19 - 04 - 2022
عدالتخواهی صنفی
جامعه فرهنگیان بیش از هر زمان دیگری خواستار احقاق حقوق خود است و در چند ماه گذشته به روشهای گوناگونی دست به اعتراض به وضع بد معیشتی خود زده است. در این بین برخی عوامل، خواسته یا ناخواسته، میتوانند جریان را در مسیرهایی منحرف کنند که بعدها امکان سوءاستفاده را افزایش دهد. بدون شک اعتراضات فرهنگیان حرکتی از سر عدالتخواهی است اما نباید اجازه داد با سهلانگاری دچار تحریف شده و در نهایت منحل شود. همچنین باید با بصیرت کافی روشهای کارآمد برای رسیدن به اهداف را شناخت. یکی از بحثهای مهمی که بر سر آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و لازم است واکاوی شود، سیاسی شدن جریان است. باید ابعاد مختلف قضیه به تفکیک بررسی شده و حرکتهای اخیر نباید قربانی موجسواری عدهای سیاستمدار به بهانه حمایت از جریان شود. از طرفی باید نوع تعامل با وزنههای سیاسی مشخص شود و در صورت لزوم ارتباط موثر بهوجود آید.
در نوشتار پیش رو به این قضیه پرداخته و در نهایت امید آن دارم بدنه فرهنگیان با تمام اجزای خرد و کلان، موضع صحیحی را اتخاذ کنند.
ابتدا نیک است به تعدادی از عواقب سوء جناحگیری سیاسی اشاره شود. بهطور خلاصه میتوان گفت اهم عواقب احتمالی ورود به عرصه سیاست موارد زیر است:
۱- سوءاستفاده سیاستمداران از حرکتهای اعتراضی
۲- در اولویت قرار گرفتن مسایل سیاسی بهجای مسایل صنفی و حقوقی
۳- بدبین شدن فرهنگیان نسبت به حرکت
۴- امکان ممانعت حاکمیت از فعالیت صنفی به دلیل اتخاذ سیاستهای ضدحکومتی
۵- عدم حمایت مردم، احزاب و جناحهای سیاسی دیگری که در موضع مخالف هستند
باید مابین جناحگیری سیاسی و استمداد از حمایت مجلس تفاوت قایل شد. میتوان به دور از حواشی و تصمیمات سیاسی مجلس یا دولت که ارتباطی با امور حقوقی و صنفی معلمان ندارند، با مجلس ارتباط برقرار کرد و جهت پیگیری مطالبات خود میتوان از قدرت مجلس نیز استفاده کرد. در این بازی قدرت باید توجه داشت برای به حداکثر رساندن این حمایت بهتر است تابع قاعده برد – برد بود. این بدان معنی است که برای رسیدن به اهداف خود منافع نمایندگان را نیز در نظر داشته باشیم و این را از نظر دور نداریم که هرچند حمایت نمایندگان از قشر فرهنگیان انجام وظیفه است اما تاکید صرف بر این دیدگاه ایدهآلگرایانه به خصوص در برهه فعلی باعث عدم همکاری نمایندگان خواهد شد چراکه این موارد مربوط به وجدان کاری بوده و در هیچ محکمه عینی قابل طرح نبوده و در این آشفتهبازار خریداری ندارند. اوضاع موجود نه براساس عدالتمحوری که بر اساس منفعتمحوری بوده و اغلب افراد حقیقی در جایگاه حقوقی خود مسیری را انتخاب میکنند که بیشترین منفعت را برای آنان به دنبال داشته باشد.
بر این اساس ارایه پیشنهادی که منافع دو طرف را برآورد، کارساز بوده و ضمانت اجرایی خواهد داشت. هرچند به لحاظ اخلاقی برتری با ماست که به دنبال احقاق حقوق تضییعشده خود هستیم نه منفعتی که از سر زیادهخواهی باشد.
برای ادامه بحث دو سوال اساسی زیر را مطرح میکنیم:
۱- آیا لزومی به ارتباط با مجلس وجود دارد؟ البته اگر «مزیت» را به «لزوم» ترجیح دهیم و سوال را به این صورت مطرح کنیم که «آیا ارتباط با مجلس مفید است؟» بهتر میتوان در پی پاسخ برآمد.
۲- آیا ایجاد ارتباط با مجلس کاری سیاسی به معنای عام بوده و عواقبی که در بالا به آنها اشاره شد، در پی دارد؟
اولی را تایید و دومی را رد میکنیم.
مجلس نمایندگان که یک نهاد مهم در تصمیمگیریهای کلان کشوری و کانال اصلی ارتباط ملت با حاکمیت است، هم میتواند طرحهایی را ارایه کند و هم به دولت فشار بیاورد که لوایح مفیدی تصویب کند. بر این مبنا جامعه فرهنگیان بهعنوان بخشی از بدنه ملت حق دارد برای پیگیری مطالبات خود در کنار سایر فعالیتها، از این کانال ارتباطی هم استفاده کند.
مجلس قدرت قانونی برای ایجاد تغییرات مثبت را دارا بوده و میتواند اهرم فشاری در دست فرهنگیان باشد. میتواند بلندگوی فرهنگیان در میان ملت و اهرم فشاری بر حاکمیت باشد. بنابراین اولین و مهمترین کارکرد مجلس در جهت منافع فرهنگیان مشخص شد. کارکرد دیگر مجلس، انتخاب فردی کارآمد برای تصدی پست وزارت آموزشوپرورش است. بر کسی پوشیده نیست دکتر نجفی که به اجماع فرهنگیان گزینهای مناسب بود، از طرف نمایندگان مجلس بنا به دلایلی واهی تایید نشد.
افزایش سهم بودجه آموزشوپرورش که هم به قدرت چانهزنی وزیر و هم به پیگیری و درخواست نمایندگان بستگی دارد، از دیگر کارکردهای مجلس است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم (با انتخاب وزیر کارآمد) قابل اجراست.عدم کارآمدی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس یکی دیگر از موانع مهم رفع مشکلات فرهنگیان است که علت آن، حضور اقتدارگرایانی است که غیر از یک نفر، بقیه وابسته به آموزش عالی و بدون دغدغهای نسبت به فرهنگیان هستند. چنانچه نمایندگان برآمده از ائتلاف این کمیسیون را در دست بگیرند قطعا ورق برمیگردد. وجود رسانهای مستقل برای همراهی جامعه با فرهنگیان یکی از نیازهای فعلی آموزشوپرورش است. نمایندگان یادشده با ایراد نطقهای خود در صحن علنی مجلس و مصاحبه با رسانهها میتوانند تا حدودی این کمبود را جبران کنند.
موارد دیگری نیز قابل ذکر است که بیان آنها در این مجال نمیگنجد و البته همه آنها اهمیت ارتباط با مجلس را نشان میدهند. بنابراین مجلس اگر قدرتمندترین ابزار ممکن نباشد لااقل در ردیف دوم یا سوم قرار دارد. غفلت از اهمیت آن باعث پایین آمدن کارایی و راندمان سایر اهرمهای فشار میشود. قبل از پاسخ به سوال دوم باید توجه داشت که نحوه ارتباط با مجلس در پیشنهادی که خواهد آمد، بیان شده است و نمایندگان برآمده از ائتلافهای فرهنگیان هستند و باید تفاهمنامه همکاری طوری تنظیم شود که جلوی سوءاستفادههای احتمالی نمایندگان را گرفته و در هر زمانی که نیاز به همکاری آنان بود، نتوانند سر باز زنند.
با این مقدمات به بررسی احتمال رخداد عواقبی که اشاره شد، میپردازیم.
با توجه به مزایایی که ارتباط با مجلس دارد، چنانچه این شبکه ارتباطی محدود به امور صنفی و حقوقی باشد و هیچ مسوولیتی را در قبال سایر فعالیتهای سیاسی نمایندگان خود نپذیرد، هیچ کدام از عواقب مذکور دامنگیر آنها نخواهد شد.
اگر تعریف هم ارز و نه تشریحی فعالیت سیاسی را امور مملکتی بدانیم که توسط سیاستمداران انجام میشود، بدون شک تلقی این شبکه ارتباطی بهعنوان کاری سیاسی ناصحیح است بلکه این نوع تعامل تاثیر غیرمستقیم بر سیاست است؛ تاثیر غیرمستقیم و البته محدود به حقوق خود فرهنگیان نه سایر مردم. ما نباید هیچگونه حمایتی از نمایندگان در قبال هرگونه رویکرد سیاسی، تصمیم و فعالیت غیرمرتبط با آموزشوپرورش داشته باشیم. هرگونه جناحگیری و فعالیت و پست سیاسی نمایندگان اهمیتی ندارد. اما باید تابع تصمیمات بدنه فرهنگیان در امور مربوطه باشد. مشابه همین مرزبندی را حتی در اساسنامه کانون میبینیم؛ اینکه اعضای کانون صنفی نباید دیدگاه سیاسی خود را دخالت دهند. اگر این رویکرد را بهعنوان کاری سیاسی تلقی کنیم هرگونه فعالیتی رنگ و بوی سیاسی خواهد داشت و محدودیتهایی که به این ترتیب برای خود ایجاد میکنیم، بسیار نامعقول خواهد بود و تعمیم نادرستی از سایر فعالیتهای سیاسی است. حتی با نگاهی به عقب متوجه میشویم که مخالفان ارتباط با مجلس خود نیز از این کانال بهره جستهاند. نمونه بارز آن را میتوان در تجمع جلوی مجلس و درخواست دیدار هیاتمدیره کانون صنفی با نمایندگان عنوان کرد.
پیشنهاد من برای ایجاد ارتباط با مجلس تشکیل ائتلافهای فرهنگیان در تمام شهرها و تحت نظر کانون است. این ائتلافها باید بهصورت هماهنگ در سراسر ایران ایجاد شود چرا که ما به شبکه نیازمندیم نه یک رابط. اعضای این ائتلاف میتوانند به چند روش انتخاب شوند. بهترین روش معرفی کاندیداهایی باسابقه، فعالیتهای عدالتخواهانه صنفی است. اما در این روش دو مشکل عمده وجود دارد؛ یکی مربوط به احتمال رد صلاحیت کاندیدا بهخاطر فعالیتهای صنفی است و دیگری مربوط به عدم اعلام آمادگی کاندیدایی با چنین شرایطی است. در این صورت میتوان به روش دوم روی آورد که عبارت است از ارایه پیشنهاد به کاندیدای غیرفرهنگی که احتمال میرود از فرهنگیان حمایت کند؛ کسانی مانند دکتر عثمانی که اخیرا در مجلس، رسانهها، نشریات و… مواضع مطلوب داشتند. بنابراین در برآورد موقعیتهای پیش رو باید به تفکیک و با رویکردی تحلیلی به بررسی پرداخت و موانع موجود را رفع کرد. نباید بهخاطر محافظهکاری و عدم شناخت مسیر مناسب مانع اقدامات سازنده شد.
*فعال صنفی معلمان
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد