ضرورت ایجاد بانک اطلاعاتی سوزندوزیها

شیوا تبرایینظری– دنیای امروز، دنیای داده و اطلاعات است؛ اطلاعاتی که دسترسی به آنها، در سطوح مختلف امکانپذیر است.
این اطلاعات در انواع پایگاههای دادههای تخصصی یا عمومی نظیر کتابها، مقالات، پادکستها، ویکیها و موتورهای جستوجو، وبلاگها و بالاخره هوش مصنوعی، در اختیار مخاطب است.
بدون نگاه به مطالب ساختگی، این امکان انسان امروز را بر آن میدارد که یا در دسته تولیدکنندگان اطلاعات و داده قرار بگیرد یا در دسته مصرفکنندگان. البته شایستهتر این است که انسان در هر دو دسته اما دقیق و معتبر، خلاق و پیوسته حاضر باشد.
بدون در نظر گرفتن اهداف متعدد و متفاوت جویندگان انواع اطلاعات شناختی، آماری و… میتوان گفت که اطلاعات، مجموعه نظاممند و هدفمندی را دربر میگیرد که قابلیت انتقال را داراست.
نبود اطلاعات دقیق و معتبر و عدم توجه به ذخیرهسازی سیستماتیک و قابل استفاده آنها در تمام حوزهها از آفات برنامهریزیهای نتیجهگراست.
بیشک اطلاعات و دادهای که انتشار نیابد، ارزشافزودهای نیز در پی نخواهد داشت. در این شرایط لزوم گردآوری و در دسترس قرار دادن اطلاعات دقیق و جامع، اهمیت خود را آشکار میکند چراکه در عصر کنونی، تصمیم و سودمندی بر پایه منابع اطلاعاتی دقیق و جامع استوار است. در عرصه صنایع دستی و هنرهای سنتی نیز از این مهم و لزوم توجه به آن بینیاز نیستیم.
یکی از مهمترین مولفههای شناسایی آثار هنری که به شناخت فرهنگها نیز منجر میشود، مطالعه نقوش به کار رفته بر آنهاست که این واقعیت اهمیت نقوش و نمادها و گردآوری و ثبت آنها را آشکار میکند.
برخی نقوش و نمادها ریشه در اسطورهها و افسانههای کهن، کهنالگوها و الگوهای زیستی دارند، برخی دیگر نیز به طبیعت زیستی و آب و هوایی، اعتقادات و باورهای قومی، مذهبی و ملی، معانی مستتر در ادبیات و تاریخ اشاره میکنند.
بررسی نقوش و معانی متبادر از آن، یکی از مباحثی است که پژوهشگران در حوزههای مختلف هنرهای سنتی را به بررسی باورها، اعتقادات، تاریخ، فرهنگ و بسیاری از مراودات تاریخی، اجتماعی و سیاسی جمعیتی که به آن هنر پرداخته و میپردازند، سوق میدهند.
ایران سابقه و گستره عظیم و غنی فرهنگی و تنوع قومی دارد و نشان این تمدن غنی به وضوح در آثار تاریخی، هنرها و صنایع دستی به یادگار مانده و در موزههای مطرح و مجموعههای معتبر آثار هنری ایران به نمایش در آمده است.
واضح است که ایران چه به لحاظ تعدد شاخههای هنرهای سنتی و چه به لحاظ غنای مفاهیم مستتر و متبادر از آن، جایگاه شاخصی داشته که قابلیت واکاوی و بررسی دارد.
در شاخه مورد تمرکز این یادداشت که به سوزندوزیهای سنتی ایران تعلق دارد؛ نقوش و نمادها در هنر سوزندوزی نیز از دیدگاه کلان، برگرفته از ناخودآگاه جمعی و از نگاه جزئیتر از اقوام است؛ لوحی که رنجها و خاطرات ملتها، اقوام و فرهنگها در آن ذخیره و انباشته میشود و به شکل فرمها و الگوهای تصویری در شکل نماد و نقش، تجلی پیدا میکند.
نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که بررسی نقوش و معنای متبادر از آن و نام و نشانش، در رشتههای مختلف سوزندوزی، باید در حیطه جغرافیایی و فرهنگی مورد بررسی، تحلیل و کنکاش قرار گیرد چراکه در سایر مناطق با پیشینه متفاوت فرهنگی و باورهای قومی و حتی ملی متفاوت، تعابیر و معانی متفاوتی از نقوش و ارائهها، ارائه شده است.
نکته دیگر، همبستگی معنایی و ظاهری نقوش در هنرهای مختلف، خطه جغرافیایی مورد بررسی است؛ چنانکه نقوش مشترک و مشابه در هر دوره، در سوزندوزیها دیده میشود و همین نقطه هدایت و دلالت خواهد بود در رسیدن به تاریخچه و تحلیل نقوش در منسوجات مختلف سوزندوزی.
از مناظر گوناگون تاریخی، مردمشناسی و جامعهشناسی میتوان به نقوش پرداخت. آنچه در این نوشتار مورد اهتمام است، لزوم توجه به ثبت و ضبط دقیق آنهاست. آنچه شوربختانه به آن توجه نشده ثبت دقیق و علمی و هدفمند دانش مرتبط با آنها، در شاخه هنر و مشخصا در هنر صنعت سوزندوزی است.
نبود بانکهای جامع برای تکنیکهای دوخت با فاکتورهای دقیق علمی و منطبق بر نمونههای مستند ازجمله مشکلات است. نامهای بومی و غیربومی آنها و پرداختن به ریشههای زبانیشان، در قالبهای قومی و بومی، جهت تسهیل دریافتهای تاریخی و فرهنگی آنها جای بررسی دارد.
به کرات دیده شده شاخهای از سوزندوزی به منطقه جغرافیایی نسبت داده شده که حتی به لحاظ ریشه و ساحت لغوی در آن منطقه، مسبوق به سابقه نیست و از آن تاریکتر، بیان و تعلق شاخههایی که دارای حتی واژههای غیرفارسی هستند به ایران، بدون وجود و ارائه مستندات تاریخی که بر پایه آن بتوان به نتیجه رسید.
افزون بر این موارد، نبود بانکهای جامع نقوش و نمادها در رشتههای مختلف سوزندوزی، لباس اقوام، ادیان و ادوار تاریخی ایران به همراه معادلسازی دقیق و انطباق نقوش با محتوای فرهنگی، تاریخی، قومی، پوشش گیاهی، جانوری و طبیعی و بومی آن خطه هم از جمله دیگر چالشهاست.
پرداختن به نام هر نقش در ساحت بومی و غیربومی نیز از نکات مهم دیگر در داده و دادهپردازی این بانک است. نبود بانک جامع لوازم و ابزار مورد استفاده در دورههای مختلف تاریخ به تفکیک نیز خود معضل است.
رسیدگی به چالشهای این حوزه، لزوم توجه کلان در سطوح علمی و فرهنگی و سازمانها و نهادهای وابسته به آنها را بیش از پیش میطلبد.
امروز مدارس مطرح سوزندوزی در جهان، نهتنها از بخش بانکهای داخلی گذشتهاند بلکه ثبت تکنیکهای دوخت و نقوش سوزندوزیهای سایر کشورها و مناطق مطرح در این حوزه را مورد توجه قرار دادهاند.
سوال مهمی که اینجا مطرح میشود این است که در کشور تا چه میزان به ثبت نشانه فرهنگی و حق مالکیتی معنوی توجه میشود؟ آیا قابل پیگیری و نشانهگذاری است یا خیر؟ آیا نشانگان فرهنگی در هرکدام از رشتههای دوخت و سوزندوزیهای سنتی ایران، قابل پیگیری، ثبت و احراز هویت در بازارهای علمی و تجاری جهان است؟
باید اذعان داشت که بیشک بدون وجود بانکهای جامع ذکرشده دستیابی به اهداف محال و دور از دسترس است.
بررسی سیر تحول نقوش و نمادهای به کار گرفته شده در انواع بخشهای مرتبط با دانش سوزندوزی نیز موضوع مهم دیگری است که باید طرف توجه قرار گیرد.
توجه داشته باشید که بسیاری از نقوش سوزندوزیها، نمادین و انتزاعی است. شاید تنها نیرویی که بتوان با اطمینان، آن را ویژه انسان دانست، توانایی اندیشیدن انتزاعی و نمادپردازی است. بدینترتیب انسان توانسته با رمزگذاری اندیشههایش در قالب نمادهای کلامی یا شمایلی راهی برای ماندگار کردن آنها بیابد و چه مهمی بالاتر از ثبت و ضبط آنچه بر پارچه نقش زدهاند به یادگار.
ایجاد بانک جامع رنگ نیز در بخش ابزار و لوازم باید طرف توجه قرار گیرد. توجه به ملاک و معیار رنگ، رنگگزینی و معانی آن را همه ساله در سطح بینالملل شاهدیم.
وجود بانکهای اطلاعاتی در مصادیق مختلف نهتنها بخشهای مختلف مد، طراحی لباس، زیورآلات، بخش دیزاین و طراحی را به شایستگی، بهرهمند و در ارتباط قرار خواهد داد بلکه منبع معتبر و جامعی نیز در دسترس بخشهای دیگر فرهنگی نظیر تصویرگران کتاب به ویژه کتاب کودک و نوجوان، فعالان حوزههای ساخت فیلم، انیمیشن، سریال و تئاتر کودک، نوجوان و بزرگسالان و طراحان بازیهای کامپیوتری، شعرا و نویسندگان کتاب قرار خواهد داد.
در بسیاری از سرودها، لالاییها، چکامهها و آواهای بومی و ملی سرزمینمان اشارات مختصر یا مبسوطی به رنگها، نقشها و فرمها شده است که همین امر اهمیت پرداختن به موارد متذکرشده را نشان میدهد.