ضرورت پوستاندازی اقتصاد ایران
الهه بیگی، سردبیر
نبض اقتصاد ایران به مذاکرات ایران و آمریکا بسته شده و با تحولات آن تند یا آهسته میزند. هر بار که روند گفتوگوها بهسوی صلح میرود بازارهای ایران خوشحال میشوند و هربار که روند مذاکرات به سوی تنش کشیده میشود بازارها آشفته میشوند.
با اینهمه بخش واقعی اقتصاد بدون توجه به این گفتوگوها هرروز بدتر از روز پیش میشود. سرمایهگذاری، تجارت خارجی و تولید در سرازیری حرکت میکنند و اگر ترمز آن در مسیر بدتر شدن کشیده نشود آسیبهای جبرانناپذیری بر مردم ایران وارد خواهد کرد. به همین دلیل است که اقتصاددانان، کارشناسان و سیاستمداران بیرون از حلقه هسته مرکزی قدرت بسیار نگرانند و باور دارند باید اقتصاد ایران پوستاندازی کند؛ به این معنی که روند مذاکرات هرچه باشد- که البته باید و براساس واقعیتهای موجود بهسوی صلح باشد- این پوستاندازی ضرورت تمامعیار است. پوستاندازی البته اگر با اختیار و باور و نیز برنامهریزی درست و برپایه منافع مردم پیش نرود بدون تردید با اجبار اتفاق میافتد. مدیران نهادهایی که اداره کشور در اختیارشان است اگرچه به نظر میرسد با واقعیتهای جامعه و شهروندان از نظر اقتصادی آشنا شدهاند و به همین دلیل پذیرفتهاند که با آمریکا مذاکره شود اما باید توجه داشته باشند رفع تحریمهای ایران داروی همه دردها نیست.
روزی که قراردادی منعقد شود که ایران خواسته آمریکا غنیسازی اورانیوم را بپذیرد و در مقابل آمریکا نیز همه محدودیتها و تحریمها را بردارد نباید روزی باشد که اداره اقتصاد با راهبردهای پیشین و با دست فرمان فعلی ادامه یابد. اگر چنین چیزی در ذهن مدیران باشد باید از همین حالا تاسف خورد و نگران بود. اقتصاددانان باور دارند اصلاحات ساختاری در اقتصاد شامل اصلاح ساختاری سیاستهای ارزی و پولی و نیز سیاستهای تجاری اگر در پساصلح رخ ندهد بازهم اقتصاد بهجای خوبی نمیرسد. تجربه نشان داده سیاستمداران و بوروکراتهای ایرانی در هدر دادن منابع و جلوگیری از پیشرفت اقتصاد مهارت دارند و درصورتیکه اصلاحات ساختاری رخ ندهد همانند دوره ریاست محمود احمدینژاد ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد صادرات نفت بر باد میرود. گام نخست در اصلاحات ساختاری تعیینتکلیف برای دورسازی اقتصاد از ایدئولوژی و تجهیز آن به دانش روز اقتصاد است. بدیهی است اگر میخواهیم این اتفاق بیفتد باید در سیاست داخلی نیز تجدیدنظر اساسی صورت گیرد.