18 - 06 - 2017
ظهور لیبرالیسم اقتصادی
فاطمه رحیمی- پیروزی انتخاباتی، رییسجمهور فرانسه را به یک نیروی قدرتمند بدل خواهد کرد اما او باز هم باید با یک چالش در خیابانها روبهرو شود.
فلورنس لهریسی یک پرستار است اما روز دوشنبه احتمالاً شغل جدید خود بهعنوان نماینده کالوادوس در پارلمان را آغاز میکند. ژان ماری فوت، یک آتشنشان نیز حوزه انتخابی در دوسور در غرب فرانسه به او خواهد پیوست. هر دوی آنها تازهکارهای سیاسی هستند که به جنبش جمهوری بهپیش، جنبش حامی امانوئل ماکرون تعلق دارند. ماکرون ماه گذشته در انتخابات پیروز شد و کنترل کاخ الیزه را به دست گرفت.
در سراسر فرانسه مردم علیه طبقه سیاسی که آنها را ناامید کرده بود، به پا خاستند. نخستین دور انتخابات مجلس یازدهم ژوئن برگزار شد و حزب جمهوری بهپیش که ۱۴ ماه پیش توسط ماکرون تاسیس شد، دستکم ۴۰۰ کرسی از ۵۷۷ کرسی پارلمان را از آن خود کرد. سوسیالیستها ۹۰ درصد نمایندگان خود را از دست دادند و این تعداد شامل رهبر آنها نیز میشود که حتی به مرحله بعدی انتخابات نیز راه نیافت. جمهوریخواهان کرسیهای بیشتری خواهند داشت اما انتظارشان این بود که در این انتخابات پیروز شوند.
ماکرون پاسخی تازه برای نارضایتی عمومی دارد که سراسر دموکراسیهای غربی را در بر گرفته است. او وعده یک سیاست جدید را داده که شکاف میان چپ و راست را پر میکند. او میخواهد پویایی و خوداتکایی را به فرانسه و با کمک آلمان به اتحادیه اروپا باز گرداند. ضمن اینکه و از سوی سیاستمداران خارج از مرزها زیر نظر گرفته شده است. ماکرون برای موفقیت در انقلابش نیازمند ایدههای خوب و توانایی اجرای آنهاست.
یک شورشی از نوع دیگر
ماکرون مرد درست در زمان درست است. رایدهندگان خسته از سیاست مبتذل و کهنه فرانسه یک بیگانه را میخواستند. باوجودآنکه او از همین دستگاه است، هرگز یک مرد حزبی نبوده است. ماکرون جنبش جمهوری بهپیش را طراحی کرد تا یک شکاف با گذشته ایجاد کند. نیمی از نامزدهای این حزب در عالم سیاست جدید و نیمی از آنها زن هستند. این جنبش علیه فساد کمپین ایجاد کرده و میانگین سنی تازهکارهای آن ۴۳ سال است.
با وجود آنکه اکثر پوپولیستها به راست یا چپ متمایل هستند، انقلاب ماکرون به سمت مرکز متمایل است. او سیاستها را بدون تعصب برمیگزیند؛ از راستیها، تمایل به آزادسازی بازار و تجارت برای ایجاد مشاغل و ثروت و از چپیها، اعتقاد به حاکمیت دولت برای مدیریت و حفاظت. ماکرون طرفدار تجارت و مهاجرت آزاد است. در اصطلاح فرانسوی او یک لیبرال اقتصادی است. مهمتر اینکه او یک فرد خوشبین است. فرانسه دهههاست از این باور عبوسانه که سیاست شامل کشمکشها میشود اما هیچ راهحل واقعی وجود ندارد، رنج برده. این باور باعث کارشکنی در اصلاحات میشود: چرا باید آنچه امروز دارید را فدای چیزی بدتر در آینده کنید؟ در دیگر نقاط اروپا، دموکراسی اغلب یک معامله سیاه است که طی آن از رایدهندگان خواسته میشود بر وعدههای توخالی سیاستمداران صحه بگذارند و در عوض کاهش مزایا و خدمات عمومی بنجل را دریافت کنند.
ماکرون تا حدودی توانسته مردم فرانسه را متقاعد کند که پیشرفت ممکن است. او با جان دادن دوباره به میهنپرستی، در مقابل این شماتت پوپولیستی که بازار آزاد امتیاز انحصاری به بانکداران و طرفداران جهانی شدن است، ایستاده است. او در مقابل هشدارها نسبت به مهاجرت و رقابت خارجی با قاطعیت اظهار میکند که هر دوی اینها باعث تقویت فرانسه خواهد شد نه تضعیف آن.
با وجود تمامی این حرفها، مقاومت به خیابانها خواهد کشید. همین حالا احزاب سنتی هشدار میدهد که این انتخابات باعث شده ماکرون به شکل خطرناکی قدرتمند شود و مشارکت کمتر از ۵۰ درصد او را از فرمان محروم کرده است. اتحادهای دست چپی تهدید میکنند که با اصلاحات بازار کارگری او میجنگند.
باید با آنها روبهرو شد. رییسجمهور فرانسه قدرتمند است اما در سالهای اخیر مشکل ضعف در الیزه بوده نه تسلط بر آن. مشارکت پایین بود اما سالهاست که روندی نزولی دارد و خیلی هم از آمریکا یا کانادا کمتر نیست. اتحادیهها تنها نماینده هشت درصد کارگرانی هستند که اعضایشان محسوب میشوند. این همان چیزی است که افرادی مانند لهریسی و فوت برای زدودنش انتخاب شدهاند.
خطر بسیار است. شاخصترین آنها انقلابی است که ماکرون به دست آورده و چشم امید فرانسه، اروپا و میانهروها در سراسر جهان به او است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد