ضرورت جمع شدن بودجه بنیادهای بیبرونداد

جهانصنعت- اخیرا انتقادات زیادی نسبتبه بودجه برخی نهادها و دستگاهها مطرح شده است؛ البته نه اینکه این انتقادات تازگی داشته باشند بلکه به این لحاظ حائز اهمیت شدهاند که در سالهای اخیر کشور بابت نقدینگی و بودجه جاری دچار تنگدستی شده است. بودجههایی که در این گزارش بررسی شده تنها به رقمهای جدول هفت بسنده نشده است بلکه در جداول دیگر بودجه هم کندوکاوهای زیادی انجام شده تا دورنمای کاملتری از بودجه سال۱۴۰۴ به مخاطب میدهد. همه ناراضی هستند؛ چه آنکه بودجه را مینویسد و چه آنکه بودجه را میدهد؛ چه آنکه بودجه را امضا میکند و چه آنکه بودجه را باید اجرایی کند؛ آخرین موردش هم مسعود پزشکیان بود که در دیدار با مدیران رسانهها گفته «این پولها باید صرف نان مردم شود، کارمان شده اینکه فقط به یک مشت بنیاد و سازمان الکی که به هیچ دردی نمیخورند، پول بدهیم. به مسوولان گفتم آقایان! این بساط باید جمع شود.»
پزشکیان حتی با همان لحن خودش، حرف افکار عمومی را میزند: «تا دلتان بخواهد موسسات و بنیادهایی داریم که هیچ بروندادی ندارند ولی پول به اینها میدهیم. خب! چرا باید به اینها پول بدهیم درحالیکه معیشت مردم را نمیتوانیم تامین کنیم؟»
البته که رییسجمهوری باید حرف افکار عمومی را اجرایی کند؛ نه اینکه خودش هم همان «حرف» افکار عمومی را بگوید. بودجههایی «الکی» که پزشکیان به آنها اشاره دارد، مربوط میشود به برخی موسسات و نهادهایی که گرچه نامشان در ردیفهای بودجه آنچنان به چشم نمیآید اما وقتی قطره قطره جمع میشوند، وانگهی رقمی سنگین میشوند.
همین چند روز پیش هم سارا فلاحی، نماینده مجلس، در نطق میان دستور خود از بودجه نهادهای فرهنگی ایران در خارج از کشور به شدت انتقاد کرده بود: «برخی نهادها و بنیادهای بهظاهر مذهبی و فرهنگی ما در خارج از کشور هیچ آوردهای برای ما ندارند. مدیران آنها بهجای آنکه بازوان خونرسان به کشور باشند، به بازوان پنهان مالی برای خود تبدیل شدهاند؛ آنها بهجای آنکه سربازان نظام باشند، سربازان منویات خود هستند و بیتالمال را حیف و میل میکنند و نتوانستند چهره مثبتی از کشور ما نشان دهند.» البته انتقاد فقط نسبتبه بودجه نهادهای فرهنگی و مذهبی خارجی نیست بلکه مشابه این نهادها در داخل هم انتقادهای زیادی را برانگیخته است.
در دولت روحانی وقتی بودجه بهصورت شفاف برای افکار عمومی منتشر شد، حساسیتها نسبتبه بودجه این نهادها و دستگاهها بیشتر شد. این موسسات و نهادها به «جدول هفدهیها» معروف بودند. پس از اعتراضاتی که افکار عمومی به رقمهای نجومی این موسسات داشت، برای حل این مساله، برخی از آنها ذیل دستگاههای دیگر رفتند و اینگونه تعداد موسسات جدول ۱۷ که به جدول ۹ تبدیل شده بود، کمتر شد! در واقع قانون پایستگی بودجه برای آنها اجرا شد؛ بودجه آنها از بین نمیرود و تنها از یک ردیف به ردیف دیگر منتقل میشوند! اما همین جابهجاییها و اعمال محدودیتهای بسیار ناچیز برای آن نهادهای صاحب نفوذ آنقدر سنگین بود که به روایت مشاور حسن روحانی، دولت او تبدیل به عبرتی برای آیندگان شد؛ حسامالدین آشنا در واکنش به این سخنان پزشکیان نوشته است: «به رییسجمهور محترم پیشنهاد میکنم مسیر حذف بودجههای بنیادها و موسسات و قرارگاهها و مجمعها و… را دنبال نکنند. لطفا از تجربه هفتمین رییسجمهور و مشاورش که از این حرفها زدند، عبرت بگیرید.»
اما این بنیادها، قرارگاهها، موسسات و مجامع کدامند که آشنا اینگونه از آنها زهرچشم گرفته است؟ هرچند تعدادشان کم است اما نفوذشان خیلی بیشتر از تعدادشان است. نهادهای فرهنگی و مذهبی متعددی در ردیفهای مختلف بودجه دیده میشوند؛ نهادهایی که ناظران نسبتبه خروجی و همچنین نحوه عملکرد آنها تردیدهای بسیاری دارند.
به عبارت دیگر این نهادها نهتنها خروجی مشخصی ندارند بلکه پاسخگویی یا به بیان بهتر، عدم پاسخگویی آنها نسبتبه عملکردشان باعث شده تا این نهادها زیر ذرهبین رسانهها بروند. برخی از این موسسات از جدول جداگانه بیرون آمدهاند و ذیل وزارت ارشاد قرار گرفتهاند؛ تا بلکه با ادعای ساماندهی به این بودجهها از اعتراضات افکار عمومی کاسته شود اما کمتر نهاد مذهبی و فرهنگیای است که ردیف بودجه داشته باشد و همزمان گزارشی از عملکرد و نتایج خود ارائه دهند.
بخش زیادی از نهادهایی که بودجه میگیرند از ارائه خروجی کار خود طفره میروند و بعضی از آنها تبدیل به حیاطخلوت سیاسیون شدهاند. علیایحال تا وقتی گزارش روشنی به مردم برای برونداد و خروجی این نهادها ارائه نشود، افکار عمومی از فایده هزینهای که برای این نهادها و دستگاهها میشود مطمئن نخواهد بود و رضایت هم نخواهد داشت، ولو یک قران باشد.
منبع: تجارتنیوز