جهان‌صنعت علل سقوط طبقه متوسط به سطوح پایین‌تر را بررسی می‌کند:

طبقه متوسط در حال پوست‌اندازی

پویا اصل‌باغ
کدخبر: 550205
طبقه متوسط ایران به دلیل فشارهای اقتصادی و معیشتی به سطوح پایین‌تر سقوط کرده و این موضوع به ناامیدی و بی‌تحرکی اجتماعی منجر شده است.
طبقه متوسط در حال پوست‌اندازی

پویا اصل‌باغ– طبقه متوسط جامعه همواره یکی از اصلی‌ترین بخش‌های بدنه جامعه را تشکیل می‌دهند؛ بیشتر اعضای آن افراد تحصیلکرده مانند خبرنگاران، دانشگاهیان، نویسندگان، پزشکان، کارگران ماهر و کارمندان شرکت‌ها هستند. این بخش از جامعه به واسطه اینکه طی سال‌های گذشته نقش فعالی در مشارکت‌های سیاسی و اجتماعی داشتند یکی از عوامل اصلی رشد و پیشرفت کشور در زمینه‌های متعدد بودند اما بعد از شکست‌های سیاسی، بحران‌های اجتماعی و مشکلات معیشتی، نقش و حضور این بخش از جامعه کمرنگ‌تر از گذشته شده است. در واقع می‌توان گفت فشار اقتصادی و ناامیدی عمومی چنین نتیجه‌ای را به بار آورده است. در شرایطی که بیشتر افراد جامعه از مشکلات معیشتی رنج می‌برند، طبقه متوسط نیز از این فشار اقتصادی در امان نماندند. به دنبال این نابسامانی اقتصادی، چالش‌هایی نظیر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و … را نیز در حال تجربه کردن هستند. برای اینکه بهتر این موضوع را درک کنیم، به عنوان نمونه علی در یکی از شرکت‌های خصوصی کشور مشغول به کار است. او ماهانه حدود ۱۵‌میلیون تومان حقوق می‌گیرد.

به تازگی صاحبخانه‌اش، مقدار ودیعه را به ۳۰‌میلیون تومان در ماه افزایش داده است. علی در این باره به «جهان‌صنعت» گفت: «متاسفانه با وجود اینکه دارای مدرک لیسانس هستم و درآمدم ۱۵‌میلیون تومان است، از پس هزینه‌های زندگی بر نمی‌آیم. برای اینکه بتوانم هزینه مسکن را تهیه کنم، مجبور هستم بعد از ساعت کاری در تاکسی اینترنتی نیز کار کنم. شرایط به گونه‌ای شده که حتی دیگر نه زمان مطالعه‌ای برایم باقی مانده و نه می‌توانم به سفر بروم؛ بیشتر اوقات را درحال کار کردن هستم و این باعث شده که حس بی‌ارزشی پیدا کنم.»

درآمدهای ناچیز

فاطمه، یکی از خبرنگارانی است که حدودا دو سال است پا در این عرصه گذاشته؛ او درباره وضعیت خود به «جهان صنعت» گفت: ماهانه چیزی حدود ۱۰ تا ۱۲میلیون تومان از طریق خبرنگاری به دست می‌آورم. به خاطر مشکلات اقتصادی که طی سال‌های گذشته رخ داده، مجبور هستم در منزل به خیاطی بپردازم تا بتوانم خرجی خانه را بدهم. من به همراه مادر بیمارم زندگی می‌کنم و به علت اینکه هزینه درمان او بالاست، باید کار دومی نیز داشته باشم. در بحث اجاره‌بها، خوراک، پوشاک و دیگر موضوعات به شدت تحت فشار هستم و این موضوع باعث شده حتی به تفریحات ساده مانند تماشای تلویزیون، مطالعه و گشت و گذار نیز نپردازم. مدام در فکر این هستم مبادا در پرداخت هزینه‌های زندگی دچار مشکل شوم. به‌طورکلی باید بگویم از نظر روحی، شرایط خوبی ندارم.

وضعیت طبقه متوسط به روایت آمار

براساس برآوردها و داده‌های رسمی، در سال۱۳۸۷ حدود ۶۰‌درصد از جامعه ایران را طبقه متوسط تشکیل می‌داد. با این وجود به واسطه مشکلات اقتصادی که کشور را فرا گرفت، تا سال۱۳۹۹ جمعیت آن با سقوط ۱۰‌میلیون نفری همراه بوده و درصد آن به ۴۶ کاهش پیدا کرده است. این کاهش اما مجدد ادامه‌دار بوده؛ طبق آمارهای موجود، در سال‌۱۴۰۰، جمعیت این طبقه در کشور چیزی حدود ۲۳‌میلیون نفر گزارش شده است یعنی تنها حدود ۲۹ درصد از جامعه ایران در این طبقه قرار داشتند. بررسی برخی جامعه‌شناسان حاکی از آن است که سالانه ۱۱ تا ۱۲‌درصد از این طبقه به بخش پایین سقوط می‌کنند. کارشناسان دلیل اصلی آن را تورم گسترده و مشکلات اقتصادی عنوان کردند و هشدار دادند که اگر این روند ادامه دار شود، ممکن است بحران‌های اجتماعی زیادی در کشور به وجود آید. حال با توجه به نکاتی که مطرح شد، پرسشی که در این میان مطرح می‌شود این است علل اصلی سقوط افراد این طبقه به بخش‌های پایین‌تر چیست و چه پیامدهایی را نیز به دنبال دارد؟

علل و پیامد‌های سقوط

همانطورکه ذکر شد، به باور بسیاری از کارشناسان تورم و مشکلات معیشتی، علل اصلی این اتفاق است. یکی از اهداف مسوولان پس از انقلاب اسلامی، از بین بردن شکاف طبقات اجتماعی بود اما طی سال‌های گذشته استفاده از رانت و نفوذ باعث شد افراد تحصیلکرده جای خود را به کسانی بدهند که در زمینه‌های مختلف هیچ تخصصی ندارند و تنها به واسطه نفوذی که در دستگاه سیاسی داشتند پا به عرصه تصمیم‌گیری بگذارند و در نتیجه با ایجاد و وضع سیاست‌های غلط، کشور وارد بحران کنونی شود. در کنار آن از دست رفتن فرصت‌های اجتماعی و عدم دسترسی به موقعیت‌های شغلی و تحصیلی بهتر نیز از عوامل دیگر سقوط جمعیت طبقه متوسط به بخش‌های پایین است. به‌دنبال عواملی که ذکر شد؛ این سقوط پیامدهای سنگینی نیز همراه دارد.

سقوط طبقه متوسط پیامدهای سنگینی دارد که مهم‌ترین آن از منظر اجتماعی سرخوردگی، ناامیدی و بی‌اعتمادی گسترده نسبت به دولت است. این وضعیت مهاجرت گسترده افراد تحصیلکرده و صاحب نظر را به دنبال دارد که در صورت عدم توجه، منجربه از دست رفتن سرمایه‌های انسانی کشور خواهد شد و بحران‌های اجتماعی عمیق‌تری را نیز به همراه خواهد داشت. به عنوان مثال زمانی که افراد نالایق بر سر کار بیایند، درصد مشارکت و فعالیت این بخش مهم به پایینترین حد ممکن رسیده و افراد تحصیلکرده نیز در عرصه‌های مختلف از جمله انتخابات کاهش می‌یابد.

همانطورکه ملاحظه شد این بخش از جامعه همانند ستونی است که اگر سست شود، زمینه‌ساز بحران‌هایی می‌شود که تبعات غیرقابل کنترلی را در پی خواهد داشت.

جامعه‌شناسان در این باره چه نظری دارند؟

به دنبال مواردی که در این گزارش مطرح شد، برخی جامعه‌شناسان با پدیده سقوط طبقه متوسط جامعه مخالف هستند و بر این باورند که این بخش درحال پوست‌اندازی است. این تعدد نظرات سبب شد در این‌باره با دکتر تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس به گفت‌وگو بنشینیم. آزاد ارمکی درباره طبقه متوسط ایران به «جهان‌صنعت» گفت: جامعه ایرانی، جامعه طبقاتی است. در بحران‌های مهم اقتصادی و اجتماعی به عنوان مثال با فروپاشی طبقه بالا روبه‌رو هستیم. اگر نگاهی به انقلاب مشروطه و بهمن۱۳۵۷ بیندازید، بحران‌های بعد از آن موجب شد طبقه بالا نتواند جان بگیرد و بورژوازی در معرض فرو ریختن قرار گیرد. این فقدان بورژوازی مستقل یا قدرتمند، کلید اصلی ساماندهی نظام طبقاتی است. اینجاست که دولت‌ها با امکاناتی که در اختیار دارند، بازی اقتصادی به راه انداخته و جای طبقات بالا را می‌گیرند.

وی افزود: چنین امری موجب می‌شود که دیگر طبقات اجتماعی مورد آسیب قرار گیرند. به عنوان مثال طبقه متوسط جامعه ایرانی از این بابت به خطر بیفتد. این فقدان بورژوازی طبقه بالای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است و این موضوع باعث آن خواهد شد که ورود به طبقه متوسط جان بگیرد به خاطر اینکه طبقه متوسط در تعامل با طبقه بالای جامعه است. زمانی که طبقه بالا دچار فروپاشی شود و صاحبان قدرت آن را در اختیار بگیرند، اجازه ورود افراد طبقه متوسط را به این بخش نمی‌دهند و از این نظر می‌توان گفت که طبقه متوسط دچار آسیب خواهد شد.

آزاد ارمکی درخصوص نشانه‌های تضعیف طبقه متوسط توضیح داد: در چنین شرایطی با پوست‌اندازی این طبقه روبه‌رو هستیم. بخش کلاسیک طبقه متوسط که شامل نویسندگان و منتقدان است با وجود داشتن اعتبار اجتماعی و اقتصادی، به خاطر افت و خیز طبقات بالا، این بخش نیز حرکاتی را انجام می‌دهد. درحال حاضر با صورت جدیدی از طبقه متوسط مواجه هستیم که دغدغه‌های اخلاق عمومی، اعتدال اجتماعی و دموکراسی دارد اما به لحاظ اقتصادی ضعیف است چون جامعه از این لحاظ تضعیف شده است اما این بدان معنا نیست که از لحاظ فرهنگی و اجتماعی دچار ضعف شده باشد.

این جامعه‌شناس درباره عوامل سقوط گفت: من با موضوع سقوط طبقه متوسط کاملا مخالفم و سال‌هاست که با این نظریه در حال مبارزه هستم. اتفاقا این بخش از جامعه در چنین شرایطی جان گرفته است. مثلا اگر در جنگ اخیر مشاهده کنید، می‌بینید که چه کسانی صدای جامعه ایران را مطرح می‌کنند. دولتمردان اساسا درگیر جنگ بوده و این طبقه متوسط بود که مفهوم جدیدی از ایران ارائه کرد. به نظرم طبقه متوسط در ایران همیشه عاملی برای عبور از بحران‌های بزرگ بوده و از انحطاط جلوگیری کرده است. این بخش از جامعه با نقش‌آفرینی خود باعث شده فروپاشی رخ ندهد و همگان را به صلح و آشتی دعوت کرده است.

وی افزود: بنابراین با پدیده سقوط طبقه متوسط روبه‌رو نیستیم بلکه با سقوط نظام سیاسی مواجه هستیم. اتفاقا این بخش از جامعه با نقش‌آفرینی و آگاهی باعث شده نقش مثبت او را ملاحظه کنیم.

آزاد ارمکی درباره آینده این طبقه معتقد است: سرانجام طبقه متوسط منزلت و جایگاه خودش را پیدا خواهد کرد و موجب آن می‌شود که جامعه از بحران خارج شود و نقشی که پیدا می‌کند، نقش دوگانه است. این امر باعث خواهد شد تا خودش را تثبیت کند و از طریق دموکراسی، جامعه و توسعه سروسامان پیدا کند.

بودن یا نبودن؛ مساله این است؟

حال گفتنی است آن‌گونه که در گزارش اشاره شد، طبقه متوسط که عمدتا متشکل از نیروهای تحصیلکرده، متخصص و صاحب‌نظر است، در سال‌های گذشته به دلیل فشارهای معیشتی و ساختاری دچار فرسایش شده و بخشی از آن به طبقات پایین سقوط کرده است. این وضعیت به تدریج ناامیدی، بی‌تحرکی اجتماعی و مهاجرت گسترده را در پی داشته که می‌تواند آینده کشور را در معرض تهدید قرار دهد.

اندیشه و فرهنگ امروزه جای خود را به مشکلات معیشتی داده و نان شب واجب‌تر از چیزی قرار گرفته است. با این حال اما نباید نسبت به آینده نا امید بود زیرا هیچ‌کس نمی‌داند فردا چه خواهد شد. شاید روزی فرا برسد که افراد شایسته در جایگاه تصمیم‌گیری بنشینند و بتوانند درست تصمیم‌گیری کنند.

وب گردی