27 - 11 - 2022
عمل به قاعده انصاف
مناظره پایانی هشت نامزد ریاستجمهوری، خاطرهای است که به این زودی از اذهان پاک نمیشود. این مناظره تا حدود زیادی مرزبندی جناحی در جمهوری اسلامی را درنوردید به ویژه آنجا که بحث نامزدها به سیاست هستهای کشیده شد و برخلاف تصورها علیاکبر ولایتی را رودرروی سعید جلیلی نشاند؛ دو چهرهای که منتسب به جناح اصولگرای نظام و از مشاوران عالی مقام معظم رهبری هستند.
از این رو به آسانی نمیتوان یکی از این دو را خارج از دایره معتمدان نظام دانست. سخن بر سر سیاستی است که جمهوری اسلامی را به وادی تحریم کشاند و از قضا دکتر ولایتی حرفهای فراوان داشت که تنها به سه مورد اشاره کرد؛ کارشکنی مدیر اجرایی کشور در توافق لاریجانی نماینده وقت مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی با خاویر سولانا، همچنین کارشکنی دولت دهم در توافق ولایتی با نماینده سارکوزی رییسجمهور فرانسه و شاید مهمتر از آن دو کارشکنی نهادهایی
که، ولایتی نامی از آنها نبرد، در دهه ۶۰ منجر به لغو سفر فرانسوا میتران به تهران شد. دکتر ولایتی در سن ۷۰ سالگی سینهای پر حافظه دارد و در مناظره روز جمعه همچون حسن روحانی تنها به حسب ضرورت از نقش منفی برخی از رقیبان پرده برداشت. بیگمان کسانی چون روحانی و ولایتی به حسب نقشی که در سه دهه گذشته در دیپلماسی کشور داشتهاند، میدانند که چه جریانها و افرادی شرایط کنونی را رقم زدهاند و چنین عرصه را بر دیپلماسی تنگ کردهاند که پیامدهایش چون حاکم شدن فضای خصومت و تحریم اقتصاد و سیاست کشور را فراگرفته است.
اما آنچه باعث شد نگارنده با تفاوت دیدگاه و مشی سیاسی، ولایتی را ستایش کند، نگاه منصفانه و اعتدالگرای این دیپلمات کهنهکار و اخلاقگراست. دکتر ولایتی رقیب ناکام میرحسین موسوی در دستیابی به مقام نخستوزیری بود ولی هشت سال در دولت مهندس موسوی سکان دیپلماسی کابینه زمان جنگ را برعهده داشت. هشت سال هم در دولت سازندگی عهدهدار همین سمت بود. او در دولت اصلاحات راهی به کابینه نیافت و از خاتمی دلگیر شد. ولایتی در رویدادهای سال ۸۸ با اینکه هم با میرحسین در گذشته رقیب بود، هم با هاشمی زاویه دید داشت و هم از خطمشی خاتمی انتقاد میکرد ولی در چهار سال گذشته هیچگاه قلم و زبانش در انتقاد از این سه شخصیت سیاسی از گردونه ادب و انصاف خارج نشد این در حالی است که او در حلقه مرکزی تصمیمگیریهای سیاسی این سالها بود و سوابقش اقتضا میکرد همچون برخی دیگر از تریبونداران اگر سودای خوشخدمتی داشت، عنان از کف دهد و چیزهایی بگوید که خوشایند برخی محافل افراطی است. البته داشتن پرنسیب سیاسی و تعلق خاطر به یکی از جریانهای اصیل انقلاب و کشور مانع از آن شد که او از مسیر درست خارج شود ولی بیگمان دلیل دیگری را باید پشت این منش و رفتار جست و آن سیاستمدار بودن ولایتی است. او به خوبی مرز منافع ملی و منافع جناحی را تشخیص میدهد و حاضر نمیشود برای منافع زودگذر یک جناح سیاسی پا بر منافع ملی بگذارد و برای فاشگوییاش در مناظره حتما منافع کشور را در نظر گرفته بود. هرچند ممکن است این سخنان به مزاج برخی نامزدها سازگار نیامده تا در سخنان بعدی خود دست به جریانسازی مجعول بزنند و پس از تقسیم ملت به جریانهای فتنه و انحراف از جریانی موهوم به نام «تردید» نام ببرند؛ تردیدی که از قضا میتواند مبارک باشد در آنچه بهعنوان دستاورد در چند سال گذشته تبلیغ شده بیآنکه توانسته باشد به توافقی دیپلماتیک در زمینه هستهای، برداشتن تحریم و حل مشکلات اقتصادی کشور منجر شود. جریان تردید اشاره به اصولگرایان سنتی مرتبط با فعالان بازار و روحانیت دارد که شاید گروه بعدی باشد که از گردونه سیاست به حاشیه رانده خواهند شد و این همان نقطه عزیمتی است که اعتدالگرایان دوسویه اصلاحطلبی و اصولگرایی باید با همراهی در انتخابات ۲۴ خردادماه از وقوع آن جلوگیری کنند. از این رو دو جریان ریشهدار کشور باید دست ائتلاف به هم دهند تا مانع از پیروزی افراطگرایی در انتخابات شوند و همراهی حسن روحانی و علیاکبر ولایتی میتواند زمینه چنین ائتلافی باشد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد