه است ولی طی این چند سال حتی بودجههای داخلی هم برای همین منظور تخصیص نیافته است.
بنا به گفته بازدیدی، شواهد امر نشان میدهد تنها ۱۰ الی ۲۰درصد از سیستم تصفیهخانه در این مناطق راهاندازی شده و مابقی به دلیل عدم تزریق بودجه از سوی بانک جهانی انجام نشده است.
او ادامه داد: اگر تحریم نمیشدیم، شاید این پروژه خیلی پیشتر تکمیل میشد. در واقع علت اصلی نیمهتمام ماندن یک برنامه با این درجه اهمیت، تحریم بود. حتی با وجود درخواستهای متعدد ایران و اشاره به اینکه ناقص ماندن این پروژه تبعات محیطزیستی دارد، بازهم پولی به ایران وارد نشد. مضاف بر این، کشور ما از بانک توسعه اسلامی (ISDB) هم درخواست کمک کرد اما بینتیجه بود.
فقدان سیستم تصفیه باکیفیت،آلودگی تالاب انزلی
فقدان یک سیستم تصفیه اصولی و باکیفیت در رشت و انزلی، طی این سالها منجر به آلودگی مناطق آبی اطراف، بهویژه تالاب انزلی شده است. اگرچه اکوسیستم تالاب و رودخانه، به جهت برخورداری از قابلیت خودپالایی، تا حدی فاضلاب شهری ورودی را تصفیه میکند ولی مشکل اصلی در این زمینه فاضلابهای بیمارستانی و صنعتی هستند که فلزات سنگین و آلودگیهای میکروبی را در خود دارند.
این فعال محیطزیست در تایید این مساله گفت: هر یک قطره فاضلاب صنعتی برابری میکند با چند مترمکعب فاضلاب شهری. بدیهی است که فاضلاب شهری مضرات خودش را دارد اما موضوع اینجاست که فاضلاب صنعتی مضاف بر آلودگی محیطی، بهطور مستقیم به سلامت انسان صدمه میزند. به عبارتی ورود فاضلابهای صنعتی، سموم و کودهای شیمیایی به تالاب انزلی، علاوه بر آلوده کردن یک بستر طبیعی و برهم زدن تنوع زیستی آن، زندگی شهری را هم تهدید میکند.
نیمقرن بیتوجهی دولتها به محیطزیست
بازدیدی اشاره میکند: پس از انقلاب هیچ مدیری نیامده که کار مثبتی برای محیطزیست انجام دهد؛ یعنی بیش از ۴۵سال است که این سرمایه طبیعی آماج انواع تخریبها و مداخلات انسانی است و روزبهروز هم ضعیفتر میشود. در این میان، مخربترین گروه هم «دولت» بوده است؛ تمام دولتهایی که تا به امروز سر کار آمدهاند، جز تخریب محیطزیست کاری نکردهاند. افزون بر این، فکر نمیکنم با وجود تحریمهایی که داریم، حال حالاها محیطزیست کشور به این زودیها خوب شود؛ چون پایه اصلی توسعه پایدار، اقتصاد و پایه دوم آن محیطزیست است. اقتصاد مریض، محیطزیست را هم بیمار خواهد کرد.